آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

اداره کردن دیگران با رویکردی ارزشمدارانه چه در سطح سازمان و چه در جامعه برای نظامی که هویت و مشروعیت خود را از ایدئولوژی خویش می گیرد و نام جمهوری خود را با پسوند "اسلامی" مزین می کند،امری حیاتی و مهم به شمار می رود. از آنجا که در طوی تاریخ 1400 سال گذشته برای اولین بار و به طور گسترده حکومتی این چنین پا به عرصه زمامداری گذاشته است لذا ضعف ها و کاستی های جدی در راستای تئوریزه کردن چنین امری به چشم می خورد. دشواری کار از آنجاست که دیگر این فقط حوزویان و علمای دین نیستند که به تنهایی بتوانند بار این کار دشوار را بر دوش بگیرند، چنانکه این امر ماهیتی میان رشته ای داشته و در نهایت به مقوله بسیار مهم و پیچیده"رابطه علم و دین" باز می گردد. مباحثی که تاکنون در این زمینه مطرح گردیده اند غالباً غیر شفاف، سطحی و فاقد جامعیت بوده اند. لذا ما در این مقاله به "شیوه های سقراطی" با مساله برخورد کرده و با طرح سؤالات پی در پی در قبال مباحث مطروحه در این زمینه، سعی در تعمیق بیشتر مساله و دست یابی به "چالش اصلی" و تحریر محل نزاع می ناییم. به نظر می رسد ابتدایی ترین سؤال (و شاید هم اصلی ترین آن) میباید پیرامون چیستی مدیریت اسلامی باشد. مقاله حاضر با طرح سؤالاتی پی در پی نسبت به تعاریف مختلفی که تاکنون از مدیریت اسلامی ارائه گردیده است سعی در شفاف سازی،تعمیق و جامع نگری پیرامون آن کرده و در نهایت خود به ارائه تعریفی در این زمینه می پردازد.

تبلیغات