شهرت اعتقاد غزالی به ناتوانی عقل در تشخیص حسن و قبح و نیازمندی به شرع برای حکم کردن به حسن و قبح امور بر کسی پوشیده نیست، امّا این که این رأی غزالی نه از سر اعتقاد به ناتوانی عقل در دست یابی به معرفت اخلاقی بلکه ناشی از اعتقاد وی به آسیب پذیری عقل از آلودگی های اخلاقی است چندان مورد توجّه واقع نشده است. غزالی نه تنها به ناتوانی عقل در حوزه معرفت های اخلاقی اعتقاد ندارد بلکه به جدّ به کارآیی ساختاری اخلاقی عقل معتقد است. از دید او عقل در وضعیتی که از تأثیرات منفی ساحت های غیرعقیدتی برکنار است، قادر به تشخیص حسن و قبح است به نحوی که در مرتبه نبوی قابلیت می یابد که خداوند حق را آن گونه که هست بدو بنمایاند. این رأی در این مقاله با بررسی سه مبنا به اثبات می رسد: نخست این که به اعتقاد غزالی مرتبه نبویِ معرفت مرتبه ای عقلانی است؛ دوم این که از دید او عقل فی نفسه قادر به تشخیص حسن و قبح امور است؛ و سوم این که در نگاه غزالی آلودگی های اخلاقی تأثیری به غایت عمیق بر توانایی عقل در دست یابی به معرفت های اخلاقی دارند.