مطالب مرتبط با کلیدواژه

نفس شناسی


۲۱.

بررسی نفس شناسی عرفانی بانو نصرت امین در تفسیر مخزن العرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۰
نفس شناسی یکی از مهم ترین معرفت های انسان شناسی عرفانی است که در آن، صعود انسان از وضعیت موجود به جایگاه غایی اش از طریق سلوک امکان پذیر می شود. نفس در سلوک مسافر و راهبر است و به میزان آگاهی از خود و ظرفیت هایش، رشد می کند و به مدارج بالاتر می رود. این مقاله با بررسی تفسیر مخزن العرفان بانو امین با روش توصیفی تحلیلی، به تبیین نفس شناسی او می پردازد. امین در بیان مراتب نفس، به سه نوع تقسیم بندی می پردازد. تقسیم عارضی به اعتبار حَشر و تقسیم ماهوی به اعتبار «معرفت به خود» و «سنخیت با هستی». توصیف امین از نفس در دو سطح است: سطح وجودی که گویای ظرفیت های بالقوه نفس است؛ سطح طبیعی که بیشتر بر ناسوتی و نازل بودن نفس اشاره دارد. نفس بالقوه به هر چیزی رو کند، صفات آن را اخذ می کند؛ از این رو، سلوک ضرورت می یابد. البته در اندیشه امین نقطه شروع برای سالک متوقف بر اعطای الهی است.
۲۲.

بازشناسی نسبت میان مؤلفه های سعادت در فلسفه ملاصدرا (با تأکید بر ثمرات آن در حلّ تعارضات عملی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه سعادت کمال ملاصدرا نفس شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۴۷
هر گونه نظریه پردازی درباره مؤلفه های سعادت، مستلزم تعیین ملاک هایی برای أولویت بندی آنهاست تا تزاحمات عملی میان آنها را مرتفع نماید. این ثمره عملی، منوط به تفکیک میان مؤلفه های وابسته (وسیله صرف) از مؤلفه های مستقل (هدف صرف) و نیمه مستقل (مقدمه و هدف همزمان) سعادت می باشد و این امکان را فراهم می آورد تا در شرایط تزاحم، نسبت به حفظ، تقلیل یا حذف مؤلفه ها اقدام نمود.حلّ این مسأله با تمسک به مبانی حکمت متعالیه دشوار به نظر نمی رسد. زیرا با وجود آنکه وی مؤلفه اصلی سعادت را در قوه نظری می داند (نظریه سعادت غالب) و دلایل محکمی هم برای آن دارد؛ اما نظریه خود را حول مفهوم وجودی کمال (به جای مفاهیم فضیلت و کارکرد ارسطویی) سامان داده و تبیین آن را بر "اتحاد" با عقل فعال _ و نه فقط اتصال با آن_ مُبتنی کرده است. با ضمیمه کردن این آراء به سایر مبانی وی به ویژه در حوزه نفس شناسی، تصویر جدیدی از مؤلفه های سعادت قابل صورت بندی است که ضمن توسعه آن مؤلفه ها، روشی برای بازشناسی نسبت میان آنها در جهت ثمره عملی پیش گفته به دست خواهد داد.توجه به نظریاتی همچون ارتباط عمیق نفس با بدن، وحدت نفس و قوای آن، و تساوق وجود با خیر و کمال، نشان می دهد که تمام کمالات وجودی (شامل امور بدنی) می توانند به عنوان غایتی بالذات، از مؤلفه های مستقل یا نیمه مستقل سعادت تلقی گردیده و شبکه ای طولی و عرْضی را تشکیل دهند که تعیین نسبت ها و تقدم و تأخر میان آنها، مسیر مناسبی خواهد بود برای أولویت سنجی در میان مؤلفه های سعادت و رفع تزاحمات عملی احتمالی. این دیدگاه را می توان نظریه سعادت شامل نامید.