مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
معنویت درمانی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۸ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
5 - 19
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشکلات ناشی از جنگ برای افراد درگیر با آن ابتلا به اختلال استرس پس از ضربه یا PTSD است که با پیامدهای غیرقابل پیش بینی، مخرب و بلندمدتی برای فرد آسیب دیده، خانواده وی و اجتماعی که در آن زندگی می کند، همراه است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و معنادرمانی گروهی بر کاهش نشانگان اضطزاب و افسردگی همسران جانبازان مبتلا به PTSD ناشی از جنگ است. روش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل در انتظار درمان است. جامعه آماری این پژوهش، شامل همسران جانبازان مبتلا به PTSD ناشی از جنگ تحمیلی مراجعه کننده به بیمارستان روان پزشکی صدر تهران در سال 1395 می باشد. نمونه موردنظر به شیوه نمونه گیری دردسترس و درنظرگرفتن ملاک های ورود و خروج از بین همسران جانبازان مبتلا به PTSD انتخاب شد که درمجموع 36 نفر از همسران جانبازان مبتلا به PTSD به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه، به عنوان گروه آزمایشی معنویت درمانی (12 نفر)، معنادرمانی (12 نفر) و گروه کنترل در انتظار درمان (12 نفر) قرار گرفتند. سپس پرسشنامه نشانگان اختلالات روانی، فرم کوتاه شده نسخه تجدید نظرشده فهرست نود نشانه ای SCL-90-R (SCL 25)، توسط سه گروه تکمیل شد. گروه آزمایشی معنویت درمانی طی 11جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایشی معنادرمانی طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله و آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله و آموزشی دریافت ننمود. با استفاده از مقیاس SCL 25 میزان افسردگی و اضطراب مشارکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. نتایج:. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که معنویت درمانی و معنادرمانی بر کاهش نشانگان اضطراب و افسردگی همسران جانبازان مبتلا به PTSD مؤثر است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد بین اثربخشی معنویت درمانی و معنادرمانی در کاهش نشانگان اضطراب و افسردگی همسران جانبازان مبتلا به PTSD، تفاوت معنی داری وجود ندارد. (p < 0/001) بحث: مداخله مبتنی بر معنویت و معنا بر کاهش نشانگان اضطراب و افسردگی همسران جانبازان PTSD اثرگذار است.
اثربخشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
317 - 330
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های کاربردی و شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مطلقه شهر ساری در شش ماه نخست سال 1401 بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در یک گروه آزمایشی معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام مبتنی بر کتاب معنویت درمانی و رویکرد روانشناسی مثبت (صفاری نیا، میرمهدی و شریفی، 1396) و مداخلات معنوی ریچاردز و برگین (2005) (با رویکرد اسلامی (عرب بافرانی، کجباف و عابدی، 1391) را دریافت کردند و گروه گواه در لیست انتظار جای داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس (1950)، پرسشنامه مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و مقیاس رضایت از زندگی داینر، امونز، لارسن و گریفین (1985) به دست آمد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزارSPSS-26 به اجرا درآمد. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام بر تاب آوری (83/10=F، 001/0>P)، رضایت از زندگی (06/32=F، 001/0>P)، جهت گیری مذهبی درونی (06/56=F، 001/0>P)، و بیرونی (26/35=F، 001/0>P) زنان مطلقه موثر بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که معنویت درمانی با تاکید بر آموزه های دین مبین اسلام می تواند به عنوان روش مداخله ای موثری برای بهبود تاب آوری، جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زنان مطلقه باشد.
اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
117-131
حوزه های تخصصی:
درد مزمن از رایج ترین مشکلاتی است که مردم را به جست وجوی مراقبت پزشکی ترغیب می کند و با پیامدهای بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی متعددی همراه است. این پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی معنویت درمانی بر فاجعه پنداری درد و خودمهارگری در مبتلایان به درد ایدیوپاتیک انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به دردهای عضلانی مراجعه کننده به درمانگاه های درد وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، بیمارستان امیر اعلم، بیمارستان توانبخشی رفیده (دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی) و بیمارستان بوعلی (دانشگاه آزاد اسلامی) در سال 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 نفر انتخاب و با انتصاب تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفری گمارش شدند. گردآوری اطلاعات با پرسش نامه فاجعه پنداری درد سالیوان و همکاران و پرسش نامه خودمهارگری تانجنی و همکاران انجام شد. معنویت درمانی طی هشت جلسه به صورت دو جلسه در هفته و هر جلسه به مدت یک ساعت برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد اما آزمودنی های گروه کنترل این برنامه ها را دریافت نکردند. تحلیل داده ها نیز با روش های آمار توصیفی و واریانس با اندازه گیری های تکراری با نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: میانگین نمره فاجعه پنداری درد و ابعاد آن (نشخوار ذهنی، بزرگ نمایی و درماندگی) در گروه آزمایش پس از انجام مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافت (05/0>P). معنویت درمانی بر افزایش خودمهارگری و ابعاد آن در آزمودنی های گروه آزمایش برخلاف گروه کنترل سودمند بود (05/0>P) و تأثیرات این برنامه بر متغیّرهای وابسته در دوره پیگیری شش ماهه تداوم داشت (05/0>P). نتیجه گیری: این یافته ها بیش از پیش نقش سازه های روانی و رفتاری را در مبتلایان به درد مزمن روشن می سازد و لزوم استفاده از رویکردهای درمانی برگرفته از معنویت را به منظور تعدیل علائم بیماران با درد مزمن آشکار می کند.
اثربخشی بسته آموزشی معنویت درمانی بر ذهن آگاهی کودکان آزار دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 28
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر ، بررسی اثربخشی بسته آموزشی معنویت درمانی بر ذهن آگاهی کودکان آزاردیده و مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی دولت آباد بود.روش: روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون، گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، کلّیه کودکان آزاردیده و مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی دولت آباد را در برگرفت. در این پژوهش، تعداد 45 نفر که واجد ویژگی ها و شاخص های شرکت در پژوهش بودند، با استفاده از برنامه نرم افزاری جی پاور (15 نفر آزمودنی در هر گروه) برآورد شد و با روش نمونه گیری داوطلبانه در سه گروه پانزده نفره (گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 و گروه کنترل) جانمایی شدند. پس از اجرای پیش آزمون در هر سه گروه، دو گروه آزمایش، تحت مداخلات معنویت درمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس قرار گرفتند. پس از پایان دوره های مداخله، هر سه گروه با استفاده از پرسش نامه های پژوهش، در پس آزمون و پیگیری شرکت کردند. نمونه ها طی هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) و پرسش نامه کیفیّت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.یافته ها: طبق یافته های پژوهش، اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس در هر دو گروه یکسان بود. افزون بر این، اثربخشی معنویت درمانی و ذهن آگاهی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیشتر از گروه کنترل در کودکان آزاردیده مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی دولت آباد بود. همچنین اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی رفتاری در ابعاد روابط اجتماعی و کیفیّت زندگی کلی بیشتر از ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بود. همچنین، اثربخشی معنویت درمانی در متغیرهای روابط اجتماعی و کیفیّت زندگی کلی بیشتر از گروه کنترل بود.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که مداخله معنویت درمانی مبتنی بر فرهنگ ایرانی با رویکرد شناختی رفتاری و مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس در کاهش نشانه های اختلالات هیجانی، افزایش کیفیّت زندگی کودکان آزاردیده مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی دولت آباد اثربخش بود. افزون بر این، بسته های آموزشی معنویت درمانی و ذهن آگاهی در تغییر متغیرهای وابسته نقش اساسی داشتند.
بررسی تاثیر معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و تحمل ناکامی دختران
حوزه های تخصصی:
معنویت با ساختارهای مهم فرد ازجمله کیفیت زندگی و تحمل ناکامی در ارتباط است و به فرد برای مقابله با مسائل زندگی کمک می کند. این پژوهش باهدف تعیین تأثیر معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و تحمل ناکامی دختران انجام شد. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمام دختران نوجوان سنین 13 تا 18 ساله منطقه 13 تهران شرق و شرق نو در سال 1399 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر از دختران منطقه مذکور انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در گروه های مداخله (15 نفر گروه معنویت درمانی) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند و به پرسش نامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) و تحمل ناکامی هارینگتون (2005) پاسخ دادند. گروه کنترل در انتظار ماند و برای گروه مداخله طی 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش معنویت درمانی اجرا شد. در پایان مداخلات درمانی و یک ماه بعد، بار دیگر آزمودنی های گروه مداخله و کنترل به منظور بررسی میزان تداوم اثربخشی آموزش صورت گرفته (پیگیری 1 ماهه) با استفاده از پرسشنامه های پژوهش ارزیابی شدند. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد اثر معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و تحمل ناکامی دختران معنادار بود. درنتیجه بین نمره های عامل (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) در میزان بهبود کیفیت زندگی و تحمل ناکامی دختران جوان تفاوت معناداری مشاهده شد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت که استفاده از مداخله معنویت درمانی بر کیفیت زندگی و تحمل ناکامی دختران تأثیر دارد.
اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خودمهارگری و خلق مثبت در زنان دارای صفات شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
25 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثربخشی معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری (خودکنترلی) در زنان دارای علایم شخصیت مرزی شهر خرم آباد بود. روش پژوهش «نیمه آزمایشی» با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. با روش نمونه گیری «هدفمند» و با توجه به معیارهای ورود به مطالعه 30 تن از زنان دارای علایم شخصیت مرزی مراجعه کننده به شهر خرم آباد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند و به پرسشنامه های «خودمهارگری» تانجی (2004)، «تنظیم هیجان» گراس و جان (2003)، پرسشنامه «خلق مثبت» واتسون و همکاران (1988) پاسخ دادند. پس از اجرای پیش آزمون گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای مداخله معنویت درمانی را دریافت کردند و گروه گواه در نوبت انتظار قرار گرفتند. برای رعایت اصول اخلاقی هر دو گروه دارو دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد معنویت درمانی بر تنظیم هیجان، خلق مثبت و خودمهارگری زنان مبتلا به علایم شخصیت مرزی اثربخش است. بنابراین مداخله معنوی یک درمان مؤثر است که می تواند بر بهبود رفتارهای زنان با علایم شخصیت مرزی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
108 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی بر افزایش تاب آوری و انعطاف پذیری روان شناختی مادران دارای کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی در سال 1403-1402 بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع گروه های نابرابر با طرح پیش آزمون و پس آزمون و دوره پیگیری یک ماهه با گروه گواه بود. جامعه یآماری پژوهش را تمامی مادران کودکان با معلولیت جسمی و حرکتی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی و دانش آموزان تحت پوشش آموزش و پرورش استثنایی شهر کرمانشاه تشکیل دادند. نمونه پژوهش 45 نفر از مادران واجد شرایط بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی پذیرش و تعهد (15 نفر) و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و یک گروه گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری روانشناختی استفاده شد. گروه های آزمایشی دوازده جلسه نود دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنویت درمانی دربهبود تاب آوری و انعطاف پذیری روانشناختی تاثیر دارد. همچنین نتایج نشان داد که معنویت درمانی نسبت به درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نقش بیشتری در بهبود تاب آوری مادران دارای فرزند معلول جسمی حرکتی دارد.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده
حوزه های تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.
اثربخشی معنویت درمانی و آموزش شفقت به خود بر رفتار های ضداجتماعی زندانیان (مورد مطالعه: زندان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
بروز رفتار های ضداجتماعی، سبب نقض قوانین اجتماعی و برهم خوردن مقررات می شود. بسیاری از زندانیان، به همین علل، بخشی از زندگی خود را در زندان به سر می برند. در این مورد باید بیان داشت که درمان های مختلفی در زمینه کاهش گرایش به رفتار های ضداجتماعی و بروز این رفتار ها، می تواند اثربخش باشند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و آموزش شفقت به خود بر رفتار های ضداجتماعی زندانیان انجام گرفته است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه پژوهش، زندانیان شهرستان بیرجند در شش ماهه نخست سال 1400 بودند که با توجه به ملاک های ورود به پژوهش و شیوه نمونه گیری در دسترس، 60 نفر حاضر به همکاری شدند و به طور تصادفی به سه گروه، دو گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) تقسیم شدند. روش اجرای مداخله آموزش شفقت به خود (8 جلسه) و معنویت درمانی (12جلسه) به صورت آموزش برای گروه های موردآزمایش بود و لازم به ذکر است که گروه کنترل، آموزشی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها نیز فهرست وارسی رفتارهای ضداجتماعی خادمی و سیف (1390) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس آمیخته (کوواریانس چندمتغیره) و نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج تحلیل مقایسه های چندگانه نشان داد اثربخشی معنویت درمانی و آموزش شفقت به خود بر گرایش های ضداجتماعی معنادار است. میانگین های تعدیل شده نشان داد اثربخشی آموزش شفقت به خود بیشتر از معنویت درمانی است؛ به طوری که میانگین گرایش های ضداجتماعی در گروه آموزش شفقت به خود (58/17) از گروه معنویت درمانی (28/20) کمتر است. به طورکلی می توان نتیجه گرفت استفاده از معنویت درمانی و درمان مبتنی بر شفقت به خود می تواند موجبات کاهش بروز رفتار های ضداجتماعی و گرایش به آن را در زندانیان فراهم آورد.
