مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مسکن روستایی
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
تاثیر آب و هوای سرد کوهستانی بر شکل گیری معماری همساز با اقلیم (نمونه مورد مطالعه مناطق روستایی شهرستان بویراحمد)
حوزه های تخصصی:
در طرح خانه های روستایی، شاهد تفاوت های آشکاری در آن ها هستیم. در بعضی روستاها، خانه ها دارای سقف های مدور و کروی، مسطح و دارای زاویه ی تند و شیب فراوان، که شکل غالب دارند هستند. دیوارهای ضخیم، دیوارها بسیار نازک، پنجره ها کوچک ، پنجره های بزرگ از جمله این تفاوت ها به حساب می آید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آب و هوای سرد کوهستانی بر شکل گیری معماری همساز با اقلیم می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی - تحلیلی است و بررسی نقش آب و هوا کوهستانی در فرم دادن به مسکن روستایی مورد بررسی و آنالیز قرار می گیرد. مؤلفه های مورد بررسی، انواع مسکن روستایی و بافت آنها در اقلیم سرد است.گردآوری اطلاعات، از طریق متون، منابع، سایت های مختلف و سایر تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع در منطقه مورد مطالعه است. در ایران معماری مناطق سرد و کوهستانی یکی از بارزترین و مشخص ترین نمودهای تاثیر اقلیم بر فرم و کالبد اصلی روستاها است، طراحی اقلیمی و مبتنی بر اقلیم علاوه بر تاثیر بر بافت معمای می تواند با بکارگیری انرژی های تجدید شونده مصرف انرژی را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهد و نیاز به فعالیت تجهیزات گرمایشی و سرمایشی را به حداقل ممکن برسانند. استفاده از مصالح بوم آورد را پیشنهاد می شود تا از مصالح در دسترس که به درستی با خصوصیات آن آشنا بوده اند و در شرایط اقلیم مربوطه برآورد کننده نیازهای مربوطه بوده، در جاهای مختلف بنا بهره گیری کنند. با طراحی معماری مناسب و منطبق با شرایط اقلیمی و معماری بومی منطقه ضمن همراهی با معماری پایدار و صرفه جویی در مصرف انرژی از منابع رایگان یا ارزانتر و قابل تجدید می توان بهره مند شد.
بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای کلامو شاهرود)
منبع:
هویت محیط دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶
40 - 52
حوزه های تخصصی:
اصول معماری ایرانی برگرفته از فرهنگ و ارزش های این مرز و بوم می باشد. این اصول از گذشته، در مسکن روستایی ایران وجود داشته است. اما امروزه تحولات اجتماعی و اقتصادی، تغییراتی را در الگوی معماری مسکن روستایی ایجاد کرده و در معماری امروز به اصول معماری ایرانی کمتر توجه شده است. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد معیارها و شاخص های ارزشمندی است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در طراحی الگوی مسکونی جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی اصول معماری ایرانی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور ابتدا با مطالعه منابع کتابخانه ای اصول معماری ایرانی (مردم واری،خودبسندگی،نیارش،پرهیز از بیهودگی و درون گرایی) مشخص شده و سپس با مطالعه میدانی، نمود این اصول در چهار الگوی شاخص مسکن روستای کلامو شاهرود بررسی گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوهای شاخص مسکن روستای کلامو منطبق بر اصول معماری ایرانی بوده و در همه الگوها نمودی از این اصول و مولفه های آن دیده می شود. در اصل مردم واری مولفه پرهیز از تشخص و تأمین نیاز ساکنین و در اصل پرهیز از بیهودگی اعتدال در تزئینات و میانه روی در وسعت بنا و در اصل درونگرایی نهی از اشراف و ایجاد خلوت به طور ویژه در روستای کلامو مورد توجه بوده است. در نهایت استخراج الگو بر اساس اصول معماری ایرانی و مولفه های آن برای مسکن معاصر روستا ارائه شده است.
تحلیل نگرش روستائیان به مسکن ایده آل (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفتم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
65 - 78
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در نقاط روستایی کشور سطح نازل کیفیت مساکن است. مساکن روستایی از نظر مقاومت در مقابل سوانح طبیعی، نما، زیبایی شناختی، جنبه های بهداشتی و کارکرد، کیفیت مناسبی نداشته و این وضعیت چشم اندازی نامناسب و ناکارآمد از فضاهای روستایی را عرضه کرده است.
