مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بخش اورژانس
حوزه های تخصصی:
زمان سنجى گردش کار بیماران در بخش اورژانس، بر بسیارى از فرایندهاى این بخش تأثیر مى گذارد. هدف این مطالعه بررسى زمان سنجى گردش کار بیماران در بخش اورژانس بیمارستان شهداى هفتم تیر تهران و ارتباط آن با عوامل مختلف در یک دوره زمانى 10 روزه بود. روش بررسی: در این پژوهش مشاهده اى مقطعى، از پرونده ى 649 بیمار اطلاعات دموگرافیک، نوع بیمارى، نحوه ى مراجعه به بخش اورژانس، زمان هاى لازم، درخواست یا عدم درخواست آزمایش ها و ویزیت سایر سرویس ها، استخراج ؛وداده ها مستقل تحلیل شد. t و آزمون آمارى SPSS توسط نرم افزار یافته ها: متوسط فاصله ى زمانى بین تریاژ تا ویزیت پزشک، 22 دقیقه، ویزیت پزشک تا تعیین تکلیف، 210 دقیقه، تعیین تکلیف تا خروج بیماران، 51 دقیقه و تریاژ تا تعیین تکلیف، 243 دقیقه است. این زمان ها با جنس بیمار و نوع بیمارى و شیفت کارى، رابطه ى آمارى معنادار ندارند، ولى با نحوه ى ورود به بخش اورژانس، درخواست تصویربردارى و آزمایش، بین درخواست ویزیت جراحى و جراحى عصبى و فواصل زمانى تریاژ تا ویزیت پزشک و ویزیت پزشک تا تعیین تکلیف؛ و تعیین تکلیف تا خروج بیماران و تریاژ تا تعیین تکلیف، به ترتیب ارتباط آمارى معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: متوسط زمان بین تریاژ با ویزیت پزشک و ویزیت پزشک تا تعیین تکلیف و متوسط مجموع زمان بین تریاژ و تعیین تکلیف در این مرکز (تروما)، در حد استاندارداست. نحوه ى مراجعه و درخواست آزمایش هاوویزیت سرویس های جراحى و جراحى عصبى بر این زمان هامؤثر است..
ارائه چارچوبی برای حل مسائل Dynamic MCDM در شرایط فازی (مطالعه موردی: اورژانس و تریاژ بیماران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در مدلهای کلاسیک تصمیمگیری چندمعیاره، فرض بر این است که هنگام گرفتن یک تصمیم، تصمیم گیرنده مجموعه ثابتی از معیارها را از پیش تعریف و با تصویر روشنی از همه گزینه های موجود، گزینه های ثابتی را ارائه کرده است، سپس با محاسبه امتیاز هر گزینه و ایجاد یک رتبهبندی، در پایان گزینهای که دارای حداکثر امتیاز است را انتخاب میکند. اما در دنیای واقعی و شرایط پویا، تصمیم در یک محیط دائما در حال تغییر (پویا) گرفته میشود و گزینه های موجود در طی دورههای زمانی میتوانند تغییر کنند. این نوع تصمیم گیری که آن را تصمیم گیری پویا می نامیم در بسیاری از زمینه ها ازجمله نظامی، پزشکی، مدیریت، ورزش و موقعیتهای اورژانسی کاربرد دارد. این مقاله به ارائه چارچوبی انعطاف پذیر برای حل مسائل تصمیم گیری چندمعیاره پویا، براساس تئوری مجموعه-های فازی و روش ویکور میپردازد که به منظور ایجاد روشی عقلانی، علمی و سیستماتیک برای اولویتبندی بیماران در بخش اورژانس و تحت شرایط فازی انجام شده و در آن عدم قطعیت و ابهام فازی توسط متغیرهای زبانی (با اعداد فازی مثلثی) توصیف شده است.
