مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
بیمارستان ها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رویکرد بیمار محور و آینده نگر که بهداشت را بر درمان مقدم می داند، برای بهبود و ارتقای سطح خدمات و مراقبت ها نه تنها جریان آزاد اطلاعات بیماران را به رسمیت می شناسد، بلکه همزمان به مساله حفظ امنیت و محرمانگی اطلاعات به عنوان یکی از خصوصیات سیستم بهداشت و درمان اهمیت می دهد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت موجود محرمانگی اطلاعات بیماران در بیمارستان های شهر تهران بوده است.روش بررسی: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی بود، که به بررسی سطوح دسترسی و میزان محرمانگی مدارک پزشکی، قوانین و مصوبات، استانداردها و رویه های عملکرد برای حفظ این محرمانگی در بیمارستان های شهر تهران در سال 1387 پرداخته است. این مطالعه به صورت سرشماری انجام شد و جامعه پژوهش، کلیه بیمارستان های واقع در شهر تهران (که از نظر جغرافیایی تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی، اعم از آموزشی، غیر آموزشی، تامین اجتماعی و خصوصی) (120 بیمارستان) بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق چک لیست به صورت حضوری در واحدهای مدارک پزشکی بیمارستان های فوق تکمیل شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS11 استفاده شد. در نهایت محرمانگی اطلاعات بیماران یافته های پژوهش به صورت کمی روی مقیاسی که دامنه آن صفر تا صد می باشد، بیان گردید.یافته ها: در مجموع در زمینه محرمانگی اطلاعات بیماران، 54 درصد از بیمارستان های دولتی آموزشی و 57 درصد از بیمارستان های دولتی غیر آموزشی و 62 درصد از بیمارستان های خصوصی وضعیت مناسبی داشته اند.نتیجه گیری: جهت حفظ محرمانگی مدارک پزشکی و محدود نمودن سطوح دسترسی به اطلاعات بیماران، اقداماتی نظیر تصویب قوانین مختلف برای تضمین محرمانه سازی مدارک پزشکی، تعیین ضوابط روشنی پیرامون نحوه دسترسی به اطلاعات پرونده پزشکی بیمار توسط یک مرجع عالی در کشور و اعلام آن به کلیه بیمارستان ها و مراکز بهداشتی درمانی به صورت بخش نامه، تعیین جرایم جنایی و مدنی برای انواع موارد افشای اطلاعات بیماران و عدم رعایت محرمانگی اطلاعات پرونده های پزشکی بیماران توسط یک مرجع ذی صلاح توصیه می شود.
ارزیابی کمی پرونده های پزشکی بیماران بستری شده در بیمارستان دکتر غرضی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امکان بررسی کمیت پرونده های پزشکی یکی از عوامل تاثیرگذار در سیاست های بیمارستانی، ارزیابی عملکرد کادر درمان و بهبود فعالیت های اجرایی می باشد و به عنوان اولین وسیله جهت ارزیابی کیفیت مراقبت ارایه شده توسط موسسات مراقبتی به حساب می آید و با وجود اهمیت ارزیابی و صرف هزینه و وقت زیاد، به آن کمتر توجه می شود. در این مقاله به نتایج حاصل از ارزیابی کمی پرونده های مدارک پزشکی در بیمارستان دکتر غرضی اصفهان پرداخته شده است.روش بررسی: این مطالعه توصیفی، کاربردی و مقطعی و جامعه مورد مطالعه کلیه پرونده های پزشکی بیماران بیمارستان دکتر غرضی اصفهان از اول فروردین تا پایان اسفند ماه سال 1387 بود. نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد و تعداد 26284 پرونده مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها چک لیستی بود که از کتاب مدارک پزشکی 3 و 4 استخراج گردید و با مراجعه به بخش مدارک پزشکی بیمارستان داده ها از پرونده های بیمارستان استخراج و وارد چک لیست شد و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: بیشترین درصد قراوانی، نقص مربوط به پرونده بیماران مراجعه کننده به متخصصین گوش و حلق و بینی (38 درصد) بوده است و گروه متخصصین جراحی فک و صورت هیچ گونه نقص اطلاعاتی در پرونده بیمارانشان نداشته اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی کمی پرونده ها بر اساس محورهای مورد نظر مستند سازی نشان داد بیشترین نقص مربوط به ثبت تاریخ و ساعت توسط مستند سازان بوده است (91 درصد) و کمترین نقص در ارتباط با ثبت داده ها است (1.1 درصد). همچنین درصد ناچیزی از پرونده ها (1.2 درصد) در بخش مدارک پزشکی ارزیابی نشدند. بیمارستان دکتر غرضی با به کار بردن ابزارهای مدیریتی سعی درکنترل مستندسازی پرونده ها و در نهایت ارزیابی مدارک پزشکی نموده است.
آیا روشی برای مقایسه هم زمان شاخص های کلیدی عملکرد بیمارستان وجود دارد؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت مقایسه عملکرد بیمارستان ها با استفاده از شاخص های بیمارستانی، لزوم بهره گیری از مدل های کاربردی را امری اجتناب ناپذیر نموده است. پژوهش حاضر به منظور مقایسه هم زمان شاخص های کلیدی عملکرد بیمارستانی مراکز با استفاده از نمودار پابن لاسو (Pobon Lasso) انجام گرفت.روش بررسی: مطالعه توصیفی حاضر به صورت مقطعی و گذشته نگر در سال 1386 انجام گرفت. 31 بیمارستان و مرکز آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مقطع پژوهش جامعه آماری را تشکیل دادند.شاخص های منتخب (درصد اشغال تخت، میزان چرخش تخت و میانگین مدت بستری) با مراجعه به معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و بررسی فعالیت ماهانه مراکز، در سال های 1384 و 1385 استخراج و مقایسه آن ها با استفاده از برنامه Excel و نمودار پابن لاسو انجام شد.یافته ها: از مجموع 31 مرکز مورد مطالعه در سال 1384، 3 مرکز (10 درصد) در ناحیه اول، 12 مرکز (39 درصد) در ناحیه دوم، 14 مرکز (45 درصد) در ناحیه سوم و 2 مرکز (6 درصد) در ناحیه چهارم و در سال 1385، 2 مرکز (6 درصد) در ناحیه اول، 14 مرکز (45 درصد) در ناحیه دوم، 13 مرکز (43 درصد) در ناحیه سوم و 2 مرکز (6 درصد) در ناحیه چهارم نمودار پابن لاسو قرار داشتند.نتیجه گیری: با استفاده از نمودار پابن لاسو می توان ضمن مقایسه هم زمان سه شاخص کلیدی عملکرد بیمارستان، به ارزیابی مراکز از بعد رعایت کارایی در اداره امور پرداخت. پیشنهاد می شود مدیران بیمارستان با استفاده از این روش که یکی از روش های فعال شناسایی مساله می باشد، تحلیلی از موقعیت مرکز خود در زمینه کارایی داشته باشند.این تحلیل می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزی های بهبود کارایی مرکز باشد.