هدف این تحقیق بررسی سطح رضایت مندی روستائیان از مساکن خود و درک تفاوت معیارهای مسکن در وضع موجود و شرایط مطلوب است. منطقه مورد مطالعه نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی با تأکید بر پرسشنامه می باشد. اطلاعات جمع آوری شده در قالب گویه ها از 300 نمونه آماری جمع آوری و با استفاده از نرم افزارSPSS مورد پردازش قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر بیانگر رضایت پایین روستائیان از مسکن خود می باشد. همچنین یافته ها حاکی از آن است که تفاوت معناداری در ناحیه آلفای 05/0 بین ویژگی های مساکن موجود با شرایط ایده آل آن وجود دارد.
تحلیل وضعیت تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی حاشیه کلان شهرها (مورد مطالعه: روستاهای بخش کهریزک در شهرستان ری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
15 - 28
حوزه های تخصصی:
در ایران این راهبردها به روش های گوناگون تجربه شده و در یک دهه اخیر در جهت تأمین مسکن شهری و روستایی اقدامات موثری به عمل آمده است. از این رو مقاله حاضر باهدف تحلیل شیوه ها و وضعیت تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی پیرامون کلان شهرها، به بررسی روش ها و اثرات تأمین مسکن روستایی پرداخته است. برای انجام تحقیق، روستاهای فیروزآباد، قلعه نو خالصه و ده خیر از بخش کهریزک در شهرستان ری با 4562 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از اسناد و مستندات رسمی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) صورت گرفته و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری و مدلهای SWOT و AHP انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که نخست نحوه و میزان اختصاص تسهیلات، از نظر کمی و کیفی در حد مکفی نیست، سپس تنوع بخشی در امر تسهیلات می تواند در خانه دار شدن روستاییان کمک کند در نهایت تطبیق منطقه ای سیاست ها و برنامه های تأمین مسکن و به زبانی، بومی کردن برنامه ها می تواند بر خانه دار شدن بیشتر روستاییان و بازپرداخت راحت تر تسهیلات موثر واقع شود.
نقش اعتبارات بهسازی مساکن روستایی درتوسعه روستاها (مطالعه ی موردی: دهستان ابرغان؛ شهرستان سراب)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
1 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف توسعه فعال نمودن نقش تولیدی روستا،درآمدزایی واشتغال آفرینی باحفظ محیط زیست برای روستاییان میباشد.در این راستا پروژه های اعتبارات راهکاری عملی برای به حرکت درآمدن منابع اقتصادی واجتماعی است اعتبارات بهسازی مسکن همسو با اهدافی چون احداث مسکن مقاوم، تأمین مسکن متناسب با نیاز روستاییان،حفظ هویت و سیمای عمومی روستاها و نظایر اینها به روستاییان پرداخت میشود. این تحقیق به بررسی نقش اعتبارات بهسازی با رویکرد بهسازی مسکن روستایی در توسعه روستایی در دهستان ابرغان میپردازد. برای این منظور185 نفر از بین گیرندگان وام و اعتبارات مسکن از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید و در نهایت فرضیات نیز از طریق آزمون t تک نمونه ای و اسپیرمن به مورد تحلیل گذاشته شد. برای سنجش ﺗﺄثیر عوامل در نظر گرفته شده بر اشتغال غیرکشاورزی از آزمون فریدمن و جهت نشان دادن میزان این ﺗﺄثیرات از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که اعتبارات بهسازی باعث توانمندی جمعیت روستایی دهستان ابرغان و ایجاد اشتغال و افزایش درآمد گردیده است، همچنین بین اعتبارات بهسازی و ایجاد فالیتهای جنبی و تثبیت جمعیت در نواحی روستایی رابطه معناداری وجود دارد بنابراین پرداخت اعتبارات مسکن، ضمن ایجاد توانمندی و رضایتمندی روستاییان در ماندگاری و تثبیت جمعیت در روستاها نیز موثر است.
تحلیل اثرات اعتبارات مقاوم سازی مسکن در معیشت خانوارهای روستایی؛ مطالعه موردی: دهستان معجزات، شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان عمده ترین جزء بافت کالبدی روستا در گذر زمان بر اثر فعالیت ها و نیازهای انسانی با تحول همراه بوده است. در حال حاضر تحولات و دگرگونی های کالبدی در روستاها موجبات ایجاد ناسازگاری های اقتصادی-اجتماعی و تغییر معیشت این فضاها را فراهم آورده است. یکی از عوامل مؤثر در تغییرات مسکن روستایی، ارائه اعتبارات مقاوم سازی مسکن می باشد. در تحقیق حاضر اثرات این اعتبارات بر معیشت خانوارهای روستایی بررسی می گردد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، روش تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت توصیفی و استنباطی (آزمون t جفت شده و آزمون ویلکاکسون) است. با توجه به حجم جامعه آماری تحقیق (811 خانوار دریافت کننده اعتبارات مقاوم سازی مسکن)، حجم نمونه بر پایه فرمول کوکران 231 خانوار تعیین شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، بین میزان معیشت در زمان قبل و بعد از دریافت اعتبارات مقاوم سازی مسکن، تفاوت معناداری وجود دارد و همچنین همه ابعاد معیشت خانوارهای روستایی به جز بُعد کالبدی (با مقدار t: 2.276-) در زمان پس از دریافت اعتبارات کاهش یافته است.
