مطالب مرتبط با کلیدواژه

روانشناسی زبان


۱.

ردیابی حرکات چشمی، رویکردی برای سنجش خواندن برپایه تعامل دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی زبان خواندن ردیابی چشم حرکات چشم ردیاب چشمی سنجه های حرکات چشم مسیر خواندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۲ تعداد دانلود : ۴۹۸
زمینه: حجم اطلاعات دیداری قابل استفاده در پیرامون ما، بسیار زیاد و توان پردازش کل این حجم، از عهده بشر خارج است. آنچه که از طریق چشم (تخصصی ترین عضو در ادراک بشر) دریافت می کنیم دانش ما را درباره جهان خارج شکل می دهد. بنابراین حرکات چشمی معرف فعالیت های پردازشی ذهن انسان از جمله خواندن و پویش متن و تصویر است. عمده حرکات چشمی انسان شامل خیره شدن و پرش است. چشم، پیام دیداری را تا هنگام انجام یک پرش به مغز منتقل نمی کند. بنابراین یک پرش از هر بار اطلاعاتی که از یک خیره شدن به دست می آید، تشکیل می شود و خیره شدن بعدی برای مشاهده بیشتر اطلاعات در جای دیگر ضروری هستند. ردیابی چشم، روشی برای تحلیل حرکات چشم است که از طریق ابزاری به نام ردیاب چشمی، نوع حرکات چشم و موقعیت فضایی و زمانی آنها به دست می آید. رایج ترین سامانه مورد استفاده برای ردیاب چشمی، امروزه ردیاب های چشمی بازتاب ویدئویی قرنیه هستند. دو کاربرد پژوهشی ردیاب چشمی در طی قرن بیستم توسعه یافتند: حرکات چشمی در خواندن و حرکات چشمی در مهندسی استفاده پذیری برای تعامل کاربران با تولیدات. هدف: این مقاله در پی آن است تا علاقه مندان را با روش ردیابی چشم و نیز چگونگی کار با دستگاه ردیاب چشمی در حوزه خواندن آشنا سازد. کاربردهای احتمالی: از آنجا که استفاده از ردیاب چشمی تاکنون مورد توجه پژوهشگران داخلی نبوده است، آشنایی با این ابزار و انواع امکانات آن، زمینه انجام پژوهش های کاربردی را در محیط های مختلف مانند مطبوعات چاپی و وب مهیا می کند. این مقاله می تواند اساسی برای انجام پژوهش های مشابه در زبان فارسی باشد که تاکنون در این زمینه فعالیتی صورت نگرفته است. اصالت/ارزش: کاربرد روش ردیابی چشم در حوزه خواندن، به عنوان روشی مستدل و قابل اثبات، بسیار رایج است. استفاده از ردیاب چشمی در مطالعات مربوط به خواندن با سه رویکرد اساسی انجام می شود. در دیدگاه نخست، تمرکز بر پردازش دیداری و کنترل حسی حرکتی است؛ از این چشم انداز (ادراک و کنترل حرکت)، خواندن به عنوان تکلیفی از پردازش دیداری و کنترل حسی-حرکتی که در یک محیط دیداری کاملاً ساختار یافته رخ می دهد، دیده می شود. دیدگاه دوم، ارتباط بیشتری با علوم شناختی دارد؛ در این قسمت، خواندن به عنوان حوزه ای از پردازش اطلاعات (فرایند پیچیده گردآوری اطلاعات) بشری که مشابه با فهم یک صحنه دیداری است، در نظر گرفته می شود. دیدگاه سوم به عنوان رویکردی برجسته و پربار، از سنجه های حرکت چشمی برای توسعه و ارزیابی فرضیه های روانشناسی زبان درباره پردازش زبان نوشتاری استفاده می کند؛ در بیشتر پژوهش های این حوزه، سطح پردازش جمله نظیر عامل های نحوی، معنایی، عمل گرایانه (کاربردی) و دانش-جهان آشکار در خواندن، مورد توجه است. این مقاله، پژوهشگران حوزه خواندن را برپایه تعامل دیداری با جدیدترین روندهای مطالعات شناختی خواندن و روانشناسی زبان آشنا می کند.
۲.

