عدم اطمینان محیطی یک مفهوم کلیدی در ادبیات نظریه و طراحی سازمان است. به ویژه در نظریه هایی که ماهیت و چگونگی تعامل سازمان و محیط را تبیین می نمایند. بخش مهمی از فعالیت های تجربی و نظری با هدف مفهوم سازی سنجش و اندازه گیری عدم اطمینان محیطی انجام شده است. اکثر این تلاش ها و اقدامات ناظر بر این پیش فرض ضمنی است که عدم اطمینان برای حفظ تعادل سازمانی و عملکرد رضایت بخش غیر کارکردی و مضر است. بنابراین بر شناسایی و تجویز روش ها و راهبرهایی که مدیران بتوانند پیامدهای منفی عدم اطمینان را کاهش داده و یا از بین ببرند تمرکز شده است. به رغم این حقیقت که مفهوم عدم اطمینان محیطی موجد زمینه نظری قوی و با اهمیتی است تحقیقات تجربی انجام شده از ناسازگاری و اغلب مشکلاتی در تفسیر نتایج برخوردارند پرسش اصلی این است که سازمان های اثربخش و موفق چگونه خود را با شرایط عدم اطمینان محیطی تطبیق می دهند ؟ ساختار راهبرد فرهنگ سازمانی سامانه های اطلاعاتی و سایر عناصر و متغیرهای مهم یک سامانه ی اجتماعی یعنی سازمان ها و شرکت های موفق و اثربخش در شرایط عدم اطمینان محیطی باید چه شرایط و کیفیتی داشته باشند؟ به عبارتی ساز و کارها روشها و راهبردهای این سازمان ها برای رویارویی با این پدیده کدامند ؟ این پژوهش تلاشی است در جهت پاسخ به پرسش های بالا تا بدین وسیله الگو و مدل اثربخشی سازمان در شرایط عدم اطمینان را طراحی و تبیین نماید.