خود- ارزیابی بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM در بیمارستان های منتخب شهر اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت مدل (European Foundation for Quality Management) EFQMرا برای تعیین میزان رشد و تعالی سازمان و ترسیم راه رسیدن به تعالی سازمانی تدوین کرده است. این مدل برای شناسایی وضعیت موجود سازمان در مقایسه با یک سازمان ایده آل به کار می رود. هدف از انجام این مقاله تعیین امتیاز خود- ارزیابی عملکرد در بیمارستان های منتخب شهر اهواز بر اساس مدل EFQM بوده است.روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه مقطعی و توصیفی– تحلیلی است. جامعه پژوهش آن را 50 نفر از مدیران بیمارستانی شامل (مدیران ارشد و معاونین آن ها، مترون ها و مسوولین واحدها و بخش ها) تشکیل دادند. داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد و معتبر خود- ارزیابی سازمان فدراسیون مدیریت کیفیت اروپا شامل 50 سوال در زمینه 9 معیار گردآوری شد. پایایی پرسش نامه بر اساس آزمون 80 درصد تعیین شد. داده ها بر اساس آزمون های آماری تحلیلی شامل 2? و ضریب همبستگی Pearson و نیز آزمون های توصیفی مانند توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ... توسط نرم افزار آماری SPSS11.5 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: در این مطالعه، 76 درصد افراد مورد مطالعه (ارزیابان داخلی) زن و 24 درصد مرد بودند. اکثر افراد (42 درصد) 40-36 سال سن داشتند. 90 درصد افراد دارای مدرک تحصیلی لیسانس و بالاتر بودند. در زمینه سابقه کار، اکثر افراد (48 درصد) دارای 20-16 سال سابقه کار بودند. درصد امتیاز هر کدام از عوامل 9 گانه به قرار زیر است:در بیمارستان امام خمینی (ره): رهبری 66.8، خط مشی و استراتژی 66، کارکنان 65.5، منابع و شرکا 70.4، فرایندها 63.9، نتایج مشتری 62.3، نتایج کارکنان 60.6، نتایج جامعه 63.6، نتایج کلیدی عملکرد 68.6.در بیمارستان نفت: رهبری 72.24، خط مشی و استراتژی 67.4، کارکنان 66.4، منابع و شرکا 63.4، فرایندها 65.07، نتایج مشتری 62.84، نتایج کارکنان 56.4، نتایج جامعه 59.45، نتایج کلیدی عملکرد 45.94. مجموع امتیاز خود- ارزیابی در بیمارستان امام خمینی (ره) 651.79 و بیمارستان نفت 615.14 به دست آمد.نتیجه گیری: امتیازات داده شده توسط مدیران بیمارستان ها تا حدودی غیر واقعی به نظر می رسد، اما با توجه به نتایج می توان نقاط قوت و نواحی برای بهبود را در بیمارستان مشخص نمود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که از دیدگاه مدیران در بیمارستان های مورد مطالعه باید به معیارهای نتایج مشتریان، نتایج جامعه و نتایج کارکنان توجه بیشتری شود و زمینه های بهبود این معیارها را در بیمارستان ها فراهم آورند.
رابطه استقرار شاخص های کیفی ارزشیابی با کیفیت خدمات درمانی در بیمارستان های پایلوت دانشگاه علوم پزشکی گلستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به منظور ارتقای فرایند ارایه خدمات درمانی، رعایت حقوق بیماران و ایجاد وحدت رویه در خط مشی های درمانی، در سال 1382 شاخص های کیفی ارزشیابی به کلیه بیمارستان های کشور ابلاغ گردید. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت اجرای دستورالعمل مراقبت های مدیریت شده و رابطه استقرار آن ها به صورت شاخص های کیفی ارزشیابی با کیفیت خدمات بیمارستان های پایلوت دانشگاه علوم پزشکی گلستان انجام پذیرفت.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی بود که بر اساس اطلاعات موجود در پرونده های بیماران، قبل از ابلاغ دستورالعمل مراقبت های مدیریت شده و بعد از ابلاغ آن، کیفیت خدمات اندازه گیری و نتایج آن با یکدیگر مقایسه شد. جامعه آماری، پرونده های بیمارانی بود که طی سال های 1386 و 1381 در بیمارستان های پایلوت دانشگاه علوم پزشکی گلستان تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند و همچنین پرونده کلیه مادران بارداری که در بیمارستان های مذکور زایمان نموده بودند. حجم نمونه شامل 792 پرونده بود که به روش طبقه ای متناسب، انتخاب شدند. داده ها با استفاده از سه نمونه چک لیست و یک فرم اطلاعاتی استاندارد که ابلاغی از سوی وزارت بهداشت بوده است، از اسناد و مدارک پزشکی بیمارستان های پایلوت جمع آوری شد. داده ها به کمک آزمون آماری 2? و به وسیله نرم افزار آماری 16.5SPSS تجزیه و تحلیل گردید.یافته ها: در سال 1381 در 5.1 درصد و در سال 1386 در 32.1 درصد پرونده های مورد بررسی دستورالعمل ارزیابی پیش از اعمال جراحی الکتیو رعایت شده بود که این تغییر از نظر آماری در سطح خطای 0.05=? معنی دار است (P<0.001) در سال 1381، در 31.6 درصد و در سال 1386 در 44.9 درصد پرونده ها، دستورالعمل آنتی بیوتیک پروفیلاکسی به طور کامل رعایت گردیده بود (P<0.001) در سال 1381 در 77.8 درصد و در سال 1386 در 85.1 درصد پرونده های مورد بررسی، راهنمای تسکین درد به طور کامل رعایت شده بود (P=0.001) در سال 1381، در بیمارستان های مورد مطالعه 49 درصد زایمان ها سزارین بود که در سال 1386 به 42 درصد کاهش یافته بود (P<0.001) بیشترین اندیکاسیون سزارین مربوط به اندیکاسیون سزارین قبلی بود. در کلیه محورهای مورد مطالعه، بین استقرار شاخص های کیفی و کیفیت خدمات، رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت.نتیجه گیری: اجرای دستورالعمل های مراقبت های مدیریت شده تا حدودی منجر به بهبود کیفیت خدمات درمانی گردیده است. با استقرارضمانت های اجرایی لازم و بازنگری های مکرر در خصوص دستورالعمل های ارزشیابی کیفی بیمارستان ها، کیفیت خدمات افزایش می یابد.
