مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
نهاد کتابخانه های عمومی کشور
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تسهیم دانش در میان کارکنان، یک مؤلفه ای کلیدی در راستای کسب مزیت رقابتی برای سازمان ها در محیط پویای امروز است. تسهیم دانش برای سازمان ها یک امر حیاتی است بنابراین هدف این مقاله شناسایی و دسته بندی موانع تسهیم دانش و نیز رتبه بندی این موانع و ارائه راهکار برای رفع این موانع در سازمان است.روش شناسی: در پژوهش حاضر از رویکرد آمیخته(کمی- کیفی) استفاده شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش مدیران، کارکنان اداری، رؤسای شهرستان ها در نهاد کتابخانه های عمومی کشور بوده و نمونه پژوهش شامل 39 نفر بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند.یافته ها: نتایج فراترکیب منجر به شناسایی 72 شاخص در 4 بعد اصلی که شامل موانع فناوری، موانع سازمانی، موانع فرهنگی و موانع فردی در تسهیم دانش شد. بُعد موانع فناوری شامل 12 شاخص ، بُعد موانع سازمانی شامل 21 شاخص، بُعد موانع فرهنگی شامل 15 شاخص، و درنهایت بُعد موانع فردی شامل 21 شاخص است.نتیجه: نتایج نشان داد که "موانع سازمانی" بیشترین تأثیر و "موانع فرهنگی" کمترین تأثیر را در تسهیم دانش در نهاد کتابخانه های عمومی کشور دارد. در نهایت راهکارهای لازم برای رفع موانع پیشنهاد شد.
بررسی وضعیت استفاده کتابداران و کاربران کتابخانه های عمومی از شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش کشف وضعیت استفاده کتابداران و کاربران کتابخانه های عمومی از شبکه های اجتماعی مجازی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نوع و روش شناسی، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش کتابداران و کاربران استفاده کننده از شبکه های اجتماعی اینستاگرام و بله در نهاد کتابخانه های عمومی هستند. تعداد 204 نمونه از جامعه کتابداران و 81 نمونه نیز از جامعه کاربران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. یافته ها: بین قالب اطلاعات (نحوه نمایش اطلاعات) ارایه شده و میزان تعامل کاربران و کتابداران (پسند کردن، نظر دادن و...) با صفحات مجازی شبکه های اجتماعی نهاد کتابخانه های عمومی کشور رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از نظر میزان تعامل کتابداران و کاربران با صفحات شبکه های اجتماعی مشخص شد که کتابداران با توجه به وجود رابطه استخدامی و لزوم تولید محتوا در صفحات مذکور به عنوان بخشی از وظایف محوله، ارتباط و تعامل بیشتری نسبت به کاربران دارند. همچنین از نظر کتابداران، استفاده از اطلاعات مرتبط موجود در صفحات شبکه های اجتماعی در عملکرد سازمانی آنها مؤثر است. با توجه به اینکه پلتفرم های خارجی مانند اینستاگرام در کشور گاه با محدودیت های قانونی مواجه می شوند، پیشنهاد می شود پلتفرم های داخلی با ارتقای خدمات خود از نظر فنی، باعث افزایش گرایش کاربران به استفاده از آنها شوند. اصالت/ارزش: مهم ترین نتیجه پژوهش این است که کتابخانه های عمومی اقدام به فعالیت در شبکه های اجتماعی کرده اند و این اقدام فعلاً در سطح وظیفه سازمانی مانده است و این کتابخانه ها هنوز نتوانسته اند به جذب کاربران و تعامل مناسب با آنها در این شبکه های اجتماعی بپردازند. لازم است کتابخانه های عمومی برای حذب و تعامل بیشتر با کاربران در این شبکه ها اقدام و برنامه ریزی کنند.
