مطالب مرتبط با کلیدواژه

تمدن پژوهی


۱.

روش تحلیل مؤلفه های مفهومی تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدل سیستمی تمدن اسلامی فرهنگ و تمدن تمدن پژوهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۸۲
ویژگی میان رشته ای بودن مطالعات «تمدن پژوهی»، دایرة نگاه به مسائل این حوزه را از حصر در یک یا چند دستة تخصصی خاص بیرون کرده و در گسترة وسیع تری قرار می دهد. این چالش به ویژه در تحلیل اصل مفهوم تمدن بیش از هر جای دیگر خود را نمایان می سازد، چراکه ما با واژه ای چندوجهی روبه رو هستیم که مفاهیم هم عرض دیگری را نیز در جنب خود قرار می دهد؛ مقوله های انسان، فرهنگ، جامعه، تاریخ، و دین، واژگان هم خانوادة مفهوم تمدن به حساب آمده و حل گرة فهم کرانه های ناپیدای این معنا، در گرو فهم پیکرة این خانواده است. از سویی پیراستن حوزة مفهومی هر واژه و از سوی دیگر در هم تنیدن نظام وارة آن ها با یک دیگر تا نسبت تأثیر هر کدام در دیگری آشکار شده و در نهایت به تعریف نظام مندی دست یابیم. در مقدمه، پس از اشاره به هدف مقاله در تعیین مؤلفه های مفهومی تمدن (به جای تعریف آن) به فرض های سه گانة «عدم تحقق تمدن اسلامی در دنیای معاصر» و «ضرورت ایجاد تمدن نوین اسلامی» و نیز «امکان تحقق تمدن نوین اسلامی» اشاره می شود و سپس در گام نخست و به جهت تحلیل روشمند مسئله، از مدل «مجموعه نگر» یاد می کنیم که مهم ترین ویژگی آن، نگاه به مفاهیم هم تراز به صورت سیستمی است و آن گاه با تحلیل نسبت مفهوم تمدن با چهار واژة دیگر به ارائة برداشتی جدید از تمدن دست خواهیم یافت. بیان امتیازات و مراحل پنج گانة مدل تحلیل، بخش دیگر مقاله را تشکیل می دهد و بر این پایه و با نظر به کاربرد واژة تمدن غربی در دنیای کنونی، نشان داده می شود که مدل مطرح با تحلیل مؤلفه های مورد نظر، علاوه بر رعایت اصل سازگاری درون منطقی، توان تحلیل وضعیت موجود تمدن غالب را نیز داراست و به همین سبب سخن از نمود یک تحلیل جامع می رود. در نهایت بر اساس مفهوم به دست آمده و با القای خصوصیت از معنای تمدن غربی، سعی در رونمایی مؤلفه های مفهومی تمدن خواهد داشت. بدین سان از مؤلفه های هشت گانه سخن به میان می آید: سیطرة فراملی، ارادة جمعی و انسانی؛ عنصر سرزمین و مهد؛ منحصرنبودن به مرزهای جغرافیایی؛ شمولیت در روابط انسانی؛ نفوذ و برتری طلبی؛ تعالی جویی؛ و تأثیر در تحولات تاریخی. دست آخر با تطبیق عناصر تحلیلی فوق، نیم نگاهی نیز به مفهوم تمدن اسلامی می اندازیم
۲.

گزارش کتاب درباب تکثر تمدن ها

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کتاب در باب تکثر تمدن ها تمدن پژوهی کانشنی تاریخ تمدن بشری مطالعه تمدن معرفی کتاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۷۹
کتاب در باب تکثر تمدن ها اثر کانشنی، کتابی در حوزه تمدن پژوهی است که نویسنده آن درصدد است تا با بررسی متغیرهایی چون زبان، نژاد، دین و اخلاق، تبیینی روشن از تنوع و تکثر تمدن ها ارائه دهد. وی با بررسی تاریخ تمدن بشری، نظریه ای در باب تمدن و عناصر تشکیل دهنده آن و نیز شرط استمرار بقای آن را ارائه می دهد و سپس با استفاده از آن نظریه، تمایز میان تمدن ها را تبیین کرده و علل برتری یکی بر دیگری را تشریح می نماید. کتاب مذکور برای نخستین بار در سال 1935 م. در لهستان چاپ شده و متن انگلیسی آن در سال 1962 م. به چاپ رسید. نویسنده در نوشتار حاضر، به ارائه گزارشی از کتاب بر اساس ساختار آن همت گمارده و محتوای فصول کتاب را به تصویر کشیده است.
۳.