آسیب پذیری عناصر کالبدی سکونتگاه های روستایی در مناطق زلزله خیز (نمونه: شهرستان های قاینات و زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۶
75 - 99
حوزه های تخصصی:
ایران از نظر بحران های زیست محیطی، ده کشور اول دنیا محسوب می شود. از آن جایی که زلزله به عنوان یکی از مخاطرات زمین ساخت، در کوتاه ترین زمان بیش ترین سطح تلفات انسانی و مالی را دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سکونتگاه های روستایی که دارای بیش ترین پراکنش جغرافیایی است. در مقایسه با مراکز شهری، همواره آسیب پذیرترین فضاهای انسانی در برابر تهدیدات ناشی از این مخاطره طبیعی نیز بوده است. پژوهش حاضر با انتخاب یک محور جغرافیایی زلزله خیز در شرق ایران (شهرستان های قاینات و زیرکوه) تلاش کرده تا میزان آسیب پذیری روستاهای شهرستان را با توجه به استقرار در منطقه ی خطر زلزله طبقه بندی کرده، سپس در اولویت بندی و اجرای فعالیت های به سازی و مقاوم سازی مساکن روستایی، به سازمان های ذیربط یاری رساند. این مقاله با رویکردی کاربردی و با روشی اکتشافی نوشته شده است. داده های لازم، با مطالعات اسنادی تهیه شده است؛ به گونه ای که ابتدا نقشه 1:250.000 زمین ساخت منطقه استخراج و پس از ورود به محیطِ GIS، با توجه به روند، طول و فاصله ی گسل ها تا نقاط روستایی، نقشه ی پهنه بندی از نظر میزان آسیب پذیری منطقه از خطر زلزله در سه طبقه ی «بسیار پرخطر»، «پر خطر» و «خطرناک» تهیه شد. در گام بعدی پس از بررسی وضعیت مساکن روستایی در منطقه ی مورد[1] مطالعه و روند به سازی آن، فضاهای روستایی اولویت دار از میان 357 کانون روستایی شهرستان تعیین شد که باید در رأس توجه سازمان های مربوطه برای انجام مقاوم سازی قرار گیرد. نتایج نشان داد در اولویتِ نخست: روستاهای حد فاصل شهرهای زهان و اسفدن (یعنی افین) و غربی ترین روستای شهر قائن (یعنی شهرک هاشمیه) قرار می گیرد؛ در اولویت دوم: روستاهای واقع در بین شهرهای اسفدن، حاجی آباد (به ویژه جنوب آن) و زهان- که این محدوده، تشکیل اضلاع یک مثلث را می دهد - قرار دارد.
نقش مقاوم سازی مسکن روستایی در بهبود کیفیت زندگی ساکنین، مطالعه موردی: دهستان سجاسرود- شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۷
83 - 98
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی در بیشتر کشورهای در حال توسعه نمادی از حاکمیت ساختارهای فیزیکی با خطر خیلی بالا هستند که مقاومت پایینی در برابر نیروهای لرزه ای حاصل از زلزله دارند، به طوری که به اعتقاد برخی از صاحب نظران بیش از 95 درصد از مرگ و میرهای ناشی از زلزله، در نتیجه تخریب ویرانی مساکن می باشند. بنابراین توجه به مقاوم سازی آن در برابر این گونه سوانح اهمیت زیادی در نیل به سکونتگاه مطلوب و پایدار دارد. این تحقیق با هدف ارزیابی نقش مقاوم سازی مسکن روستایی در یک دهه اخیر و تاثیر آن بر روی شاخص های کیفیت زندگی ساکنین در دهستان سجاسرود از توابع شهرستان خدابنده (استان زنجان) انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. به این منظور از 3500 خانوار ساکن در دهستان با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران، تعداد 170 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شد و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در روستاهای نمونه توزیع گردید. پایایی متغیرها با استفاده از آلفای کرونباخ به میزان محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روشهای آماری از قبیل بر تحلیل خوشه ای، آزمون همگونی کای دو، مدل رگرسیونی چندگانه و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده وجود تفاوت معنادار در شاخص های کیفیت زندگی در دو دوره قبل و بعد از مقاوم سازی مسکن است و همچنین بین شاخص های کیفیت زندگی و مقاوم سازی رابطه مستقیم و بالایی وجود دارد. علاوه بر این، از بین شاخص های مورد بررسی در مبحث مقاوم سازی مساکن روستایی، شاخص های استفاده از مصالح بادوام در ساخت مسکن و بکارگیری کدهای ساختمانی مورد نظر بنیاد مسکن به ترتیب دارای بیشترین میزان تاثیر و شاخص طراحی مسکن براساس نیاز خانوار کمترین میزان تاثیر را بر کیفیت زندگی خانوارهای روستایی دارا می باشند.
