مطالب مرتبط با کلیدواژه

هیجانات


۲۱.

طراحی مدل دو فرایندی جنگ شناختی ارزشی با رویکرد هیجانی در جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنگ شناختی ارزشی هیجانات رفتار فرآیندهای اجتماعی - شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
جنگ شناختی به معنای هدف قرار دادن قوه شناخت عموم مردم و نحبگان جامعه هدف به منظور تغییر ارزش ها، باورها، نگرش ها و رفتارها از طریق مدیریت ادراک و هیجانات است. به طور خاص، هیجانات راه هایی برای مقابله و سازگاری با موقعیت های اجتماعی هستند که زندگی ارائه می دهد. بدیهی است که یکی از اهداف جنگ شناختی تحت تاثیر قرار دادن سیستم هیجانی افراد می باشد. هدف از انجام این مطالعه، واکاوی چگونگی عملکرد سیستم هیجانی در مواجهه با محرک های ورودی در جنگ شناختی می باشد. به این منظور یک مدل فرآیندی بر اساس انطباق میان مدل هیجانات ارتباطی شناختی-اجتماعی آکتونیونیک و مدل دو فرآیندی (رویکردهای صریح و ضمنی) جنگ شناختی ارزشی، ارائه گردیده است، که هدف آن، بررسی ابعاد جنگ شناختی با رویکرد هیجانی در جامعه، به کمک ارزیابی فرآیندهای شناختی-اجتماعی موثر در شکل گیری این هیجانات بوده است. این پژوهش به روش کتابخانه ای و نظری و با رویکرد ارائه ی مدل انجام گرفته است. به کمک این مدل، می توان نشان داد که توپخانه ی جنگ شناختی ارزشی با شلیک و ارسال محرک های مختلف از طریق رسانه های معاند، شبکه های اجتماعی و ... چگونه سیستم های 1 شناخت (رویکردهای ضمنی) و 2 شناخت (رویکردهای صریح) را در بستر هیجانات تحت تاثیر قرار می دهد و این که این فرآیند می تواند پیش بینی کننده ی چه هیجانات و رفتارهایی در جامعه باشد. مدل ارائه شده می تواند چارچوبی مناسب به منظور رمزگشایی فعالیت های انجام گرفته در حوزه ی جنگ شناختی با رویکرد هیجانی ارائه نماید.
۲۲.

طراحی و هنجاریابی پرسشنامه رضایت از روش تدریس مدرسان بر مبنای الگوی هَیَجامَد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرسشنامه رضایت از روش تدریس تدریس مؤثر هیجانات حواس الگوی هَیَجامَد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۸
از آنجا که رضایت یا نارضایتی فراگیران از روش تدریس مدرسان سهم بسزایی در میزان یادگیری آنان دارد، شایسته است مدرسان در انتخاب روش تدریس خود به نیازهای آنان در یادگیری مطالب توجه داشته باشند، که از جمله این نیازها به کارگیری هیجانات و حواس فراگیران در فرآیند یادگیری است. بنابراین با توجه به جایگاه هیجانات و حواس در آموزش و همچنین اهمیت رضایت فراگیران نسبت به روش تدریس مدرسان، پژوهش حاضر با هدف طراحی و هنجاریابی پرسشنامه رضایت از روش تدریس مدرسان بر مبنای الگوی هَیَجامَد (هیجان و بسامد) انجام شد.روش پژوهش از نوع کمّی و کاربردی است که در آن نگارندگان پس از طراحی پرسشنامه و تأیید روایی محتوایی آن توسط متخصصان روان شناسی آموزش زبان، آن را در اختیار دانشجویان قرار دادند. حجم نمونه بر اساس نمونه گیری در دسترس 398 دانشجو (315 زن و 83 مرد) با میانگین سنی (86/22) در رشته های زبان و ادبیات فارسی، زبان انگلیسی و زبان عربی در مقاطع تحصیلی گوناگون بودند. به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و برای بررسی پایایی آن از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پرسشنامه رضایت از روش تدریس بر مبنای الگوی هَیَجامَد از سه عامل روان شناختی(10 گویه)، شناختی (10 گویه) و محیطی (8 گویه) تشکیل شده است. همچنین پایایی پرسشنامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ با عدد (97/0) تأیید شد. در نتیجه از این پرسشنامه می توان به عنوان ابزاری برای بررسی کیفیت روش تدریس مدرسان در دانشگاه ه ها بهره برد.
۲۳.