ارزیابی عملکرد بخش اورژانس بیمارستان: رویکردی یکپارچه مبتنی بر مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش اورژانس یکی از شلوغ ترین بخش های یک بیمارستان است و بهبود عملکرد این بخش تأثیر بسیاری در بهبود کیفیت ارائه خدمات بیمارستان دارد. اخیراً پژوهشگران به دلیل تمرکز مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب بر کارایی سیستم ها توجه بسیار زیادی به این دو دیدگاه در کنار یکدیگر داشته اند. هدف این پژوهش، ارائه رویکردی یکپارچه برای ارزیابی عملکرد مبتنی بر شاخص های مهندسی تاب آوری و مدیریت ناب با هدف ارتقای رضایت شغلی و کاهش هزینه های درمانی در واحد اورژانس یک بیمارستان خصوصی است. به این منظور، ابتدا با شناسایی شاخص های مؤثر، مدل مفهومی مسئله طراحی شد؛ سپس داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامه ای استاندارد جمع آوری شدند. در گام بعدی، با استفاده از الگوریتم مبتنی بر تحلیل پوششی داده ها و با حضور تمام شاخص ها، مقادیر کارایی محاسبه شد؛ همچنین مقادیر کارایی پس از حذف هر یک از عوامل مجدداً محاسبه شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های تعهد مهندسی در گروه تاب آوری و بهبود عملیاتی در گروه مدیریت ناب، بیشترین تأثیر را دارند؛ بنابراین با تمرکز بر این شاخص ها می توان بهبود زیادی در سطح رضایت کارکنان و درنتیجه عملکرد سازمان ایجاد کرد.
تأثیر به کارگیری مدل اس بار در تحویل شیفت بر رضایتمندی بیمار و پرستار در بخش اورژانس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: یکی از مدل های ارتباطی جهت بهبود ارتباط میان تیم مراقبتی، کاهش خطا و افزایش کیفیت مراقبت استفاده از روش SBAR (وضعیت، تاریخچه، ارزیابی و توصیه) است. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر استفاده از مدل SBAR در تحویل شیفت، در بخش اورژانس بر رضایت مندی بیمار و پرستار انجام شد. روش ها: : مطالعه حاضر از نوع کاربردی به روش نیمه تجربی بود که در بخش اورژانس بیمارستان گلستان اهواز در سال 1399 انجام شد. طبق فرمول آماری،70 موقعیت تحویل شیفت (در دو گروه شاهد و آزمون) بر اساس معیارهای ورود انتخاب شد. ابتدا نمونه گیری گروه شاهد به روش تصادفی صورت گرفت و پس از آموزش مدل SBAR، نمونه گیری گروه آزمون نیز انجام شد. تحویل شیفت در گروه شاهد به صورت معمول و در گروه آزمون بر اساس SBAR اجرا گردید. داده ها با استفاده از پرسشنامه های جمعیت شناختی، رضایتمندی پرستاران و چک لیست محقق ساخته ارزیابی تحویل شیفت، جمع آوری و با استفاده از آزمون های T مستقل، T زوجی و کای دو تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه بیماران از نظر متغیرهای سن، مدت بستری در بخش، جنسیت، تأهل، اشتغال، تحصیلات و نوع بیماری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه آزمون T زوجی نشان داد رضایت پرستاران بعد از مداخله به طور معنی داری افزایش یافته است(002/0=P). همچنین، رضایت بیماران گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود(0001/0>P). نتیجه گیری: مطالعه حاضر اهمیت استاندارد شدن فرآیند تحویل شیفت را نشان داد. می توان با آموزش و استفاده از روش SBAR در تحویل شیفت، به افزایش رضایتمندی پرستاران و بیماران دست یافت.
