مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
کنز
حوزههای تخصصی:
در نظام اقتصادی اسلام، به منظور اجرای عدالت و جلوگیری از پیدایش اختلاف شدید طبقاتی از گنج اندوزی و انباشت ثروت نهی شده و به موجب صریح قرآن کریم، مرتکب آن به عذابی سخت نوید داده شده است. از نگاه بسیاری از فقها و مفسران، اکتناز حرام تنها با انباشت ثروت و خودداری گردآورنده، از پرداخت زکات محقق میشود؛ ولی از منظر برخی دیگر، شمول نهی در آیهی مزبور، از این فراتر است و شامل گنج اندوزی که زکات خود را ادا کرده و از دیگر وظایف مالی خود نسبت به جامعه خودداری نموده نیز میگردد. در این نوشتار، ضمن بررسی نظریههای مختلف، به تحقیق در این مسأله پرداخته شده که علیرغم دیدگاه اکثریت، اکتناز حرام، به موارد گردآوری ثروت با خودداری از پرداخت زکات منحصر نمیشود؛ بلکه این عنوان، شامل منع از اداء دیگر حقوق مالی و رفع خلأهای اقتصادی جامعه نیز میگردد. همچنین، حکم کنز از جهت شمول قانون زکات و خمس از نظر فقه امامیه و مذاهب اربعه بهطور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل کنز از دیدگاه فقه و اقتصاد
حوزههای تخصصی:
کنز به عنوان یکی از مفاهیم محوری در ادبیات فقه اقتصادی که در آیات 34و35سورهی توبه وارد شده، مورد برداشت های گوناگونی از ناحیهی مفسران، فقیهان و اقتصاددانان مسلمان قرار گرفته است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی فقهی ـ اقتصادی، ضمن بررسی برخی از مهمترین این دیدگاه ها، در صدد ارایه تبیینی قابل قبول از مفهوم کنز و تحلیل برخی از آثار و کارکرد های اقتصادی آن است. فرضیهی مقاله این است که آیات کنز بیانگر یک قاعده ی اساسی در جهت اصلاح انگیزه های حاکم بر رفتارهای اقتصادی افراد در زمینهی کسب مال و ثروت و جریان صحیح گردش پول (مال) و چگونگی تخصیص درآمد است. بر اساس این حکم، رویکرد تکاثری به انباشت ثروت که مستلزم اسراف، اتراف و بیتوجهی به مصالح اجتماعی و نیاز تهیدستان باشد،محکوم است . اسلام، خواهان قرار گرفتن ثروت و درآمد در جریان فعالیت های اقتصادی و در راه های مورد رضایت خداوند اعم از تأمین هزینه های شخصی و تأمین مصالح اجتماعی در (زمان حال) وسرمایه گذاری برای تأمین مصالح فردی و اجتماعی (آینده) است. تحلیل آثار این حکم برتقاضای پول، سفته بازی در بازار های مالی، رفتار پس انداز و سرمایه گذاری افراد و برخی پدیده های کلان اقتصادی،هدف دیگر این مقاله است.
تحلیلى نوین از آیات کنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده «کنز» از جمله انحرافات اقتصادى است که در آیات 34و35 سوره «توبه» از آن مذمت شده، ولى با وجود این، در ادبیات اقتصادى کمتر به آن توجه شده است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلى فقهى اقتصادى، ضمن بررسى نقادانه نظریه هاى اندیشمندان اسلامى درباره مفهوم «کنز» در آیات یادشده، به این نتیجه رسیده که با آنکه مشهور مفسران و فقها مفهوم آیات 34و35 سوره «توبه» را به عدم پرداخت زکات محدود کرده اند، ولى دقت در سیاق این آیات نشان مى دهد موضوع کنز مستقل از زکات است. بر اساس این دیدگاه، مفهوم قرآنى «کنز» به معناى پولى است که در چارچوبى که خداوند متعال معین نموده است، مصرف نشود. دایره این مفهوم مصادیقى را بیش از آنچه کنز عرفى شامل مى شود، دربردارد.
گنج در مغازه (جستاری در معنی شناسی تاریخی)
منبع:
ادبیات تطبیقی جیرفت تابستان ۱۳۸۷ شماره ۶
144 - 152
حوزههای تخصصی:
برپایه معنی شناسی تاریخی سنجشی. سرگذشت د«وام واژه » ها را نیز _مانند واژه های ناب و نژاده در زبان _ می توان کاوید و بررسید و به دست داد. بدین سان. چگونگی راه بردن واژه از زبانی به زبان یا زبان های دیگر اشکار خواهد شد و دگوگونی های که واژه درگشت وگذار خویش یافته است. پدیدار یکی از وام واژه های ایرانی در زبان های تازی و اروپای که سرگذشتی شگفت داشته، واژه «گنج» است. در این جستار، سرگذشت معنی شناختی آن به دست داده شده است.
بررسی حکم فقهی تجمل گرایی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 31
حوزههای تخصصی:
تجمل گرایی یکی از مهم ترین مسائل جوامع کنونی است که دارای زوایا و جهات مختلف است. با توجه به اهمیت این پدیده و خلأ بررسی این مفهوم به عنوان یک موضوع فقهی، پژوهش پیش رو به بررسی تجمل گرایی از منظر فقهی با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. در این راستا، ابتدا با بررسی مفهوم تجمل گرایی و تعریف آن به معنای «استفاده بی رویه و بی هوده از اشیاء و وسایل گرانبها جهت مباهات و تفاخر»، اعم بودن این مفهوم نسبت به معنای لغوی تجمل و معنای اصطلاحی آن در فقه اثبات گردید و پس از آن، با مطرح شدن عنوان های اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز، امکان استیفای زوایای مختلف تجمل گرایی توسط این عناوین بررسی شد. و در بخش اصلی پژوهش با بررسی حکم فقهی هر یک از عنوان های تجمل، اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز و ارتباط آن ها با مفهوم تجمل گرایی، امکان سرایت دادن حکم این عناوین به پدیده ی تجمل گرایی پیگیری شد. با این اوصاف حکم تجمل گرایی با معنای ذکرشده، مساوی حکم جواز تجمل نیست و طبق شرایطی مشمول حکم حرمت اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز قرار دارد. با اثبات حکم حرمت برای پدیده ی تجمل گرایی، فضا برای پژوهش های تکمیلی درباره ی شناخت مصادیق تجمل گرایی و راه های جلوگیری از تجمل گرایی از منظر فقه فراهم گردیده است.