معماری بومی در سکونتگاه های دره طالقان؛ نگاهی به مسکن روستایی طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری روستایی ایران با توجه به قدمت چندهزار ساله آن مجموعه ای همگن و متناسب را تشکیل می دهد که در آن ارتباطات و کارکردها و نقش چندعملکردی فضاها در مسکن همواره به نحوی بوده است که به وضوح، نظام اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی روستا را به همراه مقتضیات جغرافیایی دربرگرفته است. گونه های موجود مسکن روستایی، از جمله ناحیه انتخاب شده در این پژوهش، از مصادیق بارز این ویژگی محسوب می شوند. در این مقاله، معماری روستایی در یکی از مناطق نسبتاً دست نخورده روستایی –حوزه طالقان- در 9 روستای منتخب این حوزه بررسی گردیده است. در این پژوهش روستاهایی انتخاب شده اند که بافت نسبتاً ارزشمندی دارند و از نظر معماری بومی درخور مطالعه و پژوهش - و در نتیجه یادگیری - هستند. در این بررسی، روستاهای منتخب در مقیاس های کلی و خرد از نظر نظام استقرار، جغرافیای تأثیرگذار، و همچنین سیما و بافت و مسکن مورد مطالعه قرار گرفته اند. گونه شناسی مسکن روستایی این حوزه از دو دیدگاه تحلیل گردیده است: الف) ارزیابی الگوی فضایی- عملکردی؛ و ب) ارزیابی الگوی اقلیمی. مهم ترین ویژگی معماری بومی این منطقه را می توان بدین شرح خلاصه کرد: هماهنگی بافت و شکل گیری آن بر اساس زمین، ساماندهی فضاهای گوناگون مسکن روستایی با توجه به معیشت خانواده، عوامل اقلیمی و وضعیت اجتماعی، فرهنگی مردم.
نقش شناخت معمار از کاربر در هویت بخشی به طرح های مسکن روستایی؛ بررسی موردی: معماری روستایی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۶
85 - 102
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار ابتد ا به شناخت و بررسی تناقض های به وجود آمد ه ناشی از تفاوت ذهنیت طرّاح و کاربر در مسکن روستایی پرد اخته شد ه که متولیان حوزه معماری برای روستاییان طرّاحی و اجرا کرد ه اند. در این کار ابتد ا با رجوع به ادبیات موضوع به طور عام در جهان و به طور خاص در روستاهای ایران در قالب مصد اق های واقعی، تناقض های مذکور مورد بررسی اجمالی واقع شد ه و در اد امه روشی برای نزد یک کردن ذهنیات کاربر و طرّاح در مورد محیط مطلوب براساس پژوهش عملی پیشنهاد شد ه است. این روش در محیط روستایی ایلام اجرا و نتایج آن ارائه گرد ید ه است. براساس یک مد ل سه محوری (با محورهای زمان تجربه، تجربه انسان، تجربه کنند ه) از عوامل هویت بخش، چارچوب مطالعه در 32 جزء، معین شد ه و برای بررسی هر یک از این اجزاء سه حالت در نظر گرفته شد ه است: اول، عوامل مطلق کالبد ی؛ دوم، عوامل شکل گرفته میان کالبد و زمینه اجتماعی-رفتاری؛ و سوم، عوامل مطلق اجتماعی-رفتاری که حالت سوم به صورت خاطره جمعی با کالبد نسبت پید ا می کند. یک حالت از روند مورد بحث در تغییرات انجام شد ه توسط کاربران در مسکن مهندسی ساز روستایی مطالعه گرد ید ه و عوامل هویت بخش از آن استخراج و معرفی شد ه است. ابعاد پنجره و موقعیت استقرار آن نسبت به کف و سقف از نمونه های عوامل هویتی کشف شد ه است.