اصول روان درمانگری چند بعدی معنوی
حوزه های تخصصی:
اغلب الگوهای روان درمان گری در حوزه ادراک، به دو موضوع هستی و خودِ ادراک شده می پردازند. هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک های مبنا و تنظیم اصول الگوی چندبعدی معنوی است. این پژوهش حاصل تحلیل متون دینی (قرآن کریم و روایات)، متون و یافته های روان شناختی و تجربه بالینی است. یافته ها نشان می دهند انسان دارای دو بعد معنوی و طبیعی، اما متعادل و توحیدی است. این ابعاد خود از وجوه مختلفی برخوردارند که بیانگر پیچیدگی خلقت انسان است. حوزه ادراکی انسان دارای چهار موضوع اصلی است: مبدأ، معاد، هستی و خود. محور این چهار موضوع، خداپنداشت (ادراک توحیدی و واقعی خداوند) است و لذا روان درمانگری چندبعدی معنوی نیز اصول اساسی خود را بر مبنای این حوزه ادراکی تنظیم کرده است. مبدأ ادراک شده (توحید)، انسان را با معنویت درگیر کرده، سازوکار درمانی «وحدت یابیِ» (انسجام) اعمال و درپی آن غایت ادراک شده (معاد)، «هدفمندی» اعمال را فعال می کند. با فعال شدن این دو، در حوزه هستی ادراک شده، سازوکار «ارزشمندی» و «معناددهی» به اعمال، و در حوزه خود ادراک شده سازوکارهای «فراروی» در بعد معنوی فعال می شوند. این سازوکارها در چارچوب اصل «عقلانیت» و «خودنظم جویی تعالی جویانه» زمینه درمان و تعالی خواهی مراجع را فراهم می کنند. با فعال سازی بعد معنوی درمان مراجعان با مشکلات روانشناختی احتمالا با سرعت بیشتر و به دلیل پیوند تغییرات با نظام اعتقادی فرد، با عود کمتری صورت می گیرد.
ارتباط معنویت درمانی مبتنی بر مهارت های ارتباطی بر امنیت فرهنگی، قانون گریزی و سلامت روانی-اجتماعی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی معنویت درمانی مبتنی بر مهارت های ارتباطی، بر امنیت فرهنگی، قانون گریزی و سلامت روانی-اجتماعی جوانان است. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و براساس طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل نابرابر است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری دردسترس، 30 نفر از آنان انتخاب شدند؛ از میان آن ها نیز 15 نفر در گروه کنترل و 15 نفر دیگر نیز در گروه آزمایش به صورت تصادفی جای گرفتند. در این پژوهش، جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه امنیت فرهنگی سرمد و همکاران (1390)، سلامت روانی-اجتماعی 14 سؤالی کییز (2004) و پرسشنامه قانون گریزی عزیزی و پرتوی (1395) استفاده شد. داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که آموزش مذکور به گروه آزمایش در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری در سطح توان آماری 999/0 بر افزایش امنیت فرهنگی، کاهش قانون گریزی و افزایش سلامت روانی -اجتماعی جوانان داشته است (001/0=P-Value). بنابراین، پس از اثر متغیر مستقل، یعنی معنویت درمانی نمره هر سه متغیر گروه آزمایش تغییر اساسی کرده و تفاوت آن با گروه کنترل معنی دار است.