مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
مدیریت نظامی
مؤلفه های بینشی و روشی مدیریت نظامی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، برای تحقق امنیت و تأمین نیازهای توسعه ای در جامعة دینی، حضور هوشیارانة نیروهای مسلح در عرصه های گوناگون مربوط به وظایف محول شده نیازی ضروری است که خواه ناخواه باید بر اساس مؤلفه های بینشی و روشی مدیریت اسلامی تعریف و عملی گردد. امام علی علیه السلام که در تلقی صحیح دینی پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بزرگترین مفسر و مبیّن قرآن کریم و مقاصد دینی به شمار می رود، در مجموعه گرانبار نهج البلاغه بیانات ارزنده ای در تبیین مؤلفه های بینشی و روشی مدیریت نظامی مبتنی بر آموزه های اصیل قرآن و سنت اظهار کرده است. که شناسایی آنها وجهة عمل مؤلفان مقاله حاضر قرار گرفته است. از این رو در این نوشتار برآنیم با روش تحلیل محتوای کیفی به منظور بازشناسی جایگاه حقیقی فرماندهی و مدیریت نظامی، به شناسایی و تحلیل مؤلفه های بینشی و روشی مدیریت نظامی در نهج البلاغه بپردازیم. طبق این پژوهش عواملی چون« امربه معروف و نهی از منکر»، آینده نگری در جهت ساخت آینده بهینه، مشورت و رایزنی با اهل خبره از مؤلفه های بینشی و روشی مدیریت نظامی در نهج البلاغه به شمار می روند که در این میان« امربه معروف و نهی از منکر » با فراوانی 18،2درصد بیشترین فراوانی را نسبت به سایر مؤلفه ها به خود اختصاص داده و مؤلفة « آینده نگری در جهت ساخت آینده بهینه» با فراوانی 14،7درصد، دومین ویژگی مدیران و فرمانده هان نظامی از نظر فراوانی است؛ چنان که مؤلفة« مشورت و رایزنی با اهل خبره » با فراوانی 11،4 درصد، سومین ویژگی مدیران و فرماندهان نظامی به شمار می رود.
نقش لجستیک در مدیریت نظامی و ارتباط آن با مدیریت زنجیره تأمین و پشتیبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال دهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۷
5 - 27
حوزه های تخصصی:
اصطلاح لجستیک؛ یعنی مدیریت سامانه های توزیع فیریکی که پیوند ناگسستنی با عملیات نظامی داشته و از زیر مجموعه های مدیریت نظامی محسوب می شود، اساسا منشا و خاستگاه نظامی دارد. با این وجود تعاریف، قلمرو و کاربرد دو اصطلاح «لجستیک یا تدارکات» و «مدیریت زنجیره تأمین و پشتیبانی» در زمره مباحث جنجالی بین صاحبنظران بوده است و نیل به فهم مشترک آنها، لازمه تقویت تعامل بین نهادها بویژه نهاد نظامی می باشد. در این راستا، محققان زیادی ضمن بررسی تعاریف مختلف، ماهیت کاربردی و فعالیتهای مندرج در هر کدام را از منظر کارکردهای مدیریتی بررسی کرده اند. در این راستا در این مطالعه، از دست اندر کاران فعال در عرصه های مختلف صنعت خواسته شده تا به سه سوال اساسی شامل چگونگی تعریف زنجیره تأمین، لجستیک و ارتباط این دو پاسخ دهند. تجزیه و تحلیل کمی-کیفی داده های حاصله ناظر بر عدم تمایز و همپوشانی آنها بوده و تعریف ارائه شده متأثر از تلقی دست اندر کاران از سازمان مربوطه می باشد. ازجمله نتایج حاصله از پژوهش حاضر که از تلفیق و تأیید آن با چند پژوهش علمی_تخصصی دیگر بوجود آمده، عبارت از این است که: واژه لجستیک، الزاماً به جریان فیزیکی کالا و مواد اشاره دارد و به جابجایی اطلاعات ارتباطی ندارد. زنجیره تأمین نیز، شامل یک جریان لجستیکی است؛ در حالیکه حرفه لجستیک ناظر به برنامه ریزی، اجرا و کنترل جریان جابجایی کالا و خدمات است. وجه مشترک تعاریف این است که مدیریت زنجیره تأمین، نهایتاً به فرایند برنامه ریزی، کنترل جریان، ذخیره سازی کالاها و خدمات از نقطه مبدأ تا رسیدن به دست مشتری و مطابق با نیازهای آنها منجر می شود.