تاثیر آب و هوای سرد کوهستانی بر شکل گیری معماری همساز با اقلیم (نمونه مورد مطالعه مناطق روستایی شهرستان بویراحمد)
حوزه های تخصصی:
در طرح خانه های روستایی، شاهد تفاوت های آشکاری در آن ها هستیم. در بعضی روستاها، خانه ها دارای سقف های مدور و کروی، مسطح و دارای زاویه ی تند و شیب فراوان، که شکل غالب دارند هستند. دیوارهای ضخیم، دیوارها بسیار نازک، پنجره ها کوچک ، پنجره های بزرگ از جمله این تفاوت ها به حساب می آید. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آب و هوای سرد کوهستانی بر شکل گیری معماری همساز با اقلیم می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی - تحلیلی است و بررسی نقش آب و هوا کوهستانی در فرم دادن به مسکن روستایی مورد بررسی و آنالیز قرار می گیرد. مؤلفه های مورد بررسی، انواع مسکن روستایی و بافت آنها در اقلیم سرد است.گردآوری اطلاعات، از طریق متون، منابع، سایت های مختلف و سایر تحقیقات انجام شده مرتبط با موضوع در منطقه مورد مطالعه است. در ایران معماری مناطق سرد و کوهستانی یکی از بارزترین و مشخص ترین نمودهای تاثیر اقلیم بر فرم و کالبد اصلی روستاها است، طراحی اقلیمی و مبتنی بر اقلیم علاوه بر تاثیر بر بافت معمای می تواند با بکارگیری انرژی های تجدید شونده مصرف انرژی را تا حد قابل ملاحظه ای کاهش دهد و نیاز به فعالیت تجهیزات گرمایشی و سرمایشی را به حداقل ممکن برسانند. استفاده از مصالح بوم آورد را پیشنهاد می شود تا از مصالح در دسترس که به درستی با خصوصیات آن آشنا بوده اند و در شرایط اقلیم مربوطه برآورد کننده نیازهای مربوطه بوده، در جاهای مختلف بنا بهره گیری کنند. با طراحی معماری مناسب و منطبق با شرایط اقلیمی و معماری بومی منطقه ضمن همراهی با معماری پایدار و صرفه جویی در مصرف انرژی از منابع رایگان یا ارزانتر و قابل تجدید می توان بهره مند شد.
تاثیر سیاست مقاوم سازی بر پایداری مسکن روستایی، مورد: شهرستان ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
221 - 238
حوزه های تخصصی:
در دو دهه اخیر سیاست به سازی و مقاوم سازی مسکن روستایی برای بهبود کیفیت آن در سطح کشور به اجرا درآمده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر اجرای این سیاست بر پایداری مسکن از جنبه های کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی در نواحی روستایی بوده است. داده های لازم با رویکرد کمی و با روش های اسنادی و پیمایشی گرد آوری شد. ابزار اصلی گردآوری داده پرسش نامه محقق ساخته بود. جامعه آماری این پژوهش 528 خانوار دریافت کننده اعتبارات در دوره زمانی 1395-1384 در 23 روستای دهستان های طرازناهید و کوهپایه شهرستان ساوه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 196 خانوار محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون T تک نمونه ای) انجام شد. وزن دهی به مولفه های پایداری مسکن با روش آنتروپی شانون و سطح بندی روستاها با مدل ویکور انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد سیاست مقاوم سازی مسکن روستایی بیش ترین تاثیر را بر جنبه کالبدی مسکن (با میانگین 91/2) داشته و سپس بر جنبه های محیط زیستی (با میانگین 65/2) و اجتماعی (با میانگین 53/2) داشته است. کم ترین تاثیر این سیاست بر جنبه های اقتصادی (با میانگین 24/2) بوده است. نتایج به دست آمده از مدل ویکور، نشان داد 11 روستا در گروه پایدار، 7 روستا نسبتاً پایدار، 2 روستا با پایداری پایین و 3 روستا در گروه ناپایدار قرار می گیرند. هم چنین، تاثیرگذاری این سیاست بر روستاها یکسان نبوده و در روستاهای بزرگ تر و نزدیک به شهر اثرات بیش تری داشته است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان ماسال/گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن روستایی در ایران که به طور جدی توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود؛ به دنبال ارائه ی الگوی مطلوب مسکن برای ساکنان روستایی می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن روستایی، هدف از تحقیق حاضر ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر برنامه ریزی مسکن روستایی در شهرستان ماسال و شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها می باشد. در این راستا، روش تحقیق آمیخته با رویکرد کمی-کیفی بوده که