نسبت نقدِ تاریخ با فراتاریخ؛ یک پیش نهاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۹۰
این مقاله درپیِ ترسیمِ منطقِ حاکم بر نقدِ تاریخ ازطریق تأمل در رابطه میان «تاریخ» و «نقدِ تاریخ» است و ابتدا به تبیین این مدعا می پردازد که برخورداری از مبنای نظری ضروری ترین اقدام برای هر تاریخ دان درجهت نگارش و پژوهش تاریخ است. سپس با عرضه یک پیش نهاد به این مهم توجه می دهد که نقد آثار تاریخی نیز مستلزم دو نکته است: اول، آگاهی ناقد از مبنای نظریِ متنی که درصدد نقد آن است و دوم، برخورداریِ ناقد از یک مبنای نظریِ مشخص. ازآن جایی که هرگونه مبنایِ نظری به ساحتِ فراتاریخ مربوط می شود، فوری ترین بحث در این زمینه ایضاح نسبت میان «نقدِ تاریخ» و «فراتاریخ» است. در این مقاله، پنج تلقی از واژه تاریخ مبنای ورود به بحث قرار گرفته است که اولین تلقی (تاریخ به مثابه وقایع گذشته) مربوط به ساحتِ هستی شناختیِ تاریخ و چهار مورد بعدی (تاریخ به مثابه تاریخ نویسی. تاریخ به مثابه تاریخ پژوهی. تاریخ به مثابه تمدن پژوهی، و تاریخ به مثابه فراتاریخ اندیشی) مربوط به ساحتِ معرفت شناختیِ تاریخ (علم تاریخ) است. بخش اعظم مقاله با تحلیلِ ظرفیت های سطوحِ مختلفِ معرفتِ تاریخی به تلاش برای ایضاحِ نسبتِ تاریخ و فراتاریخ در هر دام از ساحت های تاریخ خواهد پرداخت.رویکرد اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر روش فلسفه تحلیلیِ تاریخ است، بدین معنا که کوشش می شود با تحلیلِ (به معنای تجزیه) ساحت های معرفتیِ واژه تاریخ ظرفیت های هر ساحت برای کمک به تبیین مفهوم نقدِ تاریخ برجسته شود.
۴.

مفهوم یابی در تمدن پژوهی؛ نقد روش شناختی کتاب «تمدن رضوی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش شناسی تمدن نوین اسلامی علم دینی تمدن رضوی تمدن پژوهی نقد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
مطالعات تمدنپژوهی در قلمرو علوم انسانی کشور از رونق چندانی برخوردار نیست؛ به ویژه مسائل بسیاری وجود دارد که از زاویه رویکردهای مفهومی و روششناختی پیرامون تمدن، نیازمند پژوهش است. از جمله این دست مسائل، مفهوم تمدن نوین اسلامی است. این مقاله به نقد پژوهشی کتاب تمدن رضوی میپردازد که میتوان آن را در ذیل رویکردهای تمدن نوین اسلامی قرار داد؛ هرچند فاقد یک نگاه روششناختی و علمی به مسئله است. پس از معرفی کتاب و سایر آثار نویسنده در این زمینه، به اهمیت مسئله تمدن نوین اسلامی اشاره شده و سپس به اجمال، اصول و مبانی نقد و تحلیل کتاب را بر میشمریم که شامل نگاه روششناختی به مسئله و زاویه دید شاخصههای یک کتاب علمی پژوهشی است. تحلیل کتاب در دو قسمت نقد شکلی و نقد محتوایی با توجه به ابعاد امتیازات و کاستیها دنبال و نشان داده میشود که با وجود امتیازاتی مثل طرح بحث تمدن نوین اسلامی، توجه به نقش تمدنسازی ائمه شیعی و انفعالی ندانستن نقش ائمه(ع) در تاریخ، اما دارای کاستیهای ساختاری و روششناختی است مانند: عدم تعیّن نظام مفهومی، نبود نظم منطقی، غیر استدلالی و غیر مستند بودن، پَرِشِ روش شناختی و فقدان جنبه تحلیلی. ضرورت تحلیل شبکه مفاهیم هم خانواده تمدن، ضرورت ترسیم و تبیین فلسفه تاریخ از منظر شیعی، اهمیت نقد روشمند متون تمدنپژوهی، توجه به نقش نسبت علم دینی با تمدن نوین اسلامی، ضرورت نگاه روششناختی به مسئله تمدن و پایبندی به لوازم و اقتضائات این دست مطالعات، بخشی از نتایجی است که این پژوهش در پایان بر آن تأکید میورزد.
۵.

چیستی گرایش تمدنی در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گرایش تمدنی خوانش تمدنی تفسیر تمدنی مبانی تفسیر تمدن پژوهی قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
خوانش قرآن، از منظرهای مختلف و با دغدغه های متفاوت، ممکن و بایسته است. این امر سبب شکل گیری گرایش های مختلف در تفسیر قرآن شده است. اما مسئله ای که در حوزه گرایش های تفسیری و ازجمله گرایش تمدنی وجود دارد، عدم وضوح تعریف و مبانی و روش آن هاست. مفسر عموماً بدون آنکه نامی از گرایش تفسیری خود ببرد، به شکل ناخودآگاه دغدغه های خود را در تفسیر دنبال و بدون تکیه بر مبانی خاص، تفسیری نو از آیات قرآن ارائه می کند؛ درحالی که هر گرایش تفسیری و ازجمله گرایش تمدنی، به تعریف دقیق و مبانی نظری و سازوکار روشی نیاز دارد. این پژوهش با هدف روش مندکردن گرایش تمدنی، ابتدا تعریف خود را از تمدن ارائه می کند تا بر اساس آن تعریف، گرایش تمدنی را معرفی و مبانی آن را فهرست نماید. همچنان که تمدن، فرایندی به سامان در سطح کلان است که با رشد مناسبات انسانی به شکوفایی قابلیت ها کمک می کند، گرایش تمدنی نیز خوانشی کلان، سیستمی، ناظر به واقع، فرایندی و انسانی از قرآن به دست می دهد. این گرایش تفسیری با تکیه بر مبانی خاص، ازجمله وجود نسبت میان قرآن و تمدن و برخورداری قرآن از دو ساحت متنی و کنشگری، می کوشد قرآن را از مصدری نظری به کنشگری در عرصه عمل و زندگی روزانه تبدیل کند.