الگوی تحلیل عاملی تأمین منابع کتابخانه های عمومی از دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مجموعه سازی از مهم ترین و اساسی ترین کارها در کتابخانه ها و به معنای گردآوری منابع اطلاعاتی براساس طرحی تنظیم شده در جهت رفع نیاز مراجعه کنندگان است. با توجه به رشد روزافزون انتشارات در سطح جهان، افزایش سالانه قیمت کتاب ها و نشریات، کمبود بودجه و فضا، هیچ کتابخانه ای هرچند عظیم، قادر به فراهم آوری همه مواد کتابخانه ای نیست؛ بنابراین، انتخاب منابع اطلاعاتی از مهم ترین مراحل مجموعه سازی است و کتابخانه ها باید منابع مالی محدود خود را به تهیه موادی اختصاص دهند که به احتمال زیاد، بیشترین نیاز استفاده کنندگان خود را برآورده سازد. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تأمین منابع کتابخانه های عمومی کشور مبتنی بر دیدگاه کتابداران بود.روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی- تحلیلی بوده و برای ارائه الگو از تحلیل عامل اکتشافی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی و روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای بود که از استان های تهران، چهارمحال و بختیاری، گلستان، مازندران، فارس، خوزستان، خراسان رضوی، کرمان، همدان و آذربایجان شرقی در مناطق جغرافیایی مرکز، شمال، جنوب، شرق و غرب انتخاب شدند. تعداد کل کتابداران در شش خوشه 5250 نفر بود. جهت تعیین حجم نمونه پژوهش از روش تصادفی-خوشه ای استفاده و حجم نمونه برابر با 145 کتابدار تعیین گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه بود که از پژوهش رئیسی و همکاران استفاده شد که قبلاً از طریق روش گراندد تئوری به دست آمده بود و مبنای پرسش نامه قرار گرفت. روایی پرسش نامه صوری و محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت که میزان آن 0/815 بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه ای از عوامل مدیریتی، ساختاری، فرهنگی، مالی و عوامل قومیتی بر تأمین منابع در کتابخانه های عمومی کشور تأثیرگذار هستند. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عوامل مدیریتی با میانگین رتبه 4/95 در رتبه اول؛ عوامل ساختاری با میانگین رتبه 3/75 در رتبه دوم؛ عوامل فرهنگی با میانگین رتبه 3/19 در رتبه سوم؛ عوامل مالی با میانگین رتبه 2 در رتبهه چهارم و عوامل قومیتی با میانگین رتبه 1/11 در رتبه پنجم و آخر سیاست گذاری ها و دستورالعمل های نهاد در بهبود تأمین منابع کتابخانه ای از دیدگاه کتابداران قرار داشت.
نتیجه گیری: در راستای بهبود و ارتقای امر مجموعه سازی کتابخانه های عمومی، افزایش منابع و روزآمد نگه داشتن آن ها، توجه به نظرات کتابداران و کاربران در تهیه منابع، تأمین منابع مرتبط با ارزش های جامعه و همچنین بازاریابی و عدم وابستگی بیش ازحد کتابخانه ها به بودجه دولتی ضروری است.
آموزش و ترویج مهارت های شهروندی از طریق کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کتابخانه های عمومی بر آموزش و ترویج مهارت های شهروندی از دیدگاه مدیران کتابخانه های عمومی بود. روش: روش پژوهش از نوع پپیمایشی-تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه مدیران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی شهر تهران به تعداد 45 نفر در تابستان 1396 بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. یافته ها: شاخص اهمیت آموزش و ترویج مهارت های شهروندی از سوی کتابخانه های عمومی و نیز اثرگذاری کتابخانه ها در این زمینه بیشترین پاسخ ها را به خود اختصاص داده است. از میان روش ها و شیوه های مؤثر در ترویج و آموزش مهارت های شهروندی در کتابخانه های عمومی از نظر مدیران، نمایش کتاب های مرتبط و برگزاری دوره مهارت های سواد اطلاعاتی از اولویت بیشتری برخوردار بود. نتیجه گیری: نهادهای آموزشی مانند کتابخانه و مراکز اطلاعاتی سهم و نقش بسیار مهمی در ترویج و آموزش مهارت های شهروندی دارند. همچنین تنوع در ارائه انواع خدمات می تواند در ارتقای انواع مهارت های شهروندی مؤثر واقع شود.