بررسی جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی و میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی از این موارد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده از سیستم های اطلاعاتی کارآمد در ارایه خدمات سلامتی برای تحقق اهداف کارآیی، اثربخشی و کیفیت خدمات ضرورتی انکار ناپذیر به شمار می رود. این مطالعه سعی دارد به صورت سازمان یافته به بررسی جنبه های مختلف سیستم های اطلاعات بالینی و میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی از این موارد در بیمارستان ها بپردازد.روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی و در دو مرحله طی سال های 1388 و 89 صورت گرفته است.در بخش اول به صورت مطالعه مروری منظم و با استفاده از منابع اطلاعاتی قابل دسترس در فاصله سال های 1997 تا 2008 جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی مورد بررسی قرار گرفت و در بخش دوم به بررسی میزان آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخته شد. روایی محتوایی سوالات پرسش نامه از طریق پانل نخبگان تأیید شد و پایایی پرسش نامه نیز با ضریب آزمون- بازآزمون 78 درصد تأیید گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: سیستم اطلاعات بالینی با ماموریت بهبود کیفی و کمی ارایه مراقبت های سلامتی شامل اجزایی همچون سیستم های مستندسازی بالینی، مدیریت دارو، پاتولوژی و ... می باشد. مطالعات نشان داد موانعی از قبیل مسایل مالی، رفتاری و فنی بر سر راه اجرای این گونه سیستم ها وجود دارد. نتایج حاصل از قسمت دوم مطالعه نشان داد که میانگین آگاهی مدیران اطلاعات بهداشتی و درمانی مورد مطالعه، از جنبه های مختلف پیاده سازی سیستم های اطلاعات بالینی، 53 درصد بوده است.نتیجه گیری: برای اثر بخش بودن یک سیستم اطلاعات بالینی باید قبل از هر اقدامی، به بررسی عوامل موثر در اجرای آن و همچنین ریسک فاکتورهای به کارگیری آن پرداخت تا از تکرار اشتباهات و غفلت از مواردی که اجرای موفق پروژه را تهدید می کنند، جلوگیری شود. توجه به عنصر آموزش می تواند به عنوان یک عامل کلیدی برای ارتقای میزان آگاهی کاربران اصلی سیستم های اطلاعات بالینی از جنبه های مختلف این نوع سیستم ها مورد تاکید قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی ضرورت به کارگیری گروه های مرتبط تشخیصی به عنوان ابزاری واحد برای تسهیل بازپرداخت درمانی در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی در ارایه خدمات بهداشتی و تخصصی شدن بیشتر فعالیت ها، سازمان های سلامت برای ارایه بهتر و جبران هزینه ها نیاز به به کارگیری و استفاده از روش های هزینه یابی برای محاسبه درآمد و هزینه ها داشتند و برای این منظور در کشورهای توسعه یافته، بیشتر بیمارستان ها سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس گروه های مرتبط تشخیصی وابسته گذاشتند. بر اساس این روش جدید، بیمارستان ها بر طبق گروه های مرتبط تشخیصی وابسته، هزینه ها و بهای تمام شده خدمات را در ازای خدمات انجام شده برای بیمار محاسبه کردند.این مقاله از نوع مروری بود و جمع آوری اطلاعات بااستفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفت و با توجه به این که گروه های مرتبط تشخیصی به عنوان شناخته شده ترین نظام طبقه بندی بیماری به منظور تسهیل بازپرداخت درمانی بودند، بدین منظور بیمارستان ها باید سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس روش گروه های مرتبط تشخیصی وابسته بگذارند و از آن به عنوان ابزاری برای تسهیل بازپرداخت خود استفاده کنند و در این مقاله سعی بر آن است که با تطبیق فرایند های انجام شده در این زمینه و استفاده از تجارب کشورهای سرامد، مناسب ترین روش انتخاب شود و نسبت به پیاده سازی آن در کشور اقدامات لازم صورت پذیرد.
