از نگاه پسااستعماری ذهنیت غرب در مورد آنچه که شرق می داند، تصویری دارای اعوجاج و دور از حقیقت است؛ شناختی که به تبع آن، غرب را در کنش هایش نیز به همان خطاها آلوده می کند. هنر نیز فارغ از این تمایزگذاری های میان خود و دیگری مستتر در گفتمان پسااستعماری نیست. نقش آن روی سکه خود در هر هنری دیگری است که انکار و طرد می شود. در این میان، مضامین هنرهای تصویری از آن رو که تصویر صدق و کذب ندارد و گویا عین حقیقت است، کمتر مورد واکاوی مخاطبان قرار می گیرد. در این تحقیق، کاریکاتورهایی که غیرمسلمانان از زن مسلمان کشیده بودند، با نشانه شناسی به عنوان روشی با قابلیت ترجمه تصویر به یک جمله خبری که پس از این تبدیل، تصویر قابلیت صدق و کذب می یابد، رمزگشایی شد و کاریکاتور به عنوان انتزاعی ترین و طنزآمیزترین هنر تصویری از منظر نظریة پسااستعماری قرائت شد. مطالعة نمونة تحقیق و تحلیل داده ها نشان داد این تصاویر به بازتولید یک «دیگری» منفعل و ناآگاه و عقب افتاده و همواره در نقش یک ابژه جنسی منتهی شده است و نگاه آن منطبق با مؤلفه های مطالعات پسااستعماری بوده است.