مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنامه دهی معماری


۱.

«برنامه دهی معماری»؛ شکلی از «دیسیپلین یادگیری فرآیند طراحی» به منظور مدیریت کارگاه های طرح معمار

کلیدواژه‌ها: برنامه دهی معماری دیسیپلین یادگیری سیستم آموزش طراحی معماری طراحی پژوهشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۸ تعداد دانلود : ۴۶۳۰
در زمینه ی آموزش معماری، توانایی طراحی فرآیندی تحلیلی به حساب می آید که به شدت متأثر از عوامل فرهنگی، تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی هر سرزمین است. یکی از مهمترین اهداف آموزش معماری، ایجاد توانایی پژوهش و دیسیپلین یادگیری در فرآیند طراحی است زیرا باید معمارانی را پرورش دهد که بتوانند بر پایه ی شناخت ویژگی های فرهنگی سرزمین خود، به امر معماری در ایران بپردازند. روند آموزش معماری باید هدف دار انجام گردد زیرا دو محور اصلی که نقش اساسی در شکل گیری هدف معماری را ایجاد می کنند، یعنی «انسان» و «محیط»، نیاز به درک صحیح و شناخت کافی دارند و این شناخت تنها از طریق تحقیقات روشمند در حین فرآیند طراحی میسر می گردد. از این رو در این پژوهش سعی شده است تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا می توان برای کارگاه های طرح معماری، ساختار پژوهش محوری را تعریف کرد تا دانشجوی مبتدی در این فرآیند و تکرار آن در دروس «حوزه ی طراحی»، بتواند به یک دیسیپلین یادگیری در زمینه ی طراحی پژوهی دست یابد؟ از این رو، ساختار اصلی این پژوهش در قالب پژوهش کیفی از نوع کاربردی می باشد که از طریق گردآوری، تبیین و تحلیل اطلاعات با استفاده از ادبیات موجود در این زمینه مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش و تجارب شخصی نگارنده، «برنامه دهی پیش از طراحی» می تواند به عنوان ساختاری پژوهش محور به کمک آموزش بیاید زیرا برنامه دهی پیش از طراحی شکلی از طراحی پژوهی، فرآیند منظم جمع آوری «اطلاعات خام»، تحلیل و سازماندهی «اطلاعات کاربردی» است که طی آن، کلیه ی تأثیرات بر محیط مورد نظر بررسی می شود. این فرآیند، فرآیندی است منظم و با قاعده که با فرآیندهای علمی تفاوت دارد، زیرا با مردمی واقعی در مجموعه های واقعی و با مسائل پیچیده و خاص آنها سر و کار دارد بدین معنی که «جمع آوری اطلاعات»، واقعیات را در دسترس قرار می دهد و «تحلیل اطلاعات» به واقعیات معنا و مفهوم خاصی می بخشد که به عمل و برنامه یا تصمیمات طراحی منجر می گردد. در این فرآیند تحلیل، ارتباط بین «واقعیت ها» با مسئله ای مشخص را بیان می کند، به این طریق مشخص می شود که چگونه فرصت ها یا مسائل قرار است از طریق طرح، حل شوند.
۲.

بررسی رویکردهای مختلف سازگاری با زمینه جهت تقویت جایگاه زمینه گرایی در فرآیند برنامه دهی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معماری زمینه طراحی برنامه دهی معماری جامعه معاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۳۱۱
زمینه گرایی و درک پیام آن ضرورتی در فرآیند طراحی پروژه هایی است که می خواهند در راستای توسعه پایدار گام بردارند. گذشته از بعد کالبدی، جنبه های متفاوتی در این حوزه مطرح است که به منظور اصلاح و بهبود تعامل با بستر لازم است از مرحله اولیه برنامه دهی معماری در مورد تحقق آن ها در پروژه های امروزی مطالعه گردد. هدف اصلی پژوهش تلاشی برای شناخت روش ها و چگونگی ایجاد تعاملی هدفمند با زمینه، