به گفتهٴ تیتوس بورکهارت، هنر اساساً «صورت» است. این سخن به ویژه دربارهٴ «هنردینی» مصداق دارد. زیرا «هنر دینی»، به گفتهٴ وی، به هنری گفته می شود که نه تنها «موضوع» آن، بلکه «صورت» آن نیز دینی است. برای همین، میان «صورت» و «معنی» یا «صورت» و «موضوع» در هنر دینی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. داوری دربارهٴ دینی بودن یا نبودن یک اثر هنری نیز بر اساس همین پیوند، ممکن است. بنابراین، در این مقاله نخست به «جایگاه صورت در هنر دینی» و سپس به مسئلهٴ «بحران صورت در هنر دینی معاصر ایران» می پردازیم.