الزام و بایستگی در مفاهیم و احکام اخلاقی از مسائل مهم فلسفة اخلاق است. بسیاری از دانشمندان اسلامی عقل و مدرکات آن را سرچشمه الزامات اخلاقی دانسته و معتقدند مفاهیم اخلاقی خصوصیتی دارد که عقل، آن را دریافته و به الزامی بودن آن حکم میکند.
نظریاتی مانند نظریه برکسن فرانسوی ـ وجود دو نیروی فشار اجتماعی و گرایش های پر جاذبه درونی انسان ها ـ امرالهی و وجدان گرایی از دیگر نظریات مطرح در منشاء الزام است. منشاء الزام بودن خداوند در مفاهیم و احکام اخلاقی مسئله این مقاله است. شارع و قانون گذار در احکام ثابت اسلام، خداست که بر اساس پشتیبانی مصالح و مفاسد، احکام و قوانین را جعل میکند. ازاین رو هر فرد طالبِ سعادت در دنیا و آخرت در مییابد که باید از قوانینی پیروی کند که این سعادت را تضمین، و لذا خود را ملزم میکند که الزامات الهی از جمله الزامات اخلاقی را رعایت نماید.