مطالب مرتبط با کلیدواژه

گزاره پایه


۱.

بررسی شبهات مبناگرایی اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: علامه طباطبایی بدیهی نظری مبناگرایی مبناگرایی اسلامی گزاره پایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۷۴ تعداد دانلود : ۴۳۶
اغلب حکمای مسلمان از جمله علامه طباطبایی در حوزه تصورات و تصدیقات به قرائت خاصی از مبناگرایی معتقدند. در مبناگرایی علامه، معارف اعم از تصوری و تصدیقی به بدیهی و نظری تقسیم می شوند. بدیهیات بی نیاز از دیگر معلومات اند اما نظریات، سرانجام باید به بدیهیات منتهی شوند. ابتنای نظریات بر بدیهیات در تصورات از طریق تعریف، و در تصدیقات تنها از راه برهان شکل می گیرد. مبناگرایی با چالش های جدیدی از جمله انکار باورهای پایه و نفی ویژگی خطاناپذیری باورهای پایه مواجه شده است. سؤال اصلی این است که آیا مبناگرایی اسلامی با تأکید بر دیدگاه علامه توان پاسخگویی به شبهات جدید و دفع آنها را دارد؟ با توجه به اینکه مبناگرایان مسلمان، از یک سو، مبناگرایی خود را بر بدیهیات بویژه اولیات بنیان نهادند، از سوی دیگر، معیار صدق گزاره های نظری را ارجاع آنها به بدیهیات در ماده و صورت دانسته اند، اشکالات یاد شده بر مبناگرایی اسلامی وارد نیست و مبناگرایی اسلامی از چنان ظرفیتی برخوردار است که توان پاسخگویی به این انتقادات را دارد.
۲.

پایه بودن اعتقاد به خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و آلوین پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا معرفت شناسی اصلاح شده علامه طباطبایی آلوین پلانتینگا گزاره پایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  6. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۲۷۸۹ تعداد دانلود : ۸۸۱
اعتقاد به وجود خدا، همواره در معرض حملات نظری بوده و یکی از این موارد، چالش در توجیه این باور است. در مقاله حاضر، نظرهای علامه سید محمدحسین طباطبایی و آلوین پلانتینگا در مواجهه با چالش فوق بررسی و با تحلیل دیدگاه آنها، مقایسه ای انجام خواهد گرفت. اگرچه هر دوی ایشان اعتقاد به خدا را از دلیل بی نیاز می دانند و برهان را تنها مؤید ایمان می پندارند، پلانتینگا که به سنت معرفت شناسی اصلاح شده تعلق دارد، با نقد بنیادی نظریه مبناگروی سنتی در توجیه، گزاره «خدا وجود دارد» را برای فرد دیندار از جرگه گزاره های واقعاً پایه معرفی می کند و البته آن را بدیهی نمی داند. این در حالی است که او نمی تواند معیار جامع و مانعی را برای گزاره های پایه ارائه دهد. اما علامه طباطبایی که به مکتب مبناگروی سنتی در توجیه وفادار است، برای اثبات وجود خدا از اصلی بهره می برد که مناقشه ای در پایه بودن آن وجود ندارد؛ یعنی اصل عدم اجتماع نقیضین. به این ترتیب علامه طباطبایی با تحلیل موضوع گزاره فوق، آن را به عنوان گزاره ای بدیهی اولی معرفی می کند.
۳.

معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه از نگاه متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گزاره مکتسب گزاره پایه گزاره بیّن مبادی بدیهی الواجب قبولها صنعت های پنج گانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۶ تعداد دانلود : ۳۴۹
تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه در تبیین مباحث معرفت شناختی و داوری میان دیدگاه ها در معرفت شناسی، و به ویژه در مبناگروی، نقشی اساسی دارد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه از نگاه متفکران مسلمان چیست؟ افزون بر آن، آیا گزاره های پایه از نظر معرفت شناختی لزوماً یقینی اند؟ آیا مبدئیت گزاره های پایه، واجد معیارﹾ نسبی است؟ در این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی به پرسش های مذکور پاسخ داده خواهد شد. از نظر متفکران مسلمان، معیار تقسیم گزاره ها به پایه و غیرپایه نیازمندی به استدلال و بی نیازی از آن است. براین اساس گزاره ها به لحاظ استدلال که یکی از شیوه های تفکر است به دو قسم پایه و غیرپایه تقسیم می شوند. گزاره های پایه لزوماً یقینی نیستند و شامل ظنیات هم می شوند، حتی مجازاً گزاره های مخیل را، که مقتضی تصدیق نیستند، دربرمی گیرند. برخی مبادی (گزاره های پایه) همواره و به طور مطلق، صرف نظر از هدف استدلال و اینکه در کدام علم و صنعت به کار گرفته می شوند، بی نیاز از استدلال اند؛ مانند اولیات و وجدانیات؛ هرچند برخی از آنها تنها در صنعت خود اینچنین اند. بنابراین می توان گفت پایه بودن دسته ای از گزاره های مبدأ، به یک معنا، نسبی است؛ اما دسته ای دیگر مطلق هستند. پس به نظر می رسد گستره گزاره هایی که به گزاره های پایه شهرت یافته اند، محدودتر است و تنها دسته ای از آنها، واقعاً و به طور مطلق، واجد معیار و بی نیاز از استدلال اند. افزون بر آن، درصورتی که ملاک تقسیم گزاره ها مقتضی تصدیق بودن آنها باشد، صنعت شعر از گستره تصدیق خارج می شود و نباید آن را از مبادی تصدیق به شمار آورد.