بررسی شاخص های زمان سنجی در بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران: 1391(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۱۰۲-۹۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سرعت ارائه خدمات در مراکز درمانی به خصوص اورژانس، در جهت کاستن از مرگ و میر و معلولیت ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از مهمترین شاخص هایی که در ارزیابی مراکز اورژانس به کار گرفته می شود مدت زمان انتظار بیماران برای دریافت خدمات تشخیصی درمانی می باشد. این مطالعه به منظور بررسی شاخص های زمان سنجی شش ماهه اول سال 1391 در بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع مشاهده ای به روش مقطعی در نیمه اول سال 1391 انجام گرفت. جامعه مورد بررسی تمام بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان فیروزگر تهران در نیمه اول سال 1391 بود. جهت جمع آوری داده ها از فرم زمان سنجی گردش کار اورژانس با پنج گروه استفاده گردید. داده های حاصل توسط نرم افزار Excel تحلیل گردید. یافته ها: متوسط زمان دسترسی به اولین ویزیت بالینی در اورژانس در شش ماهه اول سال 1391 حدود سه دقیقه و متوسط زمان انجام اولین خدمات پرستاری در اورژانس حدود سه دقیقه، متوسط زمان دریافت پاسخ آزمایش در اورژانس حدود 170 دقیقه و متوسط زمان انجام رادیوگرافی تا حاضر شدن کلیشه رادیولوژی حدود 125 دقیقه و متوسط زمان انتظار در اورژانس جهت تعیین تکلیف بیماران حدود 305 دقیقه بوده است. نتیجه گیری: شاخص های زمان سنجی اورژانس در بیمارستان فیروزگر در شش ماهه اول سال 1391 در حد استاندارد است که از دلایل آن وجود پزشک مقیم طب اورژانس و کمیته تعیین تکلیف بیماران در بیمارستان است.
بررسی شاخص های عملکردی بخش اورژانس بعد از اجرای برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم طرح تحوّل نظام سلامت در بیمارستان های دولتی استان آذربایجان غربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۷
۶۳-۵۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به نظر می رسد حضور دائمی متخصصین مقیم، بر بهبود شاخص های عملکردی بخش اورژانس تأثیرگذار باشد. لذا، هدف از این مطالعه، بررسی عملکرد بخش اورژانس بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ارومیه، قبل و بعد از پیاده سازی برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم طرح تحول نظام سلامت است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. در این مطالعه، ابتدا داده های مربوط به شاخص های عملکردی 23 بیمارستان دولتی استان آذربایجان غربی، از طریق فرم گردآوری داده برای دو دوره شش ماهه قبل و بعد از حضور متخصصین مقیم، جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS 22، آزمون تحلیل اندازه های مکرر تحلیل شدند. سپس برای بررسی علل عملکرد خوب یا ضعیف، بهترین و ضعیف ترین بیمارستان از لحاظ عملکرد، با 15 نفر از پرسنل دو بیمارستان منتخب مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای صورت گرفت و از طریق نرم افزار MAXQDA10، تکنیک تحلیل چارچوبی تحلیل شدند. یافته ها: حضور پزشکان متخصص مقیم، باعث بهبود نسبی شاخص های عملکردی چون «مدت زمان تعیین تکلیف بیماران اورژانسی در سطح یک تریاژ» (17/0 دقیقه کاهش) و «درصد بیماران تعیین تکلیف شده ظرف مدت شش ساعت» (36/1 درصد افزایش) شده است. (05/0P-Value >) نتایج حاصل از مصاحبه ها نیز نشان داد که حضور دائمی متخصص طب اورژانس، نحوه مدیریت در اورژانس، نحوه تریاژ بیماران و انجام مشاوره ها، فراهم کردن امکانات و فضای فیزیکی لازم، برگزاری کلاس های آموزشی برای پرسنل، وجود امکانات تشخیصی و نیز انگیزش پرسنل، عواملی هستند که باعث بهبود کلی عملکرد بخش اورژانس بهترین بیمارستان شده اند. نتیجه گیری: به طورکلی برنامه حضور پزشکان متخصص مقیم، درصورتی که به درستی اجرا شود، می تواند باعث بهبود شاخص های عملکردی بخش اورژانس شود. ضمن این که لازمه پیاده سازی هرچه بهتر این برنامه، انگیزش پزشکان می باشد.