هَیَجامَدافزایی واژگان در داستان هورلا اثر موپاسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی زبان هَیجامَد ازخودبیگانگی هورلا گی دو موپاسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۳۱۵
زبان مجموعه ای منسجم و نظام یافته از علائم است که برای انتقال افکار و احساسات انسان ها استفاده می شود. متن ادبی از بهترین بسترها برای انتقال هیجانات نویسندگان است. داستان هورلا ، اثر گی دو موپاسان، که برگرفته از تجربۀ زیستۀ او نسبت به بحران هویت خویش است، بهترین مصداق این موضوع است. در این اثر، نویسنده با استفادۀ چندبارۀ واژگان « هورلا » و « نتوانستن » ، هیجان خواننده را نسبت به این واژگان و بحران ازخودبیگانگی راوی برمی انگیزد. از دیدگاه روان شناسان زبان، این هیجان خواننده، از کنش و واکنش ذهن و زبان او ناشی می شود. در این پژوهش سعی شده است تا از منظر روان شناسی زبان در پرتوی الگوی هَیَجامَد و با درنظر گرفتن مؤلفه های سه گانۀ هَیَجامَد (بسامد، حس و هیجان) به مفهوم ازخودبیگانگی در این داستان از طریق هَیَجامَدافزایی واژگان « هورلا» و «نتوانستن» پرداخته شود. این هَیَجامَدافزایی با افزایش بسامد واژگان یادشده که به نوعی نمایانگر عدم آزادی اگزیستانسیال و ازخودبیگانگی راوی است و همچنین با درگیر کردن بیشتر حواس خواننده از طریق توصیف تجربیات حسی راوی از هورلا (به منزلۀ دیگری)، باعث هیجان ترس در خواننده می شود و هَیَجامَد درونی نویسنده نسبت به مفهوم ازخودبیگانگی به خواننده القا می شود.
۳.

مقایسه بازنمایی معنایی و مفهوم سازی های فعل پوشیدن و wear در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی شناختی مفهومسازی روانشناسی زبان مدل ذهنی زبانشناسی فرهنگی چندمعنایی فعل پوشیدن/ wear

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۲۰۳
پژوهش چندرشته ای و توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلّی روان شناسی زبان، معناشناسی شناختی و زبان شناسی فرهنگی، به مقایسه بازنمایی معنایی (مدل ذهنی) و مفهوم سازی های فعل های پوشیدن و wear ، با توجّه به پوشش بدن انسان، در زبان های فارسی و انگلیسی می پردازد. هدف پژوهش بررسی مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و مفهوم سازی های مختلف آن ها با توجّه به مفاهیم پیش نمونه ای «پوشیدن» و wear بوده و به این منظور از تابلوهای ذهنی پیشنهادی جانسون - لیرد (1983) استفاده شده است. جامعه آماری متشکّل از تمامی کلیدواژه ها و عبارت های فارسی و انگلیسیِ حاوی مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» بود که در شش فرهنگ لغت یک زبانه و دوزبانه منتخب وجود داشت و حجم نمونه شامل واژه ها و عبارت های حاوی مفاهیم پیش گفته است که از این فرهنگ ها جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدل های ذهنی فارسی زبانان و انگلیسی زبانان و نیز مفهوم سازی های آن ها در این زمینه تفاوت های چشم گیر و شباهت های اندکی باهم دارند و فارسی زبانان به طور پیچیده تر و متنوّع تری به مفهوم سازی و بازنمایی معنایی می پردازند که این امر ناشی از دانش فرهنگی متفاوت آنان در این زمینه است. افزون بر این، فارسی زبانان از تعدادی فعل سبک و فعل مرکب به همراه اشیاء پوششی متنوّع استفاده می کنند تا مفهوم «پوشیدن/ پوشاندن» را بیان کنند که موجب چندمعنایی گسترده تر پوشیدن نسبت به wear می شود
۴.