اندازه گیری کارایی نسبی خدمات درمانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کارایی یک مفهوم نسبی است و برای سنجش آن باید عملکرد واحد های اقتصادی صنعت در مقایسه با کارایی در شرایط بالقوه ی تولید قرار بگیرد تا مشخص گردد که کارایی واحد های تولیدی از مقدار مورد انتظار تا چه میزان فاصله دارد. بیمارستان به عنوان یک واحد اقتصادی، جهت استفاده ی بهینه از امکانات و منابع موجود، ناگزیر از به کارگیری تجزیه و تحلیل های کارایی میباشد. از این رو پژوهش حاضر به اندازه گیری کارایی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در مقایسه با یکدیگر پرداخته است.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی- کاربردی بود و چون از داده های واقعی با مراجعه به اسناد و مدارک و آمار های عملکردی بیمارستان ها استفاده گردید، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. به منظور تحلیل داده ها در راستای اندازه گیری کارایی نسبی خدمات درمانی 16 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و تعیین بیمارستان های کارا و ناکارا در سال های 1384 تا 1386، از مدل مضربیCCR (Charnels, Cooper & Rhodes) ورودی محور، یکی ازمد ل های رویکرد تحلیل پوششی داده ها یا DEA (Data envelopment analysis)، و از مدل (Anderson & Peterson) AP برای رتبه بندی بیمارستان های کارا استفاده گردید و جهت حل مدل، نرم افزار LINDO به کار گرفته شد.
یافته ها: در سال 1384، 75/43 درصد، در سال1385، 25/31 درصد و در سال 1386، 5/37 درصد از بیمارستان ها کارا بودند.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق منجر به پیشنهادهایی برای بهبود کارایی بیمارستان های ناکارا از طریق صرفه جوییهای بالقوه در منابع به میزان 44/62 در صد در زیربنا، 88/43 درصد در تعداد تخت فعال، 15/37 درصد در تعداد پزشک و 58/38 درصد در تعداد پیراپزشک گردید.
ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش هزینه های بخش بهداشت و درمان، برای مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها و اندازه گیری کارایی آن ها تلاش های زیادی میشود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم (دولتی و غیر دولتی) در سال 1386 و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود، جامعه ی آماری شامل تمام بیمارستان های قم (8 بیمارستان) بود و از آنجا که در این تحقیق از داده های واقعی و آمارهای عملکردی بیمارستان ها بهره گرفته شد، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP یا Analytical hierarchy process) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR (بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS یا Constant returns to scale)) و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS یا Variable returns to scale)) و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم در سال 1386 پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان های ناکارا، با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون (AP یا Anderson-Peterson) بیمارستان های کارا نیز رتبه بندی شدند. برای انجام محاسبات از نرم افزارهای Expert Choice، Win 4 Deap و DEA- Master استفاده گردید.
یافته ها: در روش CCR، 3 بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و 5 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. کودکان فاطمی 3. ایزدی 4. حضرت ولیعصر 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی. در روش BCC، 4 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و 4 بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. حضرت ولیعصر 3. ایزدی 4. کودکان فاطمی 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی.
نتیجه گیری: اغلب بیمارستان ها به صورت کارا عمل نمیکنند، بیمارستان های ناکارا می توانند با الگوگیری از بیمارستان هایی که به عنوان واحد مرجع شناخته شده اند و با مدیریت بهتر منابع مالی و انسانی، به مرز کارایی نزدیک شوند.
خودارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات بیمارستانی بر عملکرد و فرآیندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات صحیح و جامع، چنانچه به موقع در اختیار مدیران قرار گیرد، خطر اتخاذ تصمیمات نادرست را به حداقل خواهد رساند. پر واضح است که در سازمان های متلاطم امروزی، سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS یا Hospital information system) می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. این پژوهش با هدف ارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستانی بر عملکرد و فرایندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در سال 1387 انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی است که به شیوه ی توصیفی- مقطعی انجام شد. با توجه به محدود بودن کاربران و مدیران (142 نفر) و نیاز به اطلاعات دقیق، تمام نمونه ها به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند و پرسش نامه ای حاوی 27 سؤال (7 سؤال عمومی و20 سؤال تخصصی) در اختیار آنان قرار گرفت که به صورت خود ایفا تکمیل گردید. اعتبار پرسش نامه به روش علمی تأیید و پایایی آن برابر 879/0 بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید و نتایج به صورت جداول و نمودار نمایش داده شد.
یافته ها: 1/33 درصد از افراد مورد مطالعه مرد و 9/66 درصد زن بودند. 6/64 درصد افراد دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر و 4/35 درصد دارای مدارک تحصیلی پایین تر بودند. 2/9 درصد از افراد منشی، 5/8 درصد بهیار، 7/57 درصد پرستار، 9/6 درصد سرپرستار بودند و 7/17 درصد را سایر رشته ها مانند اتاق عمل، مامایی، رادیولوژی و علوم آزمایشگاهی تشکیل می دادند. میانگین نمرات کلی (92/71 از 100) حاکی از نگرش مثبت کاربران و مدیران بود. میانگین نمرات نگرش منشی ها بیش از سایر کاربران و میانگین نمرات نگرش سرپرستاران و سوپروایزرها کمتر از سایر گروه ها بود. بین میانگین نمرات نگرش با سن، جنس، تحصیلات، مدت زمان کار با شبکه در روز و شغل رابطه ی معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P)؛ اما بین میانگین نمرات نگرش با سابقه ی کار رابطه ی معنی داری مشاهده گردید (02/0 = P).
نتیجه گیری: به منظور بهبود نگرش کلیه ی کاربران به خصوص مدیران (با توجه به بالا نبودن نمره ی نگرش)، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه ی کاربرد تکنولوژی های نوین اطلاعات در مدیریت اثربخش و ارایه ی پس خوراندی از کارکرد شبکه با رویکرد، تحلیل هزینه- کارآیی، هزینه- منفعت و هزینه- اثربخشی می تواند به بهبود وضعیت فعلی کمک نماید.
ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر اساس مدل تعدیل یافته یDelone and MClean(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به تأثیرات مثبت سیستم اطلاعات بیمارستانی در فرایند درمان بیماران و عملکرد سازمان، ضرورت دارد کیفیت خدماتی، که به وسیله ی این سیستم ها ارا یه می شود، مورد ارزیابی قرار گیرد. از این رو پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه ی نرم افزارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های شهر اصفهان بر ا ساس مدل تعدیل یافته ی Delone and MClean انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و یک مطالعه ی تحلیلی بود که در بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1389 انجام شد. جامعه ی پژوهش را کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، طراحان سیستم و مسؤولین IT بیمارستان، مدیران و مسؤولین بخش های اداری و بالینی مجهز به این سیستم تشکیل دادند. نمونه گیری از گروه کاربران (300 نفر) به روش تصادفی و در مورد دو گروه دیگر (212 نفر)، به روش سرشماری انجام گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بر اساس سه معیار (کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت کاربر) منطبق بر مدل Delone and MClean بود که سه دسته پرسش نامه ی مجزا طراحی گردید. روایی محتوایی پرسش نامه با توجه به نظر استادان گروه و همچنین متخصصان علوم رایانه تأیید گردید. جهت برآورد پایایی پرسش نامه ها از ضریب Cronbach's alpha استفاده گردید و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: میانگین نمره ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی و در بین بیمارستان های مختلف، تفاوت معنی دار داشت (05/0 ≥ P). میانگین کلی معیارهای کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات و رضایت مندی در انواع سیستم های اطلاعات بیمارستانی 6/58، 8/60، 2/61 بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، می توان اظهار داشت که معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی در حد نسبتا مطلوب پیاده شده است. بنابراین برای رسیدن به حالت کاملا مطلوب، باید در طراحی سیستم به عوامل مؤثر در ارتقا ی کیفیت سیستم، کیفیت اطلاعات، نوع تخصص بیمارستان و همچنین انتظارات و تخصص کاربران توجه خاصی مبذول گردد.
نقش آموزش مدیران و شبکه ی تصمیم گیری در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت در بیمارستان های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی کننده، حد واسط بسیار مهمی بین سیستم ارزشیابی عملکرد و ارزشیابی شوندگان است و دیدگاه ها و رفتارهای ارزشیابان، تأثیر زیادی بر اجرای سیستم ارزشیابی، واکنش ارزشیابی شوندگان نسبت به ارزشیابی و عملکرد متعاقب آن ها خواهد داشت. از این رو بسیار ضروری است که ارزشیابی کنندگان راجع به ارزشیابی آموزش کافی دیده باشند. بنابراین با عنایت به تأثیر آموزش ارزشیابان در دیدگاه آن ها نسبت به سیستم ارزشیابی، پژوهش حاضر به ارزیابی نقش آموزش مدیران و شبکه ی تصمیم گیری (ارزشیابی کنندگان) در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت در بیمارستان های شهر اصفهان پرداخته است.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربردی بود که در سال 1388 انجام شد. در این مطالعه، کلیه ی مدیران وشبکه ی تصمیم گیری بیمارستان های دولتی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (198 نفر) جامعه ی آماری را تشکیل دادند. داده ها با استفاده از پرسش نامه جمع آوری گردید. برای برآورد پایایی ابزار از روش Test-reTest استفاده گردید. جهت تعیین اعتبار پرسش نامه از مطالعه ی کتب منابع انسانی و نظرات استادان مدیریت و کارشناسان معاونت توسعه ی مدیریت و سرمایه ی انسانی و همچنین محاسبه ی Cronbach's alpha 95/0 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های Pearson، Anova، t-test و رگرسیون خطی مدل Backward به وسیله ی نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: سابقه ی مدیریت مدیران و شبکه ی تصمیم گیری ارتباطی با دیدگاه آن ها در ارزیابی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت نداشت، اما سابقه ی شرکت در دوره ی آموزشی ارزشیابی و سابقه ی شرکت در کلاس های آموزشی یا توجیهی نظام جدید ارزشیابی کارکنان دولت، با دیدگاه آن ها در ارزیابی این نظام، رابطه ای مثبت داشت. تجربه ی ارزشیابی کننده، فقط در دیدگاه وی در مورد مناسب بودن نظام جدید ارزشیابی برای بستر سازمانی بیمارستان اثر مثبت داشت.
نتیجه گیری: از طریق آموزش میتوان دیدگاه ارزشیابی کنندگان را به عنوان یکی از مهم ترین ارکان سیستم ارزشیابی عملکرد، بهبود بخشید و بدین صورت به انجام ارزشیابیهای صحیح و مؤثر کمک نمود.
ارتباط بین اجرای طرح مسیر ارتقای شغلی و شاخص های عملکرد بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز، با توجه به گستردگی رقابت و پیشرفت های تکنولوژی، باید کارکنان را برآن داشت تا بر مهارت های خود بیافزایند و از عقب ماندگی فردی جلوگیری نمایند و موجب بقا و بهبود عملکرد سازمان شوند. در این راستا، طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان مشاغل بهداشتی و درمانی تصویب گردید و در بیمارستان ها به اجرا گذاشته شد. در تحقیق حاضر، به بررسی رابطه ی بین اجرای این طرح با شاخص های عملکرد بیمارستان ها پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی بود که به صورت مقطعی در تابستان سال 1388 در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کرمان انجام شد. در این پژوهش، امتیاز مشمولین طرح مسیر ارتقای شغلی پرستاران و متصدیان بهداشتی و درمانی، از عناوین و شاخص های مختلف طرح در سال 1387 محاسبه شد و رابطه ی آن ها با شاخص های عملکرد بیمارستان ها (درصد اشغال تخت، متوسط اقامت بیماران و چرخش اشغال تخت) در همان سال مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از فرم های طرح مسیر ارتقای شغلی و فعالیت بیمارستان (از مصوبات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که نیازی به سنجش پایایی وروایی آن ها نمی باشد)، و برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Kendal و نرم افزار 11SPSS استفاده شد.
