مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
ماهیت انسان
منبع:
معرفت سال ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۲۹۷
57-67
حوزههای تخصصی:
انسان، محور مباحث علوم انسانی است و پرداختن به مبانی انسان شناختی، اصلی ترین پیش نیاز تحول در علوم انسانی و تمدن سازی بشری است. هدف این تحقیق، بررسی و تبیین مبانی انسان شناختی مبتنی بر جهان بینی الهی است که مؤثر در آینده پژوهی دینی می باشد، و روش تحقیق حاضر، از نوع توصیفی تحلیلی و با صورت علمی و موضوع محور بوده و مطالب آن با روش کتابخانه ای در عرصه پدیده شناختی گردآوری شده است. یافته های این تحقیق حاکی است که آینده پژوهی اسلامی نسخه ای بدیل از آینده پژوهی عرفی است که مهم ترین ویژگی آن ارتباط با دین است و مکاتب دینی از هر دیدگاه فلسفی و علمی، آینده نگرتر هستند. اسلام ماهیت و حقیقت انسان و آینده جهان را ترسیم کرده و در چشم اندازی الهام بخش، وضعیت مطلوبی را برای بشریت نوید می دهد. رسیدن به آرمان ها و اعتقاد به هدفمندی رویدادهای آینده در بسیاری از تلاش های آینده پژوهانه وجود داشته و مرز مشترک بین بسیاری از آینده پژوهان است. نتیجه آنکه بدون شناخت مبانی انسان شناختی آینده پژوهی، توفیق زیادی در شناخت این علم و فن را نخواهیم داشت. در نظام جهان بینی الهی، انسان به صورت فطری، میل حرکت به سمت کمال بی نهایت را دارد و می خواهد با شناخت آینده، کمالات بیشتری را برای خود مهیا کند و همچنین او تنها موجودی است که با اختیار خود، آینده خودش را می سازد و تغییر در سرنوشت، وابسته به تغییر اراده هاست.
تبیین بازنمایی مفهوم رنج در اشعار ناصر خسرو و پروین اعتصامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
حالات و عواطف انسانی و عوارض طبیعی و اخلاقی که آدمی را به خود دچار می کند از دیرباز در زمینه آثار ادبی ظهور و بروز داشته اند. مفهوم «رنج» از دیرباز در هیئت آثار ادبی بازنمایی شده است، اما در ادوار و اعصار گوناگون ماهیت های متفاوتی داشته است. رنج جسمانی و مادی امری جدا از رنج اندیشه و هر دوی اینها جدا از تعب و رنج ناشی از فقدان های سیاسی و اجتماعی هستند. مقاله حاضر با تبیین ماهیت رنج و جایگاه آن در ادبیات قدیم و جدید کوشیده با روش تطبیقی و رویکرد توصیفی-تحلیلی این مضمون را در اشعار ناصرخسرو و پروین اعتصامی بررسی نماید. نتایج بحث نشان می دهد که وجه مادی رنج در اندیشه ناصر خسرو اندک بوده و جای آن را رنج ناشی از فقدان اندیشه و خرد و رنج های معنوی انسان در زمین که ناشی از فاصله او با خداوند است، گرفته است. اعتصامی به این رنج ها بی اعتنا نیست، اما نگاه خاصی نیز به رنج های ناشی از مسائل سیاسی و اجتماعی و همچنین تنهایی انسان در عصر جدید دارد. نقطه عطف کار دو شاعر واکاوی رنج و تعب ناشی از بیخردی است و مهمترین تفاوت آنها را می توان در همین بعد سیاسی و اجتماعی دید که پروین را متناسب با افق اندیشه دوران و گفتمان های انتقادی زمانه اش از ناصر خسرو متمایز می کند.
تحلیلی انتقادیِ دیدگاه های اوشو درباره ماهیت انسان بر اساس مبانی عرفان اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه اوشو، انسان حیوان ناقصی است که به تنظیم و برنامه ریزی زندگی خویش می پردازد. اوشو تفاوت اصلی انسان و حیوان را در توانایی برنامه ریزی و عدم توانایی برنامه ریزی زندگی و بروز احساسات و هیجانات خلاصه می کند. انسان در تعیین سرنوشت خود محور واصل است و اوست که آینده خود را رقم می زند. او در درون خود دارای سرشتی کمال خواه و سعادت طلب است که با قدرت تامه خود بهشت (لذت جویی) یا جهنم (سرکوب جنسیت و مبارزه با هواهای نفسانی) را انتخاب می کند. این در حالی است که این اندیشه از لحاظ ناسازگاری درونی دچار بحران تناقض در گفتار است؛ ضمن اینکه مبانی این اندیشه از عقلانیت معتبری برخوردار نیست. از لحاظ ناسازگاری بیرونی نیز، انسان دارای دو بُعد روحانی و جسمانی است که بُعد روحانی، اصل و نگهدارنده بُعد جسمانی که تنها یک ابزار است، می باشد و بقاء انسان تنها به بُعد روحانی اوست.
