چکیده : سیّد مرتضى در باب اعجاز قرآن، معتقد است که خدا علومى را که عرب فصیح مى توانست با آنها با قرآن معارضه کند، در زمان قصد معارضه، از آنان مى ستاند و چون سلب علمْ تنها در اختیار خداست، آنان درمى یافتند که قرآن معجزه الهى است؛ یعنى نزد سیّد مرتضى، قرآن از آن رو معجزه است که به این صرف و سلب دلالت مى کند. وى فصاحت عالى قرآن را پذیرفته و نظم آن را بى سابقه خوانده؛ امّا فصاحت و نظم و دیگر وجوه مشهور را وجه اعجاز قرآن ندانسته است. نزد نگارنده، اشکال مهمّ نظریّه سیّد مرتضى اختصاص حصول «علم وجدانى» به الهى بودن قرآن، به عرب فصیح است؛ آن هم در هنگام قصد معارضه.