مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
زنان نابارور
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
9 - 22
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر آموزش بهوشیاری بر ارتقاء امید و شادکامی زنان نابارور انجام گرفته است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان 25 تا 40 سال بود که با تشخیص ناباروری، در سال 1394 به کلینیک نازایی در شهر تهران مراجعه کرده بودند و 30 نفر به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. روش پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. آموزش بهوشیاری در 8 جلسه 150 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه امید اسنایدر (1991) و شادکامی آکسفورد (1989) بودند. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوت دو گروه در جامعه متغیرهای وابسته معنادار است (0/05>P). همچنین نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نیز نشان داد که آموزش بهوشیاری بر افزایش امید و شادکامی زنان نابارور در مرحله پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل موثر بوده است (0/05>P). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که آموزش بهوشیاری تاثیر معناداری در افزایش امید و شادکامی زنان نابارور دارد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب با آموزش زوج درمانی با مدل EIS بر تعارضات زناشویی، انعطاف پذیری کنشی و دلزدگی زناشویی در زنان نابارور در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان دارای مشکل ناباروری مراجعه کننده به مطب های متخصصین زنان و زایمان سطح شهر کرمانشاه تشکیل می دهند. 120نفر از این افراد (40نفر تحت آموزش زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب، 40نفر تحت آموزش زوج درمانی با مدل EIS و 40 نفر هم گروه گواه) به عنوان نمونه مشخص می گردد که این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب خواهند شد. ملاک ورود آزمودنی ها به این پژوهش شامل دامنه سنی 30 تا 40 سال، داشتن حداقل سابقه 5سال نازایی و عدم توانایی باروری داشته اند، ملاک خواهد بود. ازمقیاس های تعارضات زناشویی (MCQ-R)، انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM) و آموزش زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و زوج درمانی مدل EIS (همدلی، صمیمیت، رضایت جنسی) استفاده شد. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. ننتایج نشان داد بین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و آموزش زوج درمانی EIS بر تعارضات زناشویی و مولفه های آن، دلزدگی زناشویی و انعطاف پذیری کنشی زنان نابارور تفاوت معنی داری وجود داشته است (05/0>p) و آموزش زوج درمانی با مدل EIS میزان اثربخشی بیشتری بر متغیرهای مورد بررسی داشته است
اثربخشی استماع آوای قرآن کریم در بهبود افسردگی زنان نابارور
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر حاضر ناباروری یکی از استرس زاترین مشکلات زناشویی است که موجب آشفتگی های هیجانی و روانی در زوجین می شود که در این میان، آسیب پذیری زنان از پیامدهای منفی ناباروری بیش تر از مردان می باشد. هدف پژوهش حاضر، اثربخشی استماع قرآن کریم بر افسردگی زنان نابارور بوده است. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس-آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمام زنان نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری شهرستان شاهین دژ می باشد. این پژوهش بر روی 30 زن نابارورکه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند، انجام شد. سپس آزمودنی های انتخاب شده به طور کاملاً تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه تشکیل شده شامل 15 نفر بودند. در مورد گروه آزمایشی 15جلسه ی 45 دقیقه ای مداخله ی استماع آوای قرآن کریم اجرا گردید اما در مورد آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه ی افسردگی بک ویراست دوم (BDI-II) بود. یافته های نتایج این پژوهش نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و گروه کنترل پس از اجرای مداخله ی استماع آوای قرآن کریم تفاوت معنی داری وجود داشت (p</05). همچنین میزان افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافته بود. نتایج: استماع قرآن کریم باعث کاهش افسردگی زنان نابارور شده است.
