مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
اطلاق و تقیید
حوزه های تخصصی:
یکى از مباحث بنیادین در عرفان عملى، موضوع «معرفت نفس» است. اهل معرفت مسئله «معرفت نفس» را پایه همه معارف دانسته، آن را نردبان معرفت پروردگار مى دانند. منظور از «معرفت» در بحث معرفت نفس، همان معرفت حضورى و شهودى به نفس است. از دیگر محورهاى پایه اى در عرفان اسلامى، مبحث «انسان کامل» است. انسان کامل در هر زمانى، دربردارنده همه معنویات، هدایت ها و معارف ناب الهى است. تنها مصداق زنده انسان کامل در عصر کنونى، حضرت مهدى (عج) است. مسئله اصلى این پژوهش آن است که آیا سالکى که در وادى «معرفت نفس» گام برداشته است، مى تواند در مراحل عالى آن، انسان کامل و حجت زنده پروردگار را شاهد باشد؟
هدف این پژوهش تبیین رابطه میان «معرفت شهودى نفس» و «مهدویت» است که با روش «تحلیل عقلانى» به این نتیجه رسیده که امکان معرفت شهودى به انسان کامل و جایگاه برجسته او براى برخى از اهل معرفت، و البته در حد قابلیت قابل وجود دارد.
تأملی در مُخلّ اطلاق بودن وجود قدر متیقن در مقام تخاطب (با تأکید بر مبانی اصولی محقق خوانساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲۳
39 - 25
حوزه های تخصصی:
استخراج مبانی اصولی برخی از فقها که از ایشان اثر اصولی مستقلی به جا نمانده، اهمیت ویژه دارد و محقق خوانساری از این جمع است. در این جستار ضمن بررسی یکی از مسائل پرکاربرد اصول فقه، یعنی کیفیت احراز دلالت لفظ مطلق بر اطلاق، به تحلیل و بررسی مبنای وی در این خصوص پرداخته شده است. نویسندگان پس از تتبع در کتب اصولی و کتاب جامع المدارک فی شرح مختصر النافع، به این نتیجه نائل شده اند که دلالت لفظ مطلق بر اطلاق ناشی از وضع نیست؛ بلکه به کمک دلیل عقل و از طریق مقدمات حکمت است. این مقدمات متشکل از امکان اطلاق و تقیید، نبود قرینه بر تقیید، در مقام بیان بودن متکلم و عدم انصراف لفظ مطلق به بعضی از افراد است؛ ضمن اینکه در تمسک به اطلاق نیازی به منتفی بودن قدر متیقن در مقام تخاطب نیست؛ بلکه اساساً قدر متیقن در مقام تخاطب امری بی معناست.
امنیت ملی و ارتباط آن با وجوب استکبارستیزی در اسلام (با تمرکز بر امنیت اقتصادی)
منبع:
مطالعات امنیت اقتصادی سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 39
حوزه های تخصصی:
«امنیت ملی» از موضوعاتی است که اسلام اهمیت ویژه ای برای آن قائل است. تا آنجا که پیامبر اکرم () می فرماید: «در گفتارِ بى کردار، و دیدنِ بى آزمودن ... و زندگى بدون سلامت و وطن بدون امنیت و شادمانى، خیرى نیست.» (شیخ صدوق، 1413ق، ج۴، ص. ۳۶۹) می توان مدعی بود اموری که امنیت مردم و حاکمیت، به آن ها وابسته است، الزاماتی مشخص و مورد قبول همه عقلاست که عبارتند از: «قدرت اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی». آنچه ما در پی آن هستیم ارتباط امنیت ملی با «وجوب مبارزه با مستکبرین» در مکتب سیاسی تشیع است که یک حکم فقهی محسوب می شود. چگونگی امکان وصول به امنیتی فراگیر در حوزه های مذکور به خصوص حوزه اقتصادی، با وجود چنین حکمی در حاکمیت اسلامی از موضوعاتی است که نیازمند تحقیق است. به خصوص آن که مبارزه با سلطه گران، هزینه های زیادی را بر پیکره ملت و حاکمیت، تحمیل می کند، به علاوه وجوب مقابله با آنان، چنانچه بررسی خواهد شد از نظر فقهی، مطلق است و مقتضیات زمان و مکان نمی تواند این حکم را مقید سازد. بنابراین در این مقاله در پی پاسخ به سه سؤال هستیم. اولاً امنیت ملی چیست؟ ثانیاً مبانیِ فقهیِ استکبارستیزی و اطلاق آن، کدام اند؟ ثالثاً با توجه به هزینه هایی که ایستادگی در برابر زیاده خواهان، بر مسلمین تحمیل می کند، چگونه از طریق عمل به این تکلیف از یک سو به امنیت ملی همه جانبه و از سوی دیگر منافع اقتصادی، دست پیدا خواهیم کرد؟ این مقاله به روش اجتهادی و استنباطی و بر اساس تجزیه و تحلیل از منابع موجود، انجام گرفته و نتایج به دست آمده نشان می دهد که چگونه ظلم ستیزی به ایجاد امنیت ملی فراگیر و تأمین منافع اقتصادی منجر خواهد شد.