تأثیر تکنیک چهارمرحله ای کل واژه های تصویری بر شناخت زبانی کودکان دیرآموز از دیدگاه روان شناسی زبان؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکنیک کل واژه های تصویری کودکان دیرآموز شناخت زبانی زبانشناسی روانشناسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۷۰
دیرآموز دانش آموزی است که توانایی یادگیری مهارت های تحصیلی ضروری را دارد ، ولی میزان و عمق یادگیری وی نسبت به متوسط همسالانش کم تر است. دانش آموزان دیرآموز در یادگیری زبان و خواندن و نوشتن مشکلات زیادی دارند. هدف این تحقیق ارائه راهکاری جدید برمبنای نظریه های زبان شناسی و روان شناسی زبان برای افزایش رشد شناخت زبانی این کودکان است. به این منظور، سعی شد با استفاده از تکنیک کل واژه های تصویری با روشی ابداعی ، از تمام حواس کودک در یادگیری او استفاده شود. داده های این تحقیق به صورت میدانی و موردی از دختری سیزده ساله و دیرآموز ساکن مشهد جمع آوری شده است. برنامه پیشنهادی آموزشی در این تحقیق شامل چهار مرحله است. در مرحله اول با استفاده از فلش کارت های کل واژه های تصویری و با استفاده از حواس دیداری و شنیداری کودک، بر روی مهارت خواندن کار شد. در مرحله دوم، تأکید بر معنا و زنجیره معنایی کلمات بود. در مرحله سوم با داستان های کوتاهی سعی شد درک مطلب کودک تقویت شود. در مرحله چهارم که مرحله کاربردشناسی است، کودک توانایی ساخت جملات با معنی و داستان های کوتاه را به دست آورد. برای پیش آزمون و پس آزمون از آزمون رشد زبان ( TOLD ) استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد تکنیک کل واژه های تصویری بر روی رشد شناخت زبانی کودک دیرآموز مؤثر است و به جز تقلید جمله در تمام خرده آزمون های دیگر زبانی، کودک رشدی بین 18 تا 66 را نشان می دهد. این شیوه، به خصوص، گنجینه واژگان و درک مطلب او را افزایش داده است تا جایی که کودک می تواند داستان کوتاه معنی داری را بسازد.
۵.

مطالعات میان رشته ای: روش های نوپدید در مطالعات حوزه روانشناسی زبان

نویسنده:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۸
یکی از دلایل اهمیت مطالعه زبان ،کاربرد همیشگی آن است و اینکه فرهنگ و فناوری بدون آن غیرممکن است. در زیست شناسی تحولی زبان جالب ترین اختراع بشر در 600 میلیون سال گذشته بوده است. زبان پیچیده تر از آن چیزی است که به نظر می رسد و سهولت زیاد کاربرد زبان با وجود پیچیدگی آن، بررسی آن را جالب تر نموده است. مطالعات میان رشته ای متفاوتی برای بررسی زبان ایجاد شده است که از مهمترین آنها می توان به روانشناسی زبان اشاره کرد. در این مقاله قصد داریم روش های پژوهش، به ویژه روش های پژوهش نوپدید، در این میان رشته ای و کاربرد آنها را ارائه دهیم. روش های مورد استفاده در روان شناسی زبان را به شکل های مختلفی می توان دسته بندی کرد. گاهی این روش ها را به دو دسته کلی روش های برخط و برون خط تقسیم می کنند و گاه به روش بررسی رخدادهای طبیعی و آزمایش های تجربی تقسیم می کنند. از روش های برون خط می توان پرسش نامه، تکلیف قضاوت دستوری، مقابله تصویر و جمله را نام برد و از روش های برخط می توان به آماده سازی[1]، خواندن با سرعت خود[2]، ردگیری حرکات چشم[3]، پتانسیل مغزی رویداد محور (ای آر پی[4].)، تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (اِف اِم آر آی[5]،) و انسفالوگرافی (ای ای جی[6]) اشاره کرد. بیشتر روش های برخط از روش های نوپدید در روانشناسی زبان هستند که با پیشرفت فناوری و کاربرد آن در علوم اعصاب به وجود آمده اند.