زبان شعر، زبان تناقض است و این تناقض در هر دو ساحت صورت و معنی برای شعر اجتناب ناپذیر است.این جستار در پی آن است تا این گونه تنش های صوری- معنایی را در غزلیات حافظ مورد تحلیل قرار دهد.در بخش نخست مقاله، مختصری در باب پارادوکس و تعریف آن در شعر، آمده است.سپس در مورد ساخت تقابل های دوگانه در مکتب ساختار گرایی اندکی بحث شده است.در بخش سوم تضادها و تقابل های دوگانه در اشعار حافظ نشان داده شده و علاوه برآن، ساخت تقابل های سه گانه و گاه چهارگانه نیز در نظام فکری حافظ و شعر او مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده است که در شعر حافظ یک تقابل کلی در مرکز شکل میگیرد و سپس تقابل های دیگری بر گرد آن نظام چیده می شود. این گونه تقابل ها در بیشتر مواقع به ساختی متناقض نما در سطح کلام منجر شده است که تنها با توجه به مخاطبان خاص و عام حافظ و نظام فکری آن ها متناقض به نظر می رسد، حال آنکه در خاستگاه اندیشگی حافظ تناقضی وجود ندارد. این ویژگی در شعر حافظ تبدیل به سبک شخصی او شده است، زیرا حافظ متناقض نما را تنها به عنوان یک شگرد ادبی به کار نمیگیرد، بلکه تا سطح یک شیوه گفتمان در کلام از آن استفاده می کند. در بخش پایانی مقاله شیوه ها و ابزارهای ایجاد ساخت های پارادوکسیکال و تنش های صوری- معنایی مورد بررسی قرار گرفته است.