نقش ارزش ها و هیجانات در پذیرش اخبار سیاسی جعلی در عصر پساحقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخبار جعلی ارزش ها پساحقیقت تحلیل گفتمان هیجانات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه و اهداف: تا قبل از سال 2016، اخبار جعلی عموماً به موضوعاتی می پرداختند که به سادگی با حواس پنجگانه و یک تصویر یا فیلم رد نمی شوند. اما همزمان با انتخابات برگزیت در بریتانیا و ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، دقیقاً چنین نوعی از اخبار جعلی تحت عنوان پساحقایق به صورت گسترده و موفقیت آمیز مورد سوء استفاده قرار گرفت، تا حدی که برخی را مجاب کرد که از شروع عصری سخن بگویند که در آن، برانگیختن هیجانات مخاطبان، تعیین کننده ترین نقش را در پذیرش اخبار سیاسی دارد و تطابق ادعاهایمان با حقیقت، هیچ گاه انقدر کم اهمیت نبوده است. سؤال اصلی مقاله این است که چرا اخبار سیاسی جعلی با بار هیجانی، توسط مخاطبان در عص ر پساحقیقت پذیرفته می شوند؟ فرضیه ی اصلی نیز چنین است: هیجانات، معلول ارزش ها هستند و در عص ر پساحقیقت، اگر خبری ارزش های مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد، دفاع هیجانی از آن ارزش ها، برای مخاطب اولویت بالاتری نسبت به راستی آزمایی خبر خواهد داشت. این پژوهش، در پی آزمون این فرضیه و کشف عواملی است که باعث پذیرش دروغ های بزرگ در برخی اخبار می شود.روش ها: از آنجا که پژوهشی گفتمانی در باب پساحقایق در سطح ایران نوآورانه است، ابتدا باید به فهرستی از اخبار جعلی ایرانی دست می یافتیم که شرایط پساحقیقت خوانده شدن را دارند. از این رو، پیمایشی اولیه با همکاری 370 شرکت کننده انجام شد که در نتیجه ی آن، 10 خبر که ادعایی جعلی مطرح می کردند، بار هیجانی داشتند و توسط اکثر مخاطبان پذیرفته شده بودند، انتخاب گشتند. سپس، مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با 12 نفر از مردم عادی ایران با محوریت آن 10 خبر (البته در لابه لای اخبار غیرجعلی) صورت گرفت. با استفاده ی از روش روانشناسی گفتمانی، به تحلیل الگوهای زبانی در متون مصاحبه ها پرداختیم تا فرضیه ای استخراج شود که توانایی تبیین باورپذیری پساحقایق را داشته باشد.یافته ها: از یک طرف، به محض خواندن اخبار برای مصاحبه شوندگان، سه داده ی ضربان قلب، زبان بدن و خوداظهاری هیجانات تجربه شده جمع آوری شد. با مثلث سازی این سه شاخص هیجانی و در نظر گرفتن احتمال تنظیم گیری هیجانات از سوی مصاحبه شوندگان، فرضیه ی غالب در ادبیات تحقیق رد شد زیرا تعداد داده هایی که بتواند تأییدکننده ی آن فرضیه باشد، فقط 13 مورد از 120 مورد ممکن و بسیار کمتر از حد مورد انتظار بود. از طرف دیگر، تحلیل گفتمانی مصاحبه ها باعث شکل گیری و اثبات فرضیه ای شد که طبق آن، تأیید شدن یا به چالش کشیده شدن ارزش های مخاطبان توسط پساحقایق است که باورپذیری آن اخبار را افزایش می دهد. شکل مبسوط این فرضیه، از استخراج و آزمودن این مشاهده به دست آمد که اکثریت مصاحبه شوندگانی که صحت یک پساحقیقت را پذیرفته بودند، گویی بلافاصله پس از شنیدن پساحقیقت متوجه می شدند که یکی از هویت هایشان و مشخصاً ارزش ها و باورهای متناسب با آن هویت توسط آن پساحقیقت تأیید یا رد شده است. بنابراین، با استفاده از جملاتی که کارکردهای متفاوت ولی همسویی دارند و همچنین کارگان های تفسیری که استعاره ها و بازی های گفتمانی شناخته شده میان افراد یک جامعه هستند، نسخه ای از واقعیت را برمی ساختند که بتوانند مصاحبه کننده را نسبت به قدرت توجیه کنندگی قضاوت ارزشی و باور خود قانع کنند. در این نسخه های برساخته شده، از داده های متناقض و دردسرساز چشم پوشی می شود و چشم اندازهای رقیب در حاشیه قرار می گیرند و ارزش ها، ایدئولوژی ها و باورهای مصاحبه شونده تبلیغ می شوند. هر پنج عامل ارزش ها، موقعیت های سوژه در طیف های هویتی، کارکردها، کارگان های تفسیری و مهم تر از همه، برساخته شدن نسخه ای از واقعیت، از خلال جملات مصاحبه شوندگان قابل استخراج بود و یک مجموعه ی توجیهی منسجم و کارامد را می ساخت.نتیجه گیری: با رد فرضیه ی غالب در ادبیات تحقیق و تأیید فرضیه ی محوری مقاله، می توان گفت ارزش ها و باورهای فرد، باعث تغییر ادراک او نسبت به واقعیات می شود. حقیقت هنوز «نمرده» است و از عواقب سیاسی آن (از قبیل از بین رفتنِ کاملِ اعتماد به انواع نهادها و تفکر نقادانه) می توان جلوگیری کرد.