پژوهش حاضر با درک اهمیت شناخت و به خصوص الگوی پیچیدگی شناختی در فرایند تصمیم گیری کارآفرینانه به شناسایی ابعاد اثرگذار بر سطح پیچیدگی شناختی کارآفرینان تصمیم گیرنده، می پردازد. رویکرد پژوهشی در این تحقیق، روش آمیخته است. روش پژوهش در بخش کیفی، راهبرد گروه های کانونی و در بخش کمّی، توصیفی- پیمایشی می باشد. نمونه آماری در گروه کانونی اول، کارآفرینان برتر ایران در سال 1388-1389، در گروه کانونی دوم، خبرگان و اساتید حوزه کارآفرینی و تصمیم گیری، و در بخش کمی، کارآفرینان برتر استان تهران در دو سال نامبرده هستند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های کانونی نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه، محقق ساخته بود. در تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج بیانگر آن است که الگوی پیچیدگی شناختی کارآفرینان تصمیم گیرنده به واسطه برهم کنش سه شاخص تصاویر شناختی، ساختارهای دانشی و نقشه های ادراکی شکل می گیرد و ابعاد تأثیرگذار بر سطح پیچیدگی شناختی آنها شامل دو بعد شخصیتی و محیطی است که شاخص های بعد شخصیتی عبارتند از: تحمل ابهام، مخاطره پذیری، خودباوری، تمایل به شناخت و هوش هیجانی و شاخص های بعد محیطی عدم قطعیت، پیچیدگی محیط، پراکندگی اطلاعات و ابهام در قلمرو مسأله هستند.