یافته ها: طرح مسیر ارتقای شغلی، شامل سه عنوان کلی عوامل مربوط به مهارت و توانایی فردی (دوره های آموزشی، تحصیلات، تجربه و پذیرش مسؤولیت)؛ عوامل مربوط به عملکرد افراد (رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات، استقرار اصول بهداشتی، ارایه ی پیشنهادها و آموزش به همکاران)؛ و سایر عوامل (ارایه ی کتاب و مقاله، تحقیقات، خدمت در مناطق روستایی و تشویق و تقدیر) می باشد. از بین این عناوین و زیر شاخه ها، تنها بین رضایت ارباب رجوع با درصد اشغال تخت (02/0 = P)، استقرار اصول بهداشتی با چرخش اشغال تخت (04/0 = P) و خدمت در مناطق روستایی با درصد اشغال تخت (01/0 = P) و متوسط اقامت بیماران (02/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، اجرای طرح به هدف اصلی آن (بهبود عملکرد افراد و در نتیجه سازمان) نرسیده است و لازم است طراحی و اجرای طرح دوباره بررسی، کارشناسی و ارزیابی گردد. پیشنهاد می شود تمامی امتیازات بر مبنای ضوابط و مدارک معتبر ارایه شود و به 65 درصد از پست های پرستاری، بهداشتی و درمانی که امتیاز بالاتری کسب نمایند، اختصاص یابد؛ تا زمینه ی رقابت میان کارکنان در جهت افزایش مهارت ها و در نتیجه، بهبود عملکرد آن ها و سازمان را ایجاد نماید.
جنبه های غیر پزشکی خدمات سلامت ارایه شده به بیماران بستری در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان: پاسخ گویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتباط مناسب بیمار و درمانگر همواره یکی از مهم ترین عوامل در جلب رضایت بیمار و درک مطلوبیت خدمات از دیدگاه بیمار تلقی می شود. در بخش سلامت علاوه بر اهمیت نتیجه ی نهایی اقدامات درمانی، سیستم سلامت نیز باید انتظارات جامعه را از جنبه ی غیر پزشکی خدمات برآورده سازد. این پژوهش با هدف بررسی پاسخ گویی و جنبه های غیر پزشکی خدمات در بیمارستان های منتخب شهر اصفهان انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه تحلیلی و از نوع مقطعی است که در سال 1389 در هشت بیمارستان منتخب دولتی و خصوصی شهر اصفهان انجام گردید. جامعه ی پژوهش را بیماران بستری و پرستاران تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 320 نمونه انتخاب شدند. ابزار مطالعه، پرسش نامه ی پاسخ گویی WHO بود. روایی پرسش نامه پس از ترجمه با استفاده از نظرات استادان و صاحب نظران مدیریت بیمارستان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن به روش Cronbach's alpha 89/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و استنباطی آماری در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین نمره ی پاسخ گویی بیمارستان ها از دیدگاه پرستاران 54/0 ± 32/2 و از نظر بیماران 58/0 ± 48/2 بود (از حداکثر 4 نمره). در بین جنبه های غیر پزشکی خدمات، پرستاران بعد محرمانگی اطلاعات بیمار را با میانگین 8/0 ± 41/2 بالاتر و بیماران، بعد دسترسی به حمایت های اجتماعی در دوره ی بستری و مراقبت را با میانگین 9/0 ± 62/2 بالاتر ارزیابی نموده اند. همچنین از منظر نقاط ضعف، بیماران، حق انتخاب درمانگر و پرستاران، امکانات فیزیکی مرکز درمانی را مهم ترین نقاط ضعف بیمارستان ها برآورد نموده اند.
نتیجه گیری: ادراک بیماران و پرستاران از جنبه های غیر پزشکی خدمات به طور تقریبی یکسان بود، از این رو به نظر می رسد به منظور ارتقای سطح کیفی این خدمات، که مورد توجه سازمان جهانی بهداشت است، توجه بیشتر به مکانیزم های پاسخ گویی بهتر و ارایه ی خدمات باکیفیت تر ضروری می باشد.
شناسایی نیازهای سطوح بلوغ سازمانی بر اساس «مدل بالندگی توانمندی کارکنان» در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها تلاش میکنند تا در تکامل تدریجی فرآیندهای خویش، بلوغ بیشتری پیدا نمایند. درصد زیادی از این سازمان ها به مدل های بالندگی روی آورده اند. PCMM (People capability maturity model) یکی از این مدل ها است که بر توسعه ی مهارت های انسانی سازمان متمرکز می باشد. هدف از کاربرد PCMM در سازمان، توسعه ی مستمر مهارت های کارکنان می باشد. هدف از این پژوهش، شناسایی نیاز های سطوح بلوغ سازمانی پرسنل بخش مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان و تعیین نقاط قوت و ضعف و مهارت های آنان با استفاده از مدل فوق بوده است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- مقطعی و از نوع پژوهش های کاربردی بود. پژوهشگر با توزیع پرسش نامه بین 34 نفر از کارکنان بخش های مدارک پزشکی در 17 بیمارستان دولتی اصفهان، به شناسایی نیازهای سطوح اول و دوم بلوغ در آن ها بر اساس PCMM در سال1387 پرداخت. برای این منظور، از پرسش نامه ی استاندارد استخراج شده از مدل PCMM استفاده نمود که روایی آن توسط متخصصان و کارشناسان و پایایی آن با ضریب Chronbach's alpha 96/0 تأیید شده بود. نتایج حاصل از پاسخ های این پرسش نامه، بر طبق اهداف تحقیق و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت که با استفاده از آمار توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش تحلیل شد.
