مطالب مرتبط با کلیدواژه

تشخص


۲۱.

مبانی هستی شناختی هویت انسان در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۰
«هویت» یکی از مهمترین کلیدواژه های علوم انسانی در دنیای معاصر است که همچون سایر مفاهیم نظری، برآمده از مبانی متافیزیکی بوده و نمیتواند از حدود آن مبانی، فراتر رود. بررسی اصول حکمت متعالیه بر مبنای توجه به حقیقت وجود و احکام آن، نشان میدهد که هویت حقیقی انسان، همان نحوه وجود اوست که بسیط بوده و در عین ثبات شخصیت، سیال و تدریجی است؛ از اینرو، در طول حرکت خود، تحولاتی مختلف را تجربه کرده و کمالات علمی و عملی متعددی بدست می آورد که باعث میشود دارای آثار و مراتب گوناگونی باشد، بگونه یی که از هر مقطع آن، اوصاف و عناوین متفاوتی برداشت میشود. این درک از انسان، نه تنها با واقعیتهای زندگی بشری و فرهنگ ایرانی اسلامی سازگار است، بلکه بسیاری از دغدغه ها و چالشهای علوم جدید در زمینه انسان شناسی و بحران هویت را حل میکند. نوشتار حاضر، مبانی هستی شناختی حکمت متعالیه در نسبت با هویت انسان، و همچنین آثار آن را بررسی میکند.
۲۲.

تحلیل این همانی شخصی در دنیا و آخرت در فلسفه ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: این همانی هویت شخصی ابن سینا ملاصدرا تشخص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۳۴۳
مسئله این همانی شخصی افراد انسانی در طول حیات دنیوی و اخروی یکی از مباحث اساسی در تاریخ فلسفه و الهیات است. فیلسوفان از منظرهای مختلف به بررسی این مسئله پرداخته و آرای متعارضی در این زمینه مطرح کرده اند. این پرسش برای ابن سینا و ملاصدرا نیز تا حدودی مطرح بوده و هر دو فیلسوف در چارچوب نظام فلسفی خویش به بررسی آن پرداخته اند. ابن سینا بر این باور بود که انسان نوع واحدی است که نفس مجرد او، با عوارض و لواحقی، متشخص و متمایز می شود و هویت و تشخص فرد انسانی با بقای آن همچنان محفوظ است، هرچند بدن او تغییر کرده باشد یا به کلی از بین رفته باشد. ملاصدرا نیز طبق مبانی فلسفی خود، به ویژه حرکت جوهری، براین باور بود که هویت آدمی در تحول وجودی به سر می برد و حرکت اتصالی مساوقِ وحدت شخصی است. بنابراین با بقای این وجود متصل و جامع، هویت فرد در دنیا و آخرت محفوظ است و بر آن اساس می توان گفت که فرد اخروی همان فرد دنیوی است. گرچه هر دو نظر، بر اساس مبانی فلسفی خود، نکات برجسته و قابل دفاعی دارند، لکن از آنجا که طبق نظر هر دو فلسفه، در حیات اخروی، بدن مادی با ویژگی های دنیوی حضور ندارد، لذا شناسایی افراد در حیات اخروی توسط ناظر بشری و تطبیق آنها با افراد دنیوی با چالش مواجه است. بررسی این دو دیدگاه از جهات مختلف با رویکرد توصیفی-تحلیلی وظیفه ای است که این مقاله آن را بر عهده گرفته است.
۲۳.

بررسی تشخص و انسان وارگی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشخص شخص وارگی انسان واری الاهیات سلبی تشبیه تنزیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۷
یکی از مناقشات حاد در الاهیات فلسفی بحث تشخص و عدم تشخص خداوند است. بسیاری از متفکران و پژوهشگران در حوزه الاهیات و دین برآنند که خدای وحدت وجودی نامتشخص و خدای ادیان ابراهیمی متشخص است. مطابق این دیدگاه، عارفان ادیان ابراهیمی به اعتبار اینکه قایل به وحدت وجود هستند، به خدای نامتشخص می رسند و از آن نظر که ملتزم به دین و متعهد به کتاب های مقدس هستند، باید به خدای متشخص معتقد باشند. ازاین رو آنها دائم در کشاکش بین تشخص و عدم تشخص به سر می برند و از این حیث بین بیانات مختلف ایشان ناسازگاری دیده می شود. از سوی دیگر ادعا می شود که مطابق توصیفی که در کتاب های مقدس از خدا شده، خدای متشخص ادیان ابراهیمی دارای صفات انسانی است. و این با خدای نامتناهی وحدت وجودی و واجب الوجود فلسفی ناسازگار به نظر می رسد. این نوشتار دعاوی مزبور را تحلیل و بررسی کرده و سرانجام با تفکیک معانی گوناگون «تشخص»، «شخص وارگی» و «انسان وارگی»، تصویر و تبیینی از صفات خدا ارائه داده که مطابق آن بین عرفان اصیل، فلسفه معتبر و دین حق در توصیفی که از خدا می کنند، سازگاری تام و یگانگی برقرار است.