محله های شهری را می توان کوچکترین واحدهای کالبدی و اجتماعی و حتی قومی در بدنه سنتی شهرهای ایران به شمار آورد. بدون توجه به تعاریف لغوی و مفهومی آن، محله ها مرزبندی فیزیکی مشخص ندارند، لیکن از نظر عملکردی و مشارکت درعرصه های فرهنگی و اجتماعی شهرها، محدوده آنها، حداقل برای ساکنین هرمحله مشخص بوده است .جدای از هر گونه ضوابط مرزبندی میان محله ها، توجه به اهمیت این نوع از جدایی گزینی در بدنه شهرهای ایران ، بویژه در دوره شتابان شهرنشینی و گسستگی نظام تعاملی بین اجزای بدنه شهرها، از دید مدیریت شهری و باززنده سازی قدرت عملکردی محله ها شایان توجه زیادی است.
« محله های شهری » از جمله عرصه هایی هستند که به شدت از شهرنشینی شتابان متاثر گردیده و در این روند تحولات ساختاری و عملکردی زیادی پذیرفته اند . این مقاله بر آن است تا ضمن مرور پیشینه نظام محله ای در ایران و علل شکل گیری آن ، سیر تحول "" محله های شهری"" را به لحاظ ساختاری ، عملکردی بررسی نماید .
در این بررسی « گسترش شهرنشینی شتابان » بعنوان عاملی مؤثر و مهم در تحولات ساختاری و عملکردی « محله » خصوصاً در چند دهه اخیر مطرح می شود .