آینده پژوهی تأثیر کلان داده بر مدیریت و خدمات کتابخانه های عمومی کشور و ارائه مدل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، آینده پژوهی مدیریت کلان داده ها در کتابخانه های عمومی، وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور در قرن 21 و ارائه مدل راهبردی است. روش شناسی: این پژوهش از نوع آینده پژوهی بوده و با استفاده از روش دلفی در سه دور انجام شده است. جامعه آماری پنل دلفی، متشکل از 20 نفر از متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و علم اطلاعات و دانش شناسی می باشند. براساس پرسشنامه مورد اجماع پنل دلفی از 77 نفر کارشناسان در مراکز استانی که براساس جدول مورگان انتخاب شدند، در خصوص اولویت های کاربرد کلان داده و قطعیت و عدم قطعیت آنها با مقایسه وضعیت فعلی و آینده سوال شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، مدل راهبردی مطلوب پیشنهاد شده است. 30 گویه پرسشنامه از لحاظ دو ضریب نسبی روایی محتوی (CVR) و شاخص روایی محتوی (CVI) مورد تایید قرار گرفتند و پایایی پرسشنامه نیز براساس ضریب آلفای کرونباخ 86% محاسبه شد. یافته ها: کتابخانه های عمومی کشور در حال حاضر به مقدار بسیار اندکی از کلان داده استفاده می کنند. طبق نظر خبرگان، کاربرد کلان داده موجب ایجاد امکان دسترسی سریع به داده های روزآمد و تامین و تولید داده ها با فرمت های گوناگون از محل های مختلف خواهد شد. تامین ابزارهای تجزیه و تحلیل داده، تامین زیرساخت یکپارچه سازی اطلاعات و اتصال کتابخانه های عمومی، تامین هزینه مربوط به تجهیزات و سرورهای قدرتمند و روزآمدسازی دانش و مهارت های کتابداران از ضرورت های بهره گیری از کلان داده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر آینده پژوهی وضعیت کلان داده در کتابخانه های عمومی را پیش بینی کرده و بر این اساس، مدل راهبردی برای مدیریت کلان داده در کتابخانه های عمومی کشور را پیشنهاد داده است.
ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی با استفاده از مدل تحلیل شکاف لایب کوال: مطالعه موردی کتابخانه های مناطق سیستانی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط کتابخانه های عمومی مناطق سیستانی استان سیستان و بلوچستان و مشخص کردن اختلاف بین خدمات ارئه شده و خدمات مورد انتظار کاربران انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر به شیوه کمّی و به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری تحقیق را کاربران کتابخانه های عمومی شهرهای زابل، هیرمند، زهک، هامون و نیمروز تشکیل می دهند که 5442 نفر هستند. طبق جدول مورگان، حجم نمونه حداقل 361 نفر تعیین شد. 365 پرسشنامه تهیه و به شیوه نمونه گیری طبقه ای توزیع گردید که از این میان 362 پرسشنامه قابل استفاده بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تی وابسته استفاده شده است. نتایج: در هر سه بُعد خدمات (کتابخانه به عنوان مکان، تأثیر خدمت و کنترل اطلاعات) میانگین خدمات ادراک شده به شکل معناداری بالاتر از حداقل انتظار و در عین حال پایین تر از حداکثر انتظارکاربران است. بُعد کتابخانه به عنوان مکان، بالاترین امتیاز، تأثیر خدمت دومین جایگاه و کنترل اطلاعات، پایین ترین میانگین را دارند. نتیجه گیری: به رغم پایین بودن فضای فیزیکی، بیشترین مشکل کاربران مربوط به بُعد کنترل اطلاعات است. بیشترین ضعف و شکاف مربوط به محتوای منابع و شیوه دسترسی به آن ها می باشد. از این جهت به نظر می رسد بزرگ ترین چالش کتابخانه های این منطقه، تجهیز و تقویت مدارک و منابع و نیز استفاده از ابزارهای الکترونیک و سازگار با امکانات موجود در جامعه است. همچنین، با توجه به ارتقاء جایگاه کتابخانه ها در مراودات و فعالیت های اجتماعی، لزوم توجه بیشتر به بهبود وضعیت فیزیکی ساحتمان و تجهیزات کتابخانه احساس می شود.