از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق شامل مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن روستایی در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان ماسال/گیلان بوده است، که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده و با استفاده از فرمول اصلاح شده ی کوکران به تعداد 340 نفر تقلیل یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که 5 متغیر اصلی و 24 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ها و سیاست گذاری ها در برنامه ریزی مسکن روستایی را 903/0 درصد و تنها با از دست دادن 097/0 درصد تبیین می کنند. همچنین بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی در برنامه ریزی مسکن روستایی مربوط به مؤلفه های اقتصادی و کمی و کمترین تأثیرگذاری مربوط به مؤلفه ی کیفی به ترتیب با امتیاز 856/0، 811/0 و 326/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 522/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
بررسی تأثیر عایقکاری حرارتی دیوارها در مسکن روستایی اقلیم سرد (نمونه موردی: روستای نظم آباد شهرستان اراک)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
25 - 37
حوزه های تخصصی:
مسکن روستایی تحت تأثیر معیشت دارای ویژگی هایی است که آن را از مسکن شهری متمایز می کند. مهم ترین نکته در معماری جدید، استفاده بیش ازحد از انرژی های تجدیدناپذیر است که علت اصلی آن عدم طراحی مطلوب بدون توجه به شرایط اقلیمی می باشد. ازاین رو با استفاده صحیح از مصالح بومی در مناطق روستایی می توان از انرژی های تجدیدپذیر جهت بهبود شرایط آسایش حرارتی بهره برد. از مسائلی که صرفه جویی مصرف انرژی در روستاها را امری مهم قلمداد می کند این است که سکونتگاه های روستایی با مشکلات مضاعفی همچون عدم دسترسی بسیاری از روستاها به شبکه گاز، هزینه های تأمین سوخت موردنیاز، مخاطرات حمل و نگهداری سوخت (غالباً نفت سفید و گازوئیل در اقلیم سرد)، هزینه های برق مصرفی روبرو هستند. در این پژوهش بناست در خصوص میزان تأثیر عایق کاری در دیوارها در اقلیم سرد مسکن روستایی استان مرکزی بررسی شود. در این میان با توجه به وضعیت معیشت، بناست عایق کاری دیوارهای در معرض تبادل حرارت به عنوان گامی ابتدایی، بررسی گردد. بنابراین هدف این پژوهش ضمن بهینه سازی دیوارهای خارجی، آسایش حرارتی نیز می باشد. در این پژوهش اصل بر این اساس است که بدون تحمیل هزینه گزاف، مصرف انرژی مسکن روستایی در پهنه موردنظر با ابتدایی ترین راهکارها بررسی شود.
الگوهای معماری سبُک روستایی حوزه فرهنگی هلیل رود (کَوار، کُتوک، کَپر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند جست و جو و مطالعه شیوه سکونت و انواع سکونتگاه های روستایی حوزه فرهنگی هلیل رود در شهرستان جیرفت استان کرمان، سازه های سبکی یافت می شود که در گستره ای وسیع و با نمودهای کمابیش متفاوت قابل مشاهده است. سازه های دست ساز و بومی که ریشه در فرهنگ عشایری و کوچ نشینی و یا زندگی ساده روستایی دارند و طی سالیان زیاد پاسخگوی نیازهای زیستی و سکونتی مردم منطقه بوده اند. سکونتگاه های کمینه گرایی (مینیمال) که در طول سالیان متمادی، بخش مهمی از طرحواره ذهنی این مردمان از سکونت را شکل داده است. دیرپایی، حضور پیوسته و جایگاه این سازه ها در خاطر و زندگی ساکنین، آن ها را فراتر از یک سازه صرف، تبدیل به جلوه بارزی از یک فن- فرهنگ و بخشی تفکیک ناپذیر از الگوی سکونت روستائیان حاشیه هلیل رود نموده است. چنین جایگاهی مطالعه، شناخت و معرفی این الگوهای سکونت روستایی را ضروری می نماید، به ویژه در شرایطی که در طرح های سامان دهی سکونت گاه های حاشیه هلیل رود نسبت به آن بی توجهی شده است. از جمله شاخص ترین سازه های سبکی که به وفور در ناحیه مورد اشاره مشاهده می شود، کَوار و کُتوک و کَپر را می توان نام برد. این نوشتار قصد آن دارد تا با توسل به دو روش تحقیق زمینه گرا و توصیفی- تحلیلی و مقایسه تطبیقی با استناد به اطلاعات حاصل از برداشت ها و بازدیدهای میدانی، به مطالعه و بررسی این سه سازه و تبیین سیر تحول آن ها در نواحی مختلف منطقه پرداخته و ویژگی ها، شباهت ها و تفاوت ها، نقاط قوت و ضعف هر یک را بیان نماید. بدیهی است شناخت حاصل شده می تواند طراحان و متولیان روستایی منطقه را در طراحی مسکن روستایی، همساز با الگوهای بومی موجود، یاری دهد.
بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای گرمن شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
223 - 241
حوزه های تخصصی:
مسکن روستایی به خصوص در گذشته نمادی از هویت و بیانگر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی این مرز و بوم بوده است. اما امروزه تحولات گسترده ای در معماری مسکن روستایی ایجاد شده است، به نحوی که اکثر خانه های روستایی جدید متناسب با شرایط بستر اقلیمی، زیستی و سبک زندگی روستایی نیستند. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد شاخص های ارزنده ای است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در مسکن جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور پس از مطالعه منابع کتابخانه ای در حوزه مسکن روستایی، ابتدا عوامل موثر در شکل گیری مسکن روستایی مشخص شده و سپس به وسیله مطالعات میدانی، روستای گرمن شاهرود به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه پنج نمونه شاخص مسکن روستای گرمن معرفی شده و سپس مشخصه های کالبدی-عملکردی در ریزفضاها و اجزای معماری این نمونه ها تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی-معیشتی و محیطی-اقلیمی در شکل گیری مسکن روستایی موثر است. در روستای گرمن، عوامل اجتماعی-فرهنگی در باور فرهنگی مردم و گرایش آنها به ساده زیستی، موثر بوده و سبب شده، فرم کلی و نمای خانه ها ساده شکل بگیرد. همچنین به دلیل اعتقاد مردم به محرمیت، سلسله مراتب عمومی، نیمه عمومی و خصوصی از طریق تعریف دالان ورودی و یا تعریف مجزای بخش بیرونی و اندرونی ایجاد شده است. عوامل اقتصادی-معیشتی در مساحت و تعداد ریزفضاهای توده، حیاط و ورودی تاثیرگذار بوده و در حوزه معیشتی، قف خانه (اتاق قرارگیری چرخ نخ ریسی) از ریزفضاهای خاص مسکن روستای گرمن بوده است. همچنین عوامل محیطی-اقلیمی نیز در انتخاب مصالح بوم آورد، جهت گیری بنا و میزان بازشوها موثر بوده است. در نهایت با تحلیل نمونه های شاخص مسکن روستای گرمن، توصیه های طراحی، در قالب چارچوبی کالبدی-عملکردی تبیین گردید که با محیط اقلیمی روستا و نظام اجتماعی و اقتصادی روستاییان هماهنگ بوده و می تواند پایه طراحی مسکن معاصر در روستای گرمن باشد. همچنین این شیوه تحلیل در مشخصه های کالبدی-فضایی مسکن روستایی، می تواند با تبیین توصیه های طراحی، در ساخت و سازهای جدید روستاهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد.
طرح بهسازی مسکن و الگوی بومی- سنتی مساکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان آق آباد، شهرستان گنبدکاووس)
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
149-156
حوزه های تخصصی:
مسکن بعنوان پناهگاه انسان، زاییده یکی از نیازهای اساسی جوامع بشری است که عناصر سازنده آن به طور توأمان از محیط طبیعی، شیوه های زیستی- معیشتی و روابط اجتماعی و فرهنگ جامعه مورد نظر تأثیر پذیرفته است. این اثرپذیری از شرایط محیطی و اکولوژیکی، در بناها و مساکن نواحی روستایی، بسیار محسوس است؛ به طوری که تحت تأثیر نیروها و عوامل محیطی، فرهنگ مادی- معنوی جوامع روستایی تکوین و طی روندهای زمانی تکامل یافته اند که از آن با عنوان «الگوی بومی مسکن» خاص آن منطقه یاد می شود. در این میان، توسعه روستاها و مقاوم سازی مسکن روستایی همواره یکی از مهمترین دغدغه های دولتمردان و برنامه ریزان روستایی بوده که طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی یکی از مهمترین این طرح ها است. جامعه آماری تحقیق شامل 5922 خانوار روستایی بوده که به دو گروه وام گیرندگان طرح مسکن و وام نگرفتگان این طرح دسته بندی شده که در مجموع تعداد 200 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که غالب روستاییانی که از طرح بهسازی مسکن روستایی استفاده کرده اند، طبقه ضعیف و کارگری بوده است. بعلاوه، اجرای این طرح اگرچه نتایج مثبتی را در بین خانوارهای روستایی به دنبال داشته، لیکن در برخی از معیارهای الگوی بومی- سنتی مساکن روستایی منطقه از جمله نحوه استقرار و جانمایی خانه، الگو و جهت یابی خانه، کمرنگ شدن فضاها و عملکردهای اقتصادی مسکن و غیره، نتایج چشمگیری حاصل نشده است.