یافته ها: نمره ی میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های دولتی شهر اصفهان در سطح دوم بلوغ 35 از 56 بود. کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان عیسی بن مریم (ع) با نمره ی میانگین 55 دارای بالاترین سطح بلوغ در سطح دوم یعنی سطح مدیریت شده ی مدل PCMM و کارکنان بخش های مدارک پزشکی بیمارستان های کاشانی و شریعتی با نمره ی میانگین 24 در پایین ترین سطح قرار داشتند. بین بلوغ سازمانی و ویژگی های کارکنان مدارک پزشکی این بیمارستان ها رابطه ی معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: میانگین مهارت و توانمندی کارکنان بخش مدارک پزشکی اغلب بیمارستان ها در حوزه ی فرایندی کارگزینی در سطح بالا و در حوزه ی آموزش و توسعه و محیط کار در سطح پایینی قرار دارد. استفاده از این مدل، موجب افزایش دقت مسؤولین و کارکنان در شناسایی نقاط ضعف عملیات و فعالیت های جاری می شود. توجه دقیق بر روی فرایند ها به این منظور، زمینه های بهبود و ارتقای فرایند ها را فراهم می آورد.
وضعیت مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان های منتخب شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دستی و کاغذی بودن فرایند تولید و نگهداری مدارک پزشکی در ایران موجب شده است که بیمارستان ها با مشکلاتی در زمینه ی ذخیره و بازیابی مدارک پزشکی خود روبه رو باشند. یکی از راه حل های این مشکلات، ذخیره سازی الکترونیکی مدارک پزشکی کاغذی است. هدف از این مطالعه، شناسایی وضعیت مدارک پزشکی کامپیوتری شده در نه بیمارستان منتخب در شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مشاهده ای- توصیفی بود. مکان پژوهش شامل نه بیمارستان منتخب از شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز بود که از شیوه ی ذخیره سازی الکترونیکی برای نگهداری مدارک پزشکی خود استفاده میکردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل چک لیست و پرسش نامه بود، که روایی و پایایی آن ها تأیید شده بود. داده ها با استفاده از مشاهده ی مستقیم و مصاحبه گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند.
یافته ها: استفاده از مدارک پزشکی کامپیوتری شده مزایایی نظیر تسریع در ذخیره و بازیابی مدارک پزشکی، کاهش هزینه های نگهداری مدارک پزشکی و بهبود امنیت اطلاعات بیماران را در بیمارستان های مورد پژوهش در پی داشت. فقدان زیر ساخت های مناسب، استفاده از تجهیزات سخت افزاری نامناسب، وجود سیستم های نرم افزاری مختلف در بیمارستان و عدم یکپارچگی داده ها از مهم ترین چالش های استفاده از مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان های مورد پژوهش بودند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از شیوه ی مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان می تواند باعث تسهیل در بازیابی و دسترسی به مدارک پزشکی گردد و به حل مشکل کمبود فضا در بخش مدارک پزشکی کمک کند.
تحلیل کارایی و تخصیص منابع به بخش های مختلف بیمارستان شریعتی اصفهان با استفاده از تحلیل پوششی داده ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیمارستان ها به عنوان مهم ترین واحدهای مصرف کننده ی منابع در بخش بهداشت و درمان در نظر گرفته می شوند و یکی از سازمان های اصلی ارایه ی خدمات بهداشتی درمانی هستند. بنابراین، توجه کامل به کارایی بخش های آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این مطالعه، تحلیل کارایی بخش های مختلف بیمارستان شریعتی اصفهان با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: در این مطالعه ی تحلیلی، کارایی بخش های کلینیکی بیمارستان شریعتی اصفهان (15 بخش) با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها در سه ماهه ی اول سال 1389 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برای این منظور، از مدل ورودی محور روش تحلیل پوششی داده ها، با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شد و از دو ورودی یعنی تعداد تخت و تعداد پرسنل و سه خروجی یعنی درصد اشغال تخت، فعال بودن بخش و عملکرد بخش، برای بررسی استفاده گردید. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار DEA-Solver استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده ها نشان داد بخش های بیمارستان شریعتی، امکان حداقل 8 درصد ظرفیت افزایش کارایی بدون هیچ گونه افزایش در هزینه ها را دارند. به عبارت دیگر، وجود عوامل تولید مازاد در بیمارستان مشهود است.
نتیجه گیری: در روند پژوهش، بخش های کارا و ناکارا تعیین شدند. از بین 15 بخش، 7 بخش کارا و سایر بخش ها ناکارا بودند. برای بخش های ناکارا از تلفیقی از واحدهای کارا مجموعه های مرجع تعیین شدند و پیشنهادهایی جهت تخصیص مجدد منابع برای این بخش ها صورت گرفت.
وضعیت چابکی بیمارستان های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چابکی به معنای توانایی پاسخ گویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی و عامل مهمی برای اثربخشی بیمارستان است. چابکی یک بیمارستان نشان دهنده ی پاسخ گویی بیمارستان در هنگام مواجهه با تغییرات داخلی و خارجی است و اگر بیمارستان ها به صورت چابک طراحی شوند، توانایی رقابت با سایر بیمارستان ها و ارایه ی خدمات مناسب به بیماران را دارند. این مطالعه، با هدف تعیین و مقایسه ی چابکی سازمانی بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1388 انجام گرفت.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود که در سال 1388 صورت پذیرفت. جامعه ی پژوهش شامل رؤسای بخش های اداری و مالی، بخش های درمانی، پاراکلینیک و سرپرستاران بیمارستان های خورشید، چمران، خانواده و سینا بود. با استفاده از فرمول کوکران 130 نفر از این چهار بیمارستان به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی چابکی با 42 سؤال در مقیاس لیکرت بود. حداکثر امتیاز قابل حصول 168 و حداقل صفر بود. روایی آن بر اساس نظر استادان و صاحب نظران تأیید و پایایی پرسش نامه نیز به روش Cronbach's alpha 96/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار 16SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین چابکی در بیمارستان های دولتی 7/103 و در بیمارستان های خصوصی 9/113 به دست آمد. بین میانگین چابکی بیمارستان های منتخب شهر اصفهان تفاوت معنیداری وجود داشت (0001/0 P <)؛ ولی بین میانگین چابکی بیمارستان های دولتی و خصوصی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >).
