طراحی برنامه ی درسی که نقشه ی مفهومی برای تولیدکنندگان برنامه ی درسی است، ناظر به تعیین منابع، شناسایی عناصر تشکیل دهنده ی برنامه و نوع تصمیم هایی است که در ارتباط با هر یک از آن ها گرفته میشود. با توجه به اینکه نظام آموزشی در کشورمان متمرکز است، یقیناً یکی از مؤلفه های مهم در آموزش مسایل اجتماعی، برنامه های درسی رسمی و به تبع آن، کتاب و اسناد برنامه ی درسی است. در این مقاله، با استفاده از تحلیل محتوایکتاب های تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی و تجزیه و تحلیل طرح کلیات نظام آموزش و پرورش، به بررسی موقعیت و شناسایی نقاط ضعف و قوت، چالشها و دشواری های برنامه ی درسی تربیت اجتماعی موجود پرداخته شده است. مقوله های مورد نظر، مفاهیم کلیدی الگویهای مبتنی بر موضوعات درسی مدون، دانش آموز و جامعه، هم چنین، ویژگیهای عناصر برنامه ی درسی (اهداف، محتوا، روشهای یاددهی و یادگیری) است که با بررسی در متون تخصصی حوزه ی برنامه ی درسی، به دست آمده است. واحد ثبت نیز در تحلیل محتوا، مضمون (پیام اصلی متن) میباشد. نتایج تحلیل مشخص کرد مبنای این منابع، حکایت از غلبه ی روی کرد سنتی مبتنی بر موضوعات درسی بر دو روی کرد مبتنی بر دانشآموز و جامعه دارد. سپس با توجه به غالب بودن الگوی نظاممند، آسیب های این نوع طراحی برنامه ی درسی تربیت اجتماعی از دید اقتضائات کلان و خرد بررسی شد. در نهایت، در بحث و نتیجه گیری تأکید گردید جهت طراحی یک الگوی مناسب برنامه ی درسی و تعیین روی کرد ارزشی مناسب و هم چنین ویژگی های هر یک از عناصر، باید منشأ اساسی کار از محیط فرهنگی، فکری، اجتماعی، تاریخی و بومی هر کشوری اخذ گردد.