پیش بینی رشد پس آسیبی زنان نابارور بر اساس ویژگی های شخصیتی، ذهن آگاهی و نگرش های نقش جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی، ذهن آگاهی و نگرش های نقش جنسیتی بر رشد پس آسیبی زنان نابارور شهر اهواز انجام گرفت . روش: پژوهش از نوع طرح های همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور شهر اهواز بودند که در سال 1400 به کلینیک های مربوط به زنان و زایمان این شهر مراجعه کرده اند. نمونه تعداد 150 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونه گیری هدفمند گزینش شدند. از پرسشنامه شخصیتی فرم کوتاه پنج عاملی نئو (1992)، پرسشنامه نقش جنسیتی بم (1976)، پرسشنامه ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006) و پرسشنامه رشد پس آسیبی تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه روان رنجورخویی به صورت منفی و مولفه های برون گرایی و توافق پذیری به صورت مثبت و معناداری قادر به پیش بینی رشد پس آسیبی بودند. همچنین ذهن آگاهی نیز به صورت مثبت و معناداری رشد پس آسیبی را پیش بینی کرد، در ضمن نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک راهه نیز نشان داد که زنان دارای نگرش نقش جنستی آندروژنی از بیشترین رشد پس آسیبی و زنان دارای نگرش نقش جنسیتی زنانه از کمترین رشد پس آسیبی برخوردار بودند . نتیجه گیری: در نتیجه می توان تجربه آسیب زای ناباروری را با آموزش های ذهن آگاهی و کاهش نگرش نقش جنسیتی زنانه به تجربه رشد تبدیل کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
59 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی در زنان نابارور به اجرا درآمد. روش تحقیق حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور 30 – 40 ساله شهر تهران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر و روش نمونه گیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005)، خلاصه طرح جلسات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2015) و خلاصه طرح جلسات درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی( صادقی، سجادیان و نادی، 1400) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان دادکه دو شیوه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نمرات تحمل پریشانی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 31/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است(p<0/01) و در مقایسه درمان مبتنی بر شفقت در افزایش تحمل پریشانی زنان نابارور موثرتر بوده است.می توان نتیجه گرفت که با دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی ذهن آگاهی ، می توان تحمل پریشانی را در زنان نابارور افزایش داد.
اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
23 - 40
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور صورت پذیرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. دوره پیگیری نیز دوماهه اجرا شد. جامعه آماری شامل زنان نابارور مراجعه کننده به کلنیک ناباروری بیمارستان مادر و کودک، کلنیک ناباروری ثمر و کلینیک زنان و زایمان و درمان ناباروری دکتر کارگر شهر شیراز در فصل زمستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 36 زن نابارور با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. زنان نابارور حاضر در گروه آزمایش درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ابرازگری هیجانی (EEQ) (کینگ و آمونز، ۱۹۹۰) و پرسشنامه عملکرد جنسی (SFQ) (کراسکیان موجمباری و کیب اله، 1393) بود. داده های جمع آوری شده به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر بر ابرازگری هیجانی (0001>P؛ 54/0=Eta؛ 82/39=F) و عملکرد جنسی (0001>P؛ 49/0=Eta؛ 88/31=F) زنان نابارور تأثیر معنادار دارد . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان فراتشخیصی یکپارچه نگر با بهره گیری از شناسایی هیجان ها، آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی و شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود ابرازگری هیجانی و عملکرد جنسی زنان نابارور مورد استفاده قرار گیرد.
مدل پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس تنظیم هیجانی با میانجی گری سازگاری با ناباروری در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
223 - 244
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی پریشانی روان شناختی بر اساس تنظیم هیجانی با میانجی گری سازگاری با ناباروری در زنان نابارور صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری رویان شهر تهران در سه ماهه تابستان سال 1398 بود. نمونه آماری شامل 350 زن نابارور بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری دروگیتس، تنظیم هیجانی گارنفسکی و همکاران و پریشانی روان شناختی بود. تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرم افزار SPSS و AMOS ویراست 23 صورت گرفت. نتایج نشان داد تنظیم هیجانی مثبت و منفی و سازگاری با ناباروری بر پریشانی روان شناختی زنان نابارور دارای اثر مستقیم معنادار هستند (01/0>p). علاوه بر این، نتایج بوت استراپ نشان داد که سازگاری با ناباروری در رابطه بین تنظیم هیجانی مثبت و منفی با پریشانی روان شناختی زنان نابارور دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت الگوی پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار سازگاری با ناباروری لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری روش های درمانی روان شناختی کارآمد، سازگاری روانی-اجتماعی زنان نابارور را بهبود بخشند.
اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فرا هیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
444 - 459
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد درمان متمرکز بر شفقت بر فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان نابارور در شهر اصفهان در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان نابارور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2009) را 12 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس فراهیجان میتمنسگرابر و همکاران (2009)، پرسشنامه عملکرد جنسی راسن و همکاران (2000)، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر فراهیجان منفی (89/10=F، 003/0=P)، تحمل آشفتگی (83/10=F، 001/0>P) و عملکرد جنسی (16/8=F، 008/0=P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت باعث بهبود میزان فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله رویکرد درمان متمرکز بر شفقت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود فراهیجان منفی، تحمل آشفتگی و عملکرد جنسی در زنان نابارور پیشنهاد داد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
227 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: زنان نابارور در زندگی با اضطراب زیادی مواجه می شوند و به نظر می رسد که درمان های برگرفته از موج سوم روان درمانی بتواند در کاهش اضطراب آنها موثر واقع شود. در نتیجه، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب زنان نابارور بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های دارای پزشک متخصص باروری شهر تهران در سال 1401 بودند. نمونه پژوهش 45 نفر بودند که پس از بررسی معیارهای ورود به پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان های مبتنی بر شفقت و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و در این مدت گروه گواه درمانی دریافت نکرد. داده ها با سیاهه اضطراب بک و همکاران (1988) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که هر دو روش درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه باعث کاهش اضطراب زنان نابارور شدند و اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب آنان بیشتر بود (001/0> P ). نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر و با توجه به اثربخشی بیشتر درمان مبتنی بر شفقت در مقایسه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب زنان نابارور، پیشنهاد می شود که درمانگران در مداخله های خود از روش درمان مبتنی بر شفقت استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روانشناختی زنان نابارور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناباروری یک وضعیت شایع در زنان در سن باروری است که اغلب با مشکلات روان شناختی همراه است. هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه تأثیر مداخله های طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور انجام شد. روش: این مطالعه در چارچوب یک طرح شبه آزمایشی چند گروهی با پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. از بین زنان مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر ساری در سال 1401 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل، هر گروه 15 نفر گمارش شدند. مداخله های طرحواره درمانی در 12 جلسه و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی ارائه شدند. پرسش نامه های نگرانی (مایر و همکاران،1990) و بهزیستی روان شناسی ریف(1989) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شدند. یافته های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و بونفرنی در فضای نرم افزار SPSS26 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری بین گروه های درمان مبتنی بر طرحواره و ذهن آگاهی با گروه کنترل وجود داشت. هر دو مداخله تأثیرات معناداری بر کاهش نگرانی و افزایش بهزیستی روان شناختی در زنان نابارور داشتند (001/0P<). همچنین، بین اثربخشی گروه های آزمایش بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری مشاهده نشد. (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از اثرات همسان طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نگرانی و بهزیستی روان شناختی زنان نابارور در ایران بود. ازاین رو متخصصین، پژوهشگران و درمان گران این حوزه می توانند از این مداخله ها به عنوان گزینه های مؤثر درمانی جهت بهبود کارکردهای روان شناسی زنان نابارور در کنار درمان های پزشکی آن ها استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان نابارور انجام پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی بود که با دو گروه آزمایش، طرح پیش آزمون – پس آزمون و یک گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری، شامل کلیه زنان متاهلی بود که دچار مشکل ناباروری بودند و به مرکز ناباروری میلاد مشهد در زمستان 1400 مراجعه کرده بودند. 45 نفر به صورت دردسترس انتخاب شدند و در 3گروه 15 نفری به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه احساس تنهایی (UCLA) و پرسشنامه طلاق عاطفی (EDS) در پیش آزمون پاسخ دادند. سپس گروه های آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای، با درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی اجرا شد. گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. بعد از اتمام جلسات پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده نرم افزار 26spss- و روش تحلیل واریانس مکرر بررسی شدند.یافته ها: تحقیق نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری بین گروه های آزمایش، درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد(001/0< P). نتایج نشان داد اثربخشی رویکرد طرحواره درمانی نسبت به هیجان مدار تأثیر بیشتری براحساس تنهایی و طلاق عاطفی زنان داشته است.