مطالب مرتبط با کلیدواژه

اضطراب بنیادی


۱.

واکاوی حیات سیاسی احمد قوام بر اساس نظریه «روان کاوی اجتماعی» کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمد قوام شخصیت سیاسی کارن هورنای روان کاوی اجتماعی اضطراب بنیادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۴۲۳
همواره عملکرد سیاستمداران از جوانب گوناگون مورد بررسی قرار گرفته، اما تحلیل شخصیت و حیات سیاسی آن ها با استفاده از مباحث بیان شده در حوزه روان شناسی کم تر صورت پذیرفته است. احمد قوام یکی از سیاستمداران تأثیرگذار در دوران معاصر ایران محسوب می شود که قضاوت های متفاوت و حتی متناقضی در مورد او و عملکرد سیاسی وی شکل گرفته است. بدین ترتیب، پرسش پیش روی این پژوهش این است که با توجه به رفتارها و گرایشات سیاسی متنوع احمد قوام، و نگرش های مختلفی که در مورد حیات سیاسی وی وجود دارند، عملکرد و شخصیت سیاسی وی را از منظر روان شناسی سیاسی در چه چارچوبی می توان تحلیل نمود؟ در پژوهش حاضر تلاش شده تا به گونه ای تحلیلی و با بهره گیری از مفاهیم مطرح شده در نظریه «روان کاوی اجتماعی» کارن هورنای، ویژگی های شخصیتی و حیات سیاسی احمد قوام مورد واکاوی قرارگیرد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که می توان مهم ترین علت در فراز و فرودهای شخصیت «پرخاشگر» و «سلطه جوی» قوام را ناشی از تلاش وی برای ارائه یک «خودِآرمانی» از خویشتن جهت بازیابی «امنیت روانی» سرکوب شده اش و محور قراردادن نیاز به قدرت و پاسخ گوئی به نیاز فزاینده «خودِآرمانی اش» به قدرت دانست. این پژوهش همچنین نشان می دهد که رویکردهای بین رشته ای، و به ویژه استفاده از روان شناسی سیاسی که از پیوند میان علم روان شناسی و سیاست شکل گرفته است، می تواند دریچه ای نو را در واکاوی شخصیت و حیات سیاسی سیاستمداران، پیش روی محققان این عرصه قرارداده و دانش ما را در تحلیل روان شناختی عملکرد بازیگران دنیای سیاست ارتقاء دهد
۲.

تحلیل روان کاوانه شخصیتِ زنِ رمانِ دل فولاد براساس آرای کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۳۳۴
کارن هورنای (۱۹۵۲- ۱۸۸۵) از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی مؤثر بر شکل گیری شخصیت تأکید کرد و در تحلیل هایش، روان کاوان را به دقت در بسترهای اجتماعی ای که فرد در آن رشد می کند، فراخواند. ما نیز در این جُستار با بهره گیری از آرای او به تحلیل و بررسی شخصیت اصلی رمان دل فولاد؛ یعنی، افسانه پرداختیم. روش ما در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مقصودمان، پاسخ به این پرسش اصلی بود که افسانه برای محافظت خویش در برابر اضطراب بنیادی از چه سازوکاری بهره گرفته است. یافته های این پژوهش نشان داد که، کلیدِ فهم و شناختِ اضطراب افسانه، درک نظام مردسالاری است که او مجبور به زیستن در آن است. در بستر مناسبی که نظام مردسالار فراهم می کند، پدر خشن و همسر قمارباز افسانه خود را مُحق می دانند تا دست به تحقیر و آزار او بزنند که همین امور موجبات اضطراب بنیادی را در شخصیت او فراهم می کنند. اضطراب افسانه بعد از مهاجرت به تهران و در پی اثبات شایستگی خویش به پدرش افزایش می یابد. از این رو، او برای مقابله با آن از گرایش روان رنجورانه ی حرکت علیه مردم استفاده می کند، اما این سازوکار در تعارض با گرایش های عزلت گزینی و مهرطلبی قرار می گیرد و موجب شکل گیری تضاد بنیادی در شخصیتش می شود.
۳.

تحلیل روان کاوانه شخصیت اصلی رمان هَرَس براساس آرای کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان هرس نسیم مرعشی روان کاوی کارن هورنای روان رنجوری اضطراب بنیادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
کارن هورنای از جمله روان کاوانی است که بیش از فروید بر تعامل های اجتماعی به مثابه عواملی مؤثر بر شکل گیری شخصیت تأکید کرد و در تحلیل هایش، روان کاوان را به دقت در بسترهای اجتماعی ای که فرد در آن رشد می کند، فراخواند. ما نیز در این جُستار با بهره گیری از آرای هورنای به تحلیل شخصیت اصلی رمان هَرَس؛ یعنی نَوال، پرداختیم. روش ما در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقصودمان، پاسخ به این پرسش اصلی بود که نَوال برای محافظت خویش در برابر اضطراب بنیادی از کدام گرایش روان رنجور استفاده کرده است؟ یافته های این مقاله نشان داد که شرایط نامطلوب ایام کودکی نوال، همچون فقدان مادر و عدم توجه پدر به نیازهای اساسی اش به شکل گیری اضطراب بنیادی در شخصیت او می انجامد. در ایام جوانی مرگ فرزند سبب شدت یافتن اضطراب بنیادی در او می شود. نَوال برای محافظت از خود در برابر اضطراب بنیادی از گرایش های روان رنجورانه (حرکت به سوی مردم، حرکت علیه مردم و حرکت به دور از مردم) بهره می جوید و در نهایت دوری از مردم را برمی گزیند و گرایش روان رنجورانه حرکت به دور از مردم در او شکل می پذیرد. این گرایش به سبب تعارضی که با دیگر گرایش ها دارد موجب شکل گیری تضاد بنیادی در شخصیت نوال می شود. در این شرایط، او برای محافظت از خویش  به خود ایده آلی (مادری برای تمام مردگان) رومی آورد. خود ایده آلی به نوبه خود بر وخامت شرایط روانی شخصیت می افزاید و او را بیش از پیش از واقعیت پیرامون و خود واقعی اش دور می سازد.