مطالب مرتبط با کلیدواژه

جهان فیلم


۱.

از تصویر سازی ذهنی تا عینیت بخشی در جهان فیلم های پویانمایی بر اساس نظریه گیرایش مادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دکوپاژ تصویرسازی ذهنی ذهنیت عینیت بخشی جهان فیلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۳۹۰
دکوپاژ را جدا از اصول شناخته شده می توان به منزله شیوه بیانی انحصاری میان کارگردان و اثر شناخت؛ به گونه ای که فراتر از فن، وضعیتی را پیش از قواعد و چارچوب های قراردادی میان کارگردان و روایت متنی ایجاد می کند. این پژوهش باهدفی بنیادین اجراشده و مسئله اصلی، بررسی عملکردی است که فرایند دکوپاژ از آن برای عینیت بخشیدن تخیلات و تصویر ذهنی بر اساس روایت در ذهن سازنده اثر بهره می برد. روش این پژوهش، کیفی و با رویکردی علوم شناختی و بر اساس نظریه گیرایش مادی و با استفاده از مطالعه منابع کتابخانه ای و آرشیوهای شنیداری و دیداری انجام گرفته است. پژوهشگر برای امکان سنجی و آشکارسازی بحث، به شیوه مطالعه موردی سه اثر سه کارگردان که در کشورهای گوناگون و در سال های متفاوت از داستان «مسخ» کافکا ساخته شده است را به دقت بررسی  و تجزیه تحلیل کرده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد نما در وضعیت اجرایی شکل می گیرد که به طور کامل متأثر از شرایط ذهنی لحظه ای، وابسته به تجربه های زیسته، ماده پیش رو و توانمندی های کارگردان است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که کارگردان با انتخاب شیوه و سبک سینمای موردنظر، از قابلیت ها و امکانات موجودش استفاده کرده و در وضعیت اجرایی دست به خلق نماهایی می زند که درعین حال که برگرفته از شیوه سینمایی مشخص است، متعلق به خود اوست و درنتیجه اثر او را از سایرین متفاوت می کند. 
۲.

مطالعه مواجهه مخاطب با فضای فیلمیک با تأکید بر آرای بین رشته ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
بیش از یک قرن است نظریه های گوناگونی در مورد تصویر سینمایی مطرح شده است. پندارگرایان، فهم جهان فیلمیک و دنیای پیرامون را متکی به ادراک و نحوه فعالیت ذهن شناساننده می دانند. واقع گرایان در تقابل و تعارض با آن ها، بازآفرینی و بازنمایی را بازتابنده واقعیت خارجی و تحریف نشده قلمداد می کنند. نظرات آندره بازن سردمدار جریان واقع گرایی همواره با تردید و مخالفت مواجه بوده است و پندارگرایان از این جریان بهره برده و به تبیین نظرات مختلف حول بازنمایی سینمایی پرداخته اند. پدیدارشناسی که رویکردی بینارشته ای نیز دارد و می توان در رأس آن از هوسرل نام برد، درک بازنمایی سینمایی را فرایندی شهودی و بی واسطه می داند و تأکیدش بر نیروی خیال، واکنش احساسی و بازنمایی ذهنی حضور تماشاگر در جهان فیلم است. سوبچاک پدیدارشناس عصر حاضر، فراتر رفته و معتقد است که فیلم ها مانند انسان ها می توانند فرایندهای ذهنی همچون ادراک را درک کنند و فاعلیت آگاهانه دارند؛ پس باید با در نظر داشتن این ویژگی ها مورد تحلیل قرار گیرند. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسی و با هدف مکاشفه نحوه ادراک تماشاگر از تجربه بازنمایی سینمایی انجام شده و مسئله آن واکاوی و تفهیم نحوه ارتباط تماشاگر با پدیده سینماست. روش تحقیق، کیفی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات مکتوب و شفاهی است.