ارزیابی اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 30
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش را روستاهای دهستان دوست محمد شهرستان هیرمند تشکیل می دهد که بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این دهستان 10121 نفر معادل 3257 خانوار است. این دهستان دارای 86 روستای دارای سکنه است که از این تعداد 10 روستا (12 درصد از روستاها) به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شده است. بر طبق سرشماری سال 1395 جمعیت این 10 روستا برابر با 835 خانوار (معادل 2881 نفر) است. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. انتخاب حجم نمونه بر اساس تعداد خانوارها صورت گرفته است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 263 نفر محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بهسازی مسکن روستایی نقش مهمی در ایجاد تغییرات در اجزای مسکن روستایی برجای گذاشته است؛ به طوری که، این تغییرات را می توان در طرح و نقشه ظاهری و الگوبرداری گسترده از مساکن شهری، حذف برخی اجزای اساسی مسکن قدیم و نیز بهبود دسترسی به امکانات و خدمات زیرساختی و غیره مشاهده نمود. نتایج پژوهش نشان داد که اثرات اعتبارات بهسازی بر هر سه بعد اقتصادی (3/595)، اجتماعی (3/319) و فیزیکی- کالبدی (3/875)، بالاتر از میانگین مطلوب ارزیابی شده است که نشان دهنده تأثیرات مثبت اعتبارات بهسازی بر این ابعاد است. نتیجه ضریب تعیین آزمون رگرسیون خطی برابر با 0/855 نشان داد که بین اعتبارات بهسازی و تغییر الگوی مسکن روستایی، رابطه کاملاً معنی دار و منسجمی برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات اعتبارات بهسازی بر تغییر الگوی مسکن روستایی در دهستان دوست محمد چشمگیر بوده است.
رتبه بندی رضایتمندی از مسکن روستایی با استفاده از تکنیک ویکور (موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان تایباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
668 - 686
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مسکن روستایی، شناسایی عوامل مؤثر در میزان رضایتمندی و نارضایتی سکونتی ساکنان، می تواند در جهت تحلیل وضع موجود سکونتی، تصمیمات آینده به منظور ارتقای سطح کیفی محدوده های سکونتی افراد و جلوگیری از تکرار نواقص در سایر مکان ها مؤثر واقع گردد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی است و حجم نمونه ی تصادفی به نسبت اندازه ی خانوار در ۱۶ روستای بخش مرکزی تایباد (روستاهای دریافت کننده ی تسهیلات بهسازی مسکن، ۵۰۷۶ خانوار)، ۱۸۰ خانوار برآورد گردید. در این پژوهش مؤلفه ی رضایتمندی ساکنان روستایی از مسکن بر اساس ۶ شاخص بهداشتی، اقتصادی، تأسیسات و اجزای درونی مسکن، کالبدی، رفاهی، ایمنی از شاخص های تعیین شده ی مربوط به مسکن روستایی و در قالب ۲۳ گویه سنجیده شد. در فرآیند کار پس از محاسبه ی اهمیت نسبی، درجه ی ارجحیت هر شاخص با استفاده از تکنیک ahp، به دست آمد، سپس با استفاده از مدل ویکور رتبه بندی نقاط روستایی انجام شد. نتایج بیانگر آن است که روستای اسدآباد با رتبه (۱) و سطح رضایت خیلی زیاد (۰)، در بالاترین رتبه و روستای دوغارون با رتبه (۱۶) و سطح رضایت خیلی کم (۶۲۸/۰) در پایین ترین رتبه قرار دارد. درواقع از ۱۶ روستا، ۴ روستا در سطح رضایتمندی (خیلی زیاد)، ۴ روستا (زیاد)، ۱ روستا (متوسط)، ۲ روستا (کم) و ۵ روستا (خیلی کم) را به دست آورده اند. به طورکلی، مسکن نیمی از روستاها در وضعیت مناسب و نیمی دیگر در وضعیت نامناسب و میزان رضایت کم قرار گرفتند.