از نظر فرمالیست ها «داستان» عبارت است از زنجیره رخدادها و کنش ها مطابق با نوع ترتیب آنها در تسلسل زمانی، و درواقع «چیستیِ» محتوای روایت و مواد خام و سویه بالقوه آن است؛ اما پیرنگ از دیدگاه آنها برخلاف اراده دیگر روایت شناسان، «روابط و مناسباتِ علت و معلولی میانِ رخ دادها» نیست، بلکه سویه بالفعلِ روایت، و شاملِ کلیه «تمهیداتِ زیباشناختی و صناعات آشنازداینده ای» است که نویسنده برای بیان داستان یا محتوای روایت به کار می بندد تا آن را هنری و زیباشناختی جلوه دهد. ازاین رو، با توجه به مفهوم پیرنگ، فرمالیست ها بیشتر در پی بررسیِ جنبه ها و ابعاد آشنایی زداینده و زیباشناختیِ هنر روایت پردازی بودند. همانندِ آشنایی-زدایی، پیرنگ هنری نیز در سطوحِ سه گانه «زبان، درون مایه و صناعات» جلوه گر می شود.
در این مقاله به بررسی دیدگاه فرمالیست ها در بابِ تفاوت و تمایزِ داستان و پیرنگ پرداخته شده، و از همین منظر، جلوه های گوناگون پیرنگ، به مدد داستان های کوتاهِ فرمالیستیِ معاصرِ فارسی مورد تحلیل قرار گرفته است.