تحلیل نقش قدر متیقن در اطلاق گیری و طرق کشف آن با رویکردی به آرای امام خمینی و شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال پنجاه و چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۹
97 - 116
حوزه های تخصصی:
از مسائل پردامنهٔ اصولی پس از عصر سلطان العلما بنا بر رأی مشهور، اثر مقدمات حکمت در تمسک به اطلاق است. طبق دیدگاه آخوند خراسانی یکی از مقدمات حکمت برای تمسک به اطلاق، قدر متیقن و طرق کشف و فهم آن است. قدر متیقن در مقابل فرد یا حصهٔ مشکوک، فرد یا حصه ای از مطلق است که به یقین در شمول حکم قرار دارد. آخوند با تقسیم بندی قدر متیقن به دو قسم قدر متیقن در مقام تخاطب (داخلی) و قدر متیقنِ خارجی، قدر متیقن در مقام تخاطب را مانع اطلاق دانسته است، ولی برخی از اصولیان فرقی بین اقسام قدر متیقن در تمسک به اطلاق قائل نشده اند. این جستار پس از واکاوی دقیق اقسام قدر متیقن، درصدد پاسخ به این پرسش مهم است که مقتضای تحقیق و به کارگیری قواعد اصولی در خصوص اعتبار و حجیت قدر متیقن و نیز مقدمیت آن برای تمسک به اطلاق چیست و این قدرمتیقن چگونه کشف می شود؟ در این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی با بررسی دیدگاه های متفاوت و با تکیه ویژه بر آرای امام خمینی و شهید صدر، این نتیجه حاصل شده است که اولاً اجرای مقدمات حکمت، امر ارتکازی نزد عقلا است. ثانیاً قدر متیقن به هر دو قسم خویش مانع اطلاق نیست و در واقع، مقدمیت قدر متیقن به همان احراز در مقام بیان بودن متکلم بر می گردد و قدر متیقن تا به حد انصراف ظهوری نرسد، مُخلّ تمسک به اطلاق نیست و گویی در بیان آخوند خراسانی، بین دلالت کلام بر ذات مقید به وصف حصه ای که مشتمل بر صفت معینی است و کلامی که دلالت می کند بر قیدیت این صفت و دخالت آن در موضوع حکم، خلط شده است. ثالثاً شناخت قدر متیقن به روش عرفی و به کمک مناسبت حکم و موضوع و گاه با استفاده از قراین لفظی به دست می آید.
استظهار؛ سازوکار نظریه پردازی در علوم رفتاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
«روش شناسی» پیش شرط تحقیق نظام مند است. علوم رفتاری اسلامی نیازمند روش شناسی معتبری است که با فقه، هماهنگ و همزبان باشد. هدف تحقیقترسیم سازوکار روش شناختی مشترک علوم رفتاری اسلامی و فقه با استمداد از ابزارهای موجود در دانش اصول فقه است. مطابق یافته های تحقیق، سازوکار «استظهار» در اصول فقه، متصدی تشریح معنای کلام شارع است که منبع نظریات مفهومی رفتاری در علوم اسلامی است. همین سازوکار در تشریح معنای رفتار متشرعان کارایی دارد. کاربرد این سازوکار در معنای رفتار، دارای سابقه تاریخی بین فقها از قرن چهارم هجری در استظهار رفتار معصومان علیهم السلام، فقها، متشرعان و عموم عقلاست. ظهور˚ نتیجه استظهار است و با تقویت احتمال متکی به قرائن واقعی شکل می گیرد. تعیین ظواهر در مدلول مطابقی کلام و رفتار، مبتنی بر اطلاق لفظی یا مقامی و مقدمات حکمت است. تعیین ظواهر در مدلول التزامی کلام و رفتار، براساس استیفای مفهوم موافق یا مخالف، و دلالت سیاقی شامل دلالت اقتضا، تنبیه و اشاره است.