تبیین و نقد ماهیت انسان از دیدگاه اسکینر بر پایه فلسفۀ صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۳۰۷
23-30
حوزههای تخصصی:
هر نظریه پرداز حوزه علوم مرتبط با انسان، براساس رویکرد فلسفی و مبانی نظری خود، ناگزیر در مورد ماهیت انسان نظریه خاصی را مطرح کرده است. بی. اف. اسکینر، از روان شناسان رفتارگراست که بر روان شناسان دیگر، دانش روان شناسی، به ویژه مبحث یادگیری، تأثیر فراوانی داشته است. برداشت اسکینر از انسان، کاملاً مادی و بر پایه فیزیکالیسم است . او انسان را موجودی تک ساحتی و مادی می داند. رفتار انسان به عقیده اسکینر مبتنی بر انگیزه و امور درونی نیست؛ بلکه به وسیله نیروهای بیرونی و محیط تعیین می شود. اسکینر و طرفدارانش مفاهیمی مانند آزادی، اختیار و اراده را مفاهیمی غیرعلمی می دانند. در سوی دیگر، حکمت متعالیه به مثابه فلسفه ای پویا، مهم ترین و عالی ترین مکتب فلسفی در میان همه مکاتب فلسفی جهان است. در این مقاله، با استفاده از منابع کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی / انتقادی، دیدگاه اسکینر در مورد ماهیت انسان و مبانی آن طرح، و با توجه به انسان شناسی حکمت متعالیه ارزیابی شده است؛ تا ضعف نگاه اسکینر به انسان، و تعالی دیدگاه حکمت متعالیه در این زمینه مشخص شود.
ماهیت انسان در نظریه فروید و نقد آن از دیدگاه انسان شناختی امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر، بررسی ماهیت انسان از منظر فروید و مقایسه و نقد آن از منظر انسان شناسی امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه بود. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر در چارچوب تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار دارد که هدف آن، بررسی و نقد مبانی انسان شناختی فروید بود. یافته ها: در دیدگاه انسان شناختی فروید و تطبیق آن با دیدگاه انسان شناختی امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه، نکات اختلافی قابل ملاحظه ای به چشم می خورد که مبیّن اشراف حضرت(ع) بر سرشت انسان و وقوف بر فطرت است. نکاتی چون: برتری داشتن جنبه وجودی انسان و ارزشمندی او، لزوم توجه به دو ساحتی بودن شخصیت انسان، مزیت جنبه های اخلاقی و صاحب اختیار بودن او و سرانجام، هدفمندی انسان در ساختار زندگی اش، مباحثی است که در صحیفه سجادیه به چشم می خورد. نتیجه گیری: در مقام تطبیق نظریات فروید با سخنان امام سجاد(ع) نقدهای اساسی بر آرای فروید وجود دارد؛ زیرا فروید تلاش دارد انسان را در غرایز خلاصه کند و این بر خلاف آموزه های پیرامون ماهیت انسان در صحیفه سجادیه است.
تحلیلی از جایگاه انسان در شهر مطلوب از دیدگاه امیر مؤمنان علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
شهرسازی از دیدگاه اسلام مفهومی فراتر از مفاهیم صرف مادی داشته؛ بلکه بر کلیه عوامل مادی و معنوی و فعالیت های شهری در راستای دستیابی به نقطه مطلوب زندگی مادی و معنوی ساکنان شهر دلالت می نماید. در تحقیق جاری، ما با هدف دستیابی به دیدگاه امیر مؤمنان علی در خصوص مبانی فکری حاکم بر اهل شهر به عنوان مهم ترین بعد از ابعاد سه گانه شهر مطلوب قبل از ابعاد ارتباطات انسانی و ابعاد کالبدی به عنوان دو بعد دیگر شهر مطلوب، ابتدا دو موضوع ماهیت و نیازهای انسان را از دیدگاه امام بررسی نموده و سپس بر اساس هشت مبنای معرفی شده در تحقیقات قبلی نگارندگان این پژوهش، مبانی فکری انسان را مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور روش تحقیق تلفیقی از روش های تحلیل متن و محتوا و فراتحلیل است. نتایج تحقیق نشان می دهد انسان به طور عمده دو ساحت جسمانی و روحانی داشته و به تناسب ساحت های حیات انسان، نیازهای او نیز تحت همین ساحت ها قابل شناسایی و تعریف هستند. همچنین در باب اصول حاکم بر فکر انسان مشخص گردید که این اصول بایستی با ماهیت و حقیقت انسان هماهنگ و حافظ و نگهبان مقام خلیفه اللهی بشر باشد. در نهایت مشخص گردید که تشکیل شهر مطلوب تنها به فضیلت های این جهانی ختم نشده و نگاه به آخرت دارد. از این رو شهر مطلوب خود، نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان یک وسیله در خدمت هدف متعالی انسان بوده و به همین دلیل این شهر بایستی ضمن توجه توأمان به نیازهای مادی و فرامادی انسان، زمینه های لازم زیست مقربانه انسان و تربیت خلیفه الله را تأمین نماید.