چارچوب ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی برای کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
318 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد اطلاعاتی به مجموعه ای از مهارت های مورد نیاز برای حرکت هدفمند در جامعه اطلاعاتی تعبیر می شود. کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از مجاری مهم و پرکاربردِ ارائه اطلاعات، نقش مشارکتیِ مهم و قابل توجهی در آموزش و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی دارند. امروزه در عصر پساسواد و با همه گیر شدن رسانه های مبتنی بر فناوری های نوین دیجیتالی و با پشت سر گذاشتن مراحل سنّتی سواد و ظهور سوادهای نوپدید، مطالعات سواد اطلاعاتی نیز با گذر از مدل ها و استانداردها، حرکت های نوینی را به سوی ارائه چارچوب ها آغاز نموده است. این امر باعث شده تا رویکردهای قابل توجهی در مطالعات این حوزه، با توجه به انعطاف پذیری و شمول بیشتر چارچوب ها نسبت به استانداردها، حاصل شود. در هزاره سوم، سواد اطلاعاتی یک قابلیت مهم برای تمام افراد جامعه محسوب می شود و پیشرفت هر جامعه، در گرو میزان حرکت آن جامعه در جهت نیل به جامعه اطلاعاتی کارآمد است. بنابراین، نقش کتابخانه های عمومی به عنوان یکی از زیرساخت های جامعه اطلاعاتی و یک سیستم مشارکت کننده و استمراردهنده مهارت های سواد اطلاعاتی، بسیار پررنگ تر از گذشته است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب ارتقای آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی برای مخاطبان کتابخانه های عمومیِ وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور می باشد. روش: نوع پژوهش کاربردی است و در زمره مطالعات آمیخته جای دارد. جامعه پژوهش 4 عنوان چارچوب سواد اطلاعاتی و 18 نفر از متخصصان و خبرگان سواد اطلاعاتی کشور بودند. داده های پژوهش با تلفیق سه رویکرد تحلیل محتوای چارچوب های سواد اطلاعاتی، سه دور رفت و برگشت پنل دلفی خبرگان سواد اطلاعاتی و تکنیک دیمتل، گردآوری شده و با استفاده از نرم افزارهای اِن ویووا، اکسل، متلب و نسخه 8 ایکس مایند، تحلیل و ارائه شدند. یافته ها: اجزاء چارچوب پیشنهادی با 7 مؤلفه و 52 شاخص مشخص شد. بیشترین مقدار وزن نسبی و درجه اهمیت مربوط به دو مؤلفه «اشاعه اطلاعات» (482/10) و «ارزیابی اطلاعات» (712/9) بود و مؤلفه «ترکیب اطلاعات» (434/9) کمترین درجه اهمیت را نسبت به سایر مؤلفه ها کسب کرد. نتیجه گیری: چارچوب حاصل از این پژوهش می تواند در بهبود خلأ ناشی از فقدان برنامه ریزی های منسجم و اجرای مستمر آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در کتابخانه های عمومی و تحقق هدف ها و مأموریت های آموزشی نهاد کتابخانه های عمومی کشور مؤثر واقع شود. این چارچوب می تواند در سطوح خُردتر، در طراحی و تدوین میکرو مدل های بافتی سواد اطلاعاتی در انواع مختلف کتابخانه های عمومیِ وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی (منطقه ای، شهری، روستایی، سیار) نیز به کار گرفته شود. همچنین می تواند با جریان سازی علمی مناسب در این زمینه، در پر کردن شکاف های پژوهشی در حوزه سواد اطلاعاتی در بافت کتابخانه های عمومی کشور، و در مهارت افزایی به جامعه بزرگ مخاطبان این کتابخانه ها مؤثر واقع شود. بهره گیری از چارچوب های سواد اطلاعاتی به عنوان یک راهبرد عملی، در جهت آموزش و ارتقای مهارت های سواد اطلاعاتی در کتابخانه های عمومی، می تواند یکی از راهبردهای زمینه ساز توسعه پایدار اطلاعاتی جوامع به شمار آید.
ارائه مدل مفهومی سیستم اطلاعات مدیریت معاونت توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی سیستم اطلاعات مدیریت معاونت توسعه کتابخانه ها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانه های عمومی کشور است.