ارزیابی اثربخشی بالینی شاخص های احیای قلبی_ ریوی در بخش اورژانس: مطالعه نیمه تجربی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۶۶-۵۶
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عملکرد ضعیف گروه احیا می تواند پیامدهای منفی برای بیمارستان به همراه داشته باشد. شناسایی و اصلاح مشکلات مرتبط با بخش اورژانس از اولویت های بهبود کیفیت ارائه خدمات و افزایش رضایتمندی است. هدف از مطالعه تعیین تأثیر روش FOCUS PDCA بر بهبود شاخص احیای قلبی-ریوی (Cardiopulmonary Resuscitation(CPR)) در بخش اورژانس بود. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی بود که در بخش اورژانس بیمارستان امام علی شهر اندیمشک انجام شد. گروه شاهد شامل 75 رخداد CPR قبل از اجرای مداخله و گروه آزمون شامل 76 رخداد CPR بعد از اجرای FOCUS-PDCA بود. تیمی از پرستاران شاغل در اورژانس و گروه احیا بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. کارگاه های آموزش CPR پایه و پیشرفته و روش FOCUS PDCA برای آنان برگزار شد. سپس، مراحل نُه گانه FOCUS-PDCA اجرا شد. چک لیست محقق ساخته ابزار گردآوری داده بود که داده ها با نرم افزار SPSS-22 و آزمون های کای دو، دقیق فیشر و من ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: نتیجه احیای موفق برای بیماران بعد از اجرای FOCUS PDCA به میزان 64/3 درصد افزایش یافت. نتیجه احیای موفق قبل از مداخله 7/6 درصد و بعد از مداخله 3/26 درصد بود. بعد از اجرای مداخله، میزان موارد ناموفق در بیماران ترومایی، داخلی و بیماران بدون علائم حیاتی کاهش پیدا کرد. بین دو گروه از نظر وقوع ایست قلبی در حضور شاهد اختلاف آماری معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: انتظار می رود اجرای روش FOCUS PDCA بتواند منجر به بهبود شاخص ها و احیای موفق بیماران در بخش اورژانس شود.
معرفی یک سیستم پیش بینی مناسب برای برآورد تقاضای درمان در بیمارستان امام رضا(ع) ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۴ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۶
205 - 232
حوزه های تخصصی:
بیمارستان ها وظیفه حفظ سلامت افراد را بر عهده داشته و قسمت اعظم هزینه های سلامت را به خود اختصاص می دهند. شواهد حاکی از آن است که چشم انداز وسیعی برای ارتقاء و اعتلای منابع بیمارستان ها (مالی و انسانی) وجود دارد. آگاهی و اطلاع از مقدار تقاضای آینده، مدیریت بهینه این منابع و کیفیت خدمات رسانی در حوزه سلامت را تا حد زیادی تضمین می نماید. هدف اصلی این مطالعه بررسی مدل های خطی (ARIMA) و غیرخطی (شبکه عصبیMLP) در پیش بینی تقاضای تعداد افراد بیمار جهت بستری در بیمارستان امام رضا (ع) ارومیه، در بازه های زمانی ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه و همچنین به تفکیک بخش های مختلف بیمارستان است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که مدل غیرخطی شبکه ی عصبی مصنوعی مبتنی بر الگوریتم MLP، دارای عملکرد بهتری در پیش بینی تقاضای درمان (در دوره نمونه) بوده و قادر است پیش بینی های دقیق تری نسبت به مدل ARIMA ارائه دهد. مدل شبکه عصبی MLP با متوسط درصد خطای 96/24% نسبت به مدل ARIMA با متوسط درصد خطای کل 73/26% دارای قدرت پیش بینی بالایی می باشد. همچنین نتایج پیش بینی های بخش کودکان و نوزادان نشان می دهد که مدل خطی ARMA دارای قدرت پیش بینی بالاتری نسبت به مدل غیرخطی شبکه عصبی MLP می باشد که دلیل این ناسازگاری با فرضیه های تحقیق را می توان در واریانس پایین داده های این بخش جستجو کرد.