نتیجه گیری: چابکی بیمارستان های مورد مطالعه اعم از خصوصی و دولتی متوسط رو به بالا است. به منظور ارتقای چابکی بیمارستان ها، استفاده از استراتژی ها و راهکارهایی چون استقرار ساختار سازمانی منعطف، برون سپاری تأمین و خدمات، توسعه ی حرفه ای کارکنان و آمادگی برای مواجهه با تغییرات محیطی لازم است.
گزارش موردی: تأثیر نظام آراستگی سازمانی (5S) بر خدمات بیمارستانی در مرکز آموزشی درمانی 515 تخت خوابی امام رضا(ع) کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه بسیاری از سازمان ها از جمله بیمارستان ها دریافته اند که به کارگیری مدل ها و سیستم های مدیریت کیفیت بهترین راه رقابت، بقا و توسعه ی آن ها است. در این راستا، در بیمارستان 515 تخت خوابی امام رضا(ع) با اجرای نظام آراستگی در سه بخش مدارک پزشکی، تغذیه و بخش بستری جراحی، تأثیر مدل 5S بر خدمات واحدهای مختلف ارایه ی خدمات بیمارستانی مورد سنجش قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش به روش نیمه تجربی و به صورت بررسی قبل و بعد، در مرکز آموزشی درمانی امام رضا(ع) کرمانشاه در سال 1389 صورت گرفت. جامعه ی پژوهش، کلیه ی کارکنان سه بخش تغذیه، جراحی و مدارک پزشکی (در مجموع 81 نفر) بودند. ابتدا با استفاده از چک لیست ارزیابی نظام آراستگی و همچنین پرسش نامه ی رضایت سنجی بیماران، کارکنان بخش های مورد مطالعه و کارکنان سایر بخش ها از عملکرد واحدهای پیش گفت، که روایی آن با نظرسنجی از متخصصان و پایایی آن از طریق تکرار آزمون (Test retest)تأیید شده بود، اقدام به انجام پیش آزمون گردید. سپس با آموزش کارکنان و اجرای 5S و استقرار آن در این واحدها، تغییرات لازم طی دو ماه اعمال گردید و پس از آن به کمک ابزارهای ذکر شده جهت جمع آوری اطلاعات، پس آزمون انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه قبل و بعد از اجرای نظام آراستگی به کمک جداول و نمودارهای توصیفی ارایه گردید و تغییرات ناشی از اجرای 5S با استفاده از آمار تحلیلی (t مزدوج و Wilcoxon) به وسیله ی نرم افزار 15SPSS تحلیل شد.
یافته ها: استقرار نظام آراستگی نقش مؤثری در ارتقای کیفیت خدمات و عملکرد سه واحد تغذیه، مدارک پزشکی و بخش بستری جراحی داشت؛ به طوری که میزان رضایت مندی کارکنان و بیماران در قبل و بعد از اجرای 5S در هر سه بخش تفاوت معنی داری را نشان داد (برای هر سه بخش 00/0 = P). همچنین تفاوت قبل و بعد از وضعیت آراستگی سازمانی (شامل سامان دهی، نظم و ترتیب و پاکیزه سازی محیط)، از نظر آماری برای بخش تغذیه با مقادیر 000/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 011/0 = P برای S3؛ و در بخش مدارک پزشکی 001/0 = P برای S1، 000/0 = P برای S2، 009/0 = P برای S3 و همچنین برای جراحی نیز به ترتیب مقادیر 001/0 = P برای S1، 003/0 = P برای S2 و 033/0 = P برایS3 معنیدار بود.
نتیجه گیری: نظام آراستگی سازمانی، مدلی مؤثر و پایه ای در ارتقای کیفیت خدمات در بین بخش های مورد مطالعه بود و تأثیر این مدل همانند توفیق آن در بخش های صنعتی، تأیید می شود. بنابراین، پژوهشگران به کارگیری این نظام را در کلیه ی بخش های بیمارستانی و واحدهای ارایه دهنده ی خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد می کنند.
مقاله کوتاه: علل کسورات اعمال شده از سوی بیمه ی تأمین اجتماعی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کسورات بخشی از درآمد بیمارستانی است که در عمل دریافت نمیشود. از آنجایی که مقادیر قابل ملاحظه ای از کسورات به دلیل نقص در مستندسازی به وجود می آید، در این پژوهش سعی شده است علل و میزان کسورات اعمال شده از سوی بیمه ی تأمین اجتماعی در پرونده های پزشکی در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان از دیدگاه مستندسازی مورد شناسایی قرار داده شود.
روش بررسی: این پژوهش توصیفی- مقطعی در نیمه ی اول سال 1387 در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کاشان بر روی 7907 فقره پرونده ی تحت پوشش تأمین اجتماعی انجام گردید. داده ها توسط چک لیستی استاندارد از سوی سازمان تأمین اجتماعی جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی توسط نرم افزار Excel ارایه گردید.
یافته ها: از دیدگاه مستندسازی، علل عمده ی کسورات به شرح زیر میباشد: در فرم های دارو: نداشتن دستور پزشک 427 مورد؛ در فرم های آزمایش: نداشتن جواب آزمایش 2195 مورد، در فرم های رادیولوژی: نداشتن جواب رادیولوژی 1086 مورد، در فرم های شرح عمل: نقص در گزارش عمل 429 مورد، در فرم های بیهوشی: مهر و امضای متخصص بیهوشی 322 مورد و در برگه ی مشاوره: نداشتن دستور مشاوره 226 مورد. به طور کلی فرم های دارو در بین برگه های بررسی شده، بیشترین درصد کسورات را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه بیشترین علل کسورات پرونده های بستری، نقص اصول مستندسازی است و اینکه پرداخت هزینه ها توسط سازمان های بیمه گر بر اساس داده های ثبت شده در پرونده صورت می گیرد، رعایت اصول صحیح مستندسازی جهت کاهش کسورات، ضروری و کمک کننده است.