روش : پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظر نوع گردآوری داده ها، رویکرد پژوهش کیفی و روش آن تحلیل محتوای کیفی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان معاونت توسعه نهاد کتابخانه های عمومی کشور بود. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که سؤالات آن بعد از سه مصاحبه، نهایی شد. 19 نفر از کارکنان معاونت توسعه نهاد به عنوان نمونه پژوهش با روش هدفمند، و با حداکثر تنوع انتخاب شدند. بعد از هر مصاحبه، متن آن پیاده سازی و کدگذاری شد. در تحلیل محتوای مصاحبه ها کدهای اولیه، مقوله های فرعی و مقوله های اصلی استخراج شدند.
یافته ها: در تحلیل مصاحبه ها تعداد 12 فرایند برای معاونت توسعه نهاد شناسایی شد. فرایندهای اداره کل تأمین منابع شامل دو فرایند تعیین تکلیف منابع اهدایی و شناسایی منابع کتابی و غیرکتابی بود. فرایندهای اداره ترویج کتابخوانی و امور فرهنگی شامل سه فرایند برگزاری مسابقات کشوری، تبلیغات دیجیتالی، و نشست های کتابخانه ای بود. اداره کل توسعه کتابخانه ها و مشارکت ها شامل هفت فرایند اصلی شامل ایجاد و طراحی کتابخانه ها، طراحی خدمات برای کتابخانه ها، فهرست نویسی، فرایند صلاحیت احراز پست، فرایند انتخاب برگزیدگان کشوری، فرایند بروزرسانی دستورالعمل ها و آیین نامه های مربوط به کتابخانه ها، و فرایند پشتیبانی و توسعه نرم افزار سامان بود. برای هر کدام از فرایندها، دروندادها به عنوان اطلاعات مورد نیاز کارشناسان جهت انجام فرایند و بروندادها به عنوان گزارش خروجی فرایندها برای مدیران شناسایی شد. همچنین ویژگی های هر کدام از اطلاعات نیز تعیین گردید.
نتیجه گیری: در پژوهش حاضر با شناسایی فرایندهای معاونت توسعه نهاد، فهرستی از اطلاعات مورد نیاز کارشناسان و مدیران با ویژگی های مورد نظر برای هر فرایند تهیه شده است. براساس این فرایندها، دروندادها و بروندادها و ویژگی های اطلاعات، می توان مدل سیستم اطلاعات مدیریت معاونت توسعه نهاد را به صورت سلسله مراتبی ترسیم کرد. در این راستا، به معاونت توسعه نهاد پیشنهاد می شود براساس نیازهای مدل مفهومی شناسایی شده در این پژوهش، یک سیستم اطلاعات مدیریت با داشبوردهای پیشنهادی برای فرایندهای مختلف طراحی شود. همچنین پژوهش حاضر مدلی برای سیستم های مدیریت اطلاعات سازمان ها در اختیار می گذارد که راهنمایی برای استخراج مؤلفه های سیستم اطلاعات مدیریت آنها است.
