دارالعلوم دیوبند که با همت تنی چند از علمای مسلمان هند،در عصر حاکمیت کمپانی هند شرقی انگلیس،بنیان نهاده شد؛ منشا تحولات عمده ای در حیات فرهنگی و سیاسی مسلمانان شبه قاره هند گردید که اثرات آن تا به امروز هم پا برجاست. اینکه،کدام زمینه ها، ضرورت تاسیس این نهاد آموزشی را پدید آورد و راهبردهای آن در مقاطع مختلف تاریخی از چه ماهیتی برخوردار بود؛ عمده ترین پرسش هایی است که این پژوهش،حول محور آنها سامان یافته است. نگارنده می کوشد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، یافته های خود را بر این فرضیه ها مبتنی سازد که: تهدید هویت مسلمانان هند از جانب هندوهای افراطی از یک سو، و تهاجم فرهنگی استعمار از سوی دیگر، ضرورت تاسیس این نهاد علمی را پدید آورد. همچنین، این مرکز آموزشی به حسب مقتضیات زمان و شرایط اجتماعی، راهبرد سیاسی را در کنار راهبرد فرهنگی برگزید تا از نقش آفرینی در عرصه های سرنوشت ساز سیاسی باز نماند.