آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

بی شک آنچه باعث تمایز اصلی سبک های ادبی از هم می گردد، پیش از آن که محصول تغییرات و تحولات در حوزه ی زبانی و ادبی باشد، حاصل تغییر نگرش و دیدگاه عمومی گویندگان یک مکتب ادبی نسبت به دوره ها و مکاتب دیگر است و البته که این تغییر بینش، جریانی است که به تدریج در آثار ادبی ظاهر می شود و اغلب نتیجه ی تحولات اجتماعی و فرهنگی است. در مطالعات مربوط به سبک شناسی دوره ای، نخستین سبک دوره ای شعر فارسی، یعنی سبک خراسانی، با اوصاف برون گرایی و طبیعت گرایی وصف می شود و دومین دوره یعنی سبک عراقی بیشتر به داشتن بینش عرفانی معروف است؛ اما رسیدن از دیدگاه طبیعت گرایانه به دیدگاه عرفانی نیاز به گذر از مرحله ای حساس به نام انسان دارد که این امر، توسط شاعران سبک آذربایجانی محقّق گشته است. مقالة حاضر به بررسی نقش گویندگان سبک آذربایجانی در ایجاد تحوّل عظیم فکری در سبک شعر فارسی و جایگاه ""انسان"" در این سبک و نیز مقایسة این مکتب –از حیث تعامل ""شاعر"" و ""انسان""- با دیگر سبک های شعر فارسی می پردازد.

تبلیغات