طراحی و تبیین عوامل مؤثر بر قابلیت های نوآوری فناورانه (مورد مطالعه: نهاد کتابخانه های عمومی کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
221 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه قابلیت های فناورانه از لوازم پیشرفت صنعتی کشورها بوده و هر کشوری متناسب با اقتضائات خود، راهبردهایی برای توسعه قابلیت های فناورانه اتخاذ می کند. سازمان ها هم برای توسعه محصولات و خدمات واحد و ایجاد منفعت در بازار، باید درگیر نوآوری فناورانه شوند و این میسّر نمی شود، مگر با پایه ریزی بر مبنای منابع دانشی معتبر. در این راستا، پژوهش حاضر، طراحی و تبیین عوامل مؤثر بر قابلیت های نوآوری فناورانه در نهاد کتابخانه های عمومی کشور می باشد. روش: این پژوهش از جنبه هدف اکتشافی و از نظر مخاطب پژوهشی بنیادی و با توجه به نوع داده ها پژوهشی آمیخته (ترکیبی) است. در این روش ابتدا داده های کیفی و در مرحله دوم داده های کمّی گردآوری و تحلیل می گردد. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش را خبرگان اجرایی که آشنایی کامل با نهاد کتابخانه های عمومی کشور داشتند، تشکیل داده اند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، نمونه گیری هدفمند است. بدین ترتیب باید افرادی مورد مصاحبه قرار گیرند که در زمینه اقدامات، فعالیت ها و امورات نهاد کتابخانه های عمومی کشور تخصص داشته و آن را تجربه کرده باشند. با انجام 15 مصاحبه، تشخیص پژوهشگران این بوده که اطلاعات گردآوری شده به نقطه اشباع رسیده و نیازی به انجام مصاحبه های بیشتر نیست. جامعه آماری پژوهش در مرحله کمّی شامل تمام کتابداران کتابخانه های عمومی سراسر کشور به تعداد 6171 نفر است که برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 362 نفر به عنوان حجم کل نمونه تعیین شدند، و با توجه به خطای 05/0 درصد و احتمال عدم بازگشت برخی از پرسشنامه ها، 382 پرسشنامه توزیع گردید که البته همه پرسشنامه ها وصول و تحلیل شدند. روش نمونه گیری در بخش کمّی، تصادفی طبقه ای بوده است. هر یک از استان های کشور به عنوان یک طبقه در نظر گرفته شده و تعداد نمونه در هر استان براساس تعداد کارکنان نهاد کتابخانه های عمومی آن استان در نظر گرفته شده است. همچنین در مرحله اول پژوهش(بخش کیفی)، ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته و در مرحله دوم (بخش کمّی) پرسشنامه محقق ساخته است. این پرسشنامه شامل 85 گویه بوده و بر مبنای یافته های حاصل از تحلیل بخش کیفی پژوهش طراحی شده است. روایی ابزارهای پژوهش (مصاحبه و پرسشنامه) با استفاده از روش روایی محتوا، و پایایی مصاحبه ها با استفاده از روش باز آزمون با ضریب 87/0 و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 948/0 بررسی و تأیید شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی داده های کیفی حاصل از مصاحبه ها، از روش تحلیل تِم و به منظور تحلیل داده های کمّی حاصل از پرسشنامه ها، از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته ها: قابلیت های نوآوری فناورانه دارای شش عامل آموزش و یادگیری، تحقیق و توسعه، مدیریت، منابع انسانی، تحلیل بازار و ساختار سازمانی است. عامل مدیریتی با بار عاملی 951/0، دارای بیشترین و عامل آموزش و یادگیری با بارعاملی 794/0 دارای کم ترین تأثیر بر قابلیت های نوآوری فناورانه است. همچنین عوامل آموزش و یادگیری، تحقیق و توسعه، مدیریت، منابع انسانی، تحلیل بازار و ساختار سازمانی بر قابلیت های نوآوری فناورانه نهاد کتابخانه های عمومی کشور تأثیرگذار بوده و الگوی ارائه شده نیز دارای برازش مناسب است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش شش عامل آموزش و یادگیری، تحقیق و توسعه، مدیریت، منابع انسانی، تحلیل بازار و ساختار سازمانی بر قابلیت های نوآوری فناورانه در نهاد کتابخانه های عمومی کشور تأثیر معناداری دارند. فعالیت های تحقیق و توسعه زمانی ثمربخش است که با آموزش و یادگیری همراه باشد. در صورت عدم وجود منابع انسانی مناسب، یک فناوری نوظهور مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. اگر طراحی ساختار سازمانی با توجه به تغییرات محیط باشد، و تحلیل بازار هم با استفاده از سیستم های دریافت بازخورد و رفع نیاز مراجعان همراه باشد، منجربه توسعه و بهبود قابلیت های نوآوری فناورانه می گردد. بنابراین، نتایج این پژوهش می تواند مدیران را در جهت برنامه ریزی برای ارتقاء و بهبود وضعیت قابلیت های نوآوری فناورانه کارکنان در نهاد کتابخانه های عمومی از طریق شناسایی ابعاد آن کمک کرده و با بهبود قابلیت های نوآوری فناورانه، زمینه را برای رشد کارکنان و درنهایت رشد سازمان مهیاء سازد.