شاهنامه ی حکیم توس، دایرةالمعارف بزرگی است که فرهنگ و تاریخ کهن ایران زمین را در بردارد. یکی از هزاران مفاهیم ارزشمند معنوی که در این اقیانوس فراخ گستر و ژرف عمق به زیبایی و شیوایی موج می زند، نیایش پروردگار یگانه است. بازتاب گسترده ی این کردار معنوی در شاهنامه نشان از آن دارد که نیایش همچون خداجویی، از نخستین روزگاران شکل گیری تمدن بشری کرداری پسندیده و همراه با باور و اعتقاد در فرهنگ مردم ایران زمین بوده است. با تأملی در شاهنامه به روشنی دریافت می شود که نیایش یکی از مستحکم ترین پناهگاه های خداجویان، خردمندان، پهلوانان و پادشاهان و وسیله ی مقابله با جادوگری ها و بداندیشی ها و ترفندهای دشمن است. نیایش های شاهنامه به گونه ای درس خداشناسی می دهند و اغلب برای طلب نیازهای عمومی و منافع ملی و رستگاری معنوی به کار می روند نه برای منافع شخصی. این کردار معنوی، آدمی را به منبع اصلی قدرت وصل می کند و نیاز او را هر چند که انسانی تمام عیار چون رستم باشد و یا پادشاهی آرمانی، قدرتمند و با خرد و هنر چون کی خسرو، نشان می دهد. در این پژوهش نیایش های شاهنامه از جنبه های گوناگون همچون: نوع خواسته ها در نیایش، نیایشگران به تفکیک شخصیت ها و .... بررسی می شود.