ردیابی حرکات چشمی، رویکردی برای سنجش خواندن برپایه تعامل دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه:
حجم اطلاعات دیداری قابل استفاده در پیرامون ما، بسیار زیاد و توان پردازش کل این حجم، از عهده بشر خارج است. آنچه که از طریق چشم (تخصصی ترین عضو در ادراک بشر) دریافت می کنیم دانش ما را درباره جهان خارج شکل می دهد. بنابراین حرکات چشمی معرف فعالیت های پردازشی ذهن انسان از جمله خواندن و پویش متن و تصویر است. عمده حرکات چشمی انسان شامل خیره شدن و پرش است. چشم، پیام دیداری را تا هنگام انجام یک پرش به مغز منتقل نمی کند. بنابراین یک پرش از هر بار اطلاعاتی که از یک خیره شدن به دست می آید، تشکیل می شود و خیره شدن بعدی برای مشاهده بیشتر اطلاعات در جای دیگر ضروری هستند. ردیابی چشم، روشی برای تحلیل حرکات چشم است که از طریق ابزاری به نام ردیاب چشمی، نوع حرکات چشم و موقعیت فضایی و زمانی آنها به دست می آید. رایج ترین سامانه مورد استفاده برای ردیاب چشمی، امروزه ردیاب های چشمی بازتاب ویدئویی قرنیه هستند. دو کاربرد پژوهشی ردیاب چشمی در طی قرن بیستم توسعه یافتند: حرکات چشمی در خواندن و حرکات چشمی در مهندسی استفاده پذیری برای تعامل کاربران با تولیدات.
هدف:
این مقاله در پی آن است تا علاقه مندان را با روش ردیابی چشم و نیز چگونگی کار با دستگاه ردیاب چشمی در حوزه خواندن آشنا سازد.
کاربردهای احتمالی:
از آنجا که استفاده از ردیاب چشمی تاکنون مورد توجه پژوهشگران داخلی نبوده است، آشنایی با این ابزار و انواع امکانات آن، زمینه انجام پژوهش های کاربردی را در محیط های مختلف مانند مطبوعات چاپی و وب مهیا می کند. این مقاله می تواند اساسی برای انجام پژوهش های مشابه در زبان فارسی باشد که تاکنون در این زمینه فعالیتی صورت نگرفته است.
اصالت/ارزش:
کاربرد روش ردیابی چشم در حوزه خواندن، به عنوان روشی مستدل و قابل اثبات، بسیار رایج است. استفاده از ردیاب چشمی در مطالعات مربوط به خواندن با سه رویکرد اساسی انجام می شود. در دیدگاه نخست، تمرکز بر پردازش دیداری و کنترل حسی حرکتی است؛ از این چشم انداز (ادراک و کنترل حرکت)، خواندن به عنوان تکلیفی از پردازش دیداری و کنترل حسی-حرکتی که در یک محیط دیداری کاملاً ساختار یافته رخ می دهد، دیده می شود. دیدگاه دوم، ارتباط بیشتری با علوم شناختی دارد؛ در این قسمت، خواندن به عنوان حوزه ای از پردازش اطلاعات (فرایند پیچیده گردآوری اطلاعات) بشری که مشابه با فهم یک صحنه دیداری است، در نظر گرفته می شود. دیدگاه سوم به عنوان رویکردی برجسته و پربار، از سنجه های حرکت چشمی برای توسعه و ارزیابی فرضیه های روانشناسی زبان درباره پردازش زبان نوشتاری استفاده می کند؛ در بیشتر پژوهش های این حوزه، سطح پردازش جمله نظیر عامل های نحوی، معنایی، عمل گرایانه (کاربردی) و دانش-جهان آشکار در خواندن، مورد توجه است. این مقاله، پژوهشگران حوزه خواندن را برپایه تعامل دیداری با جدیدترین روندهای مطالعات شناختی خواندن و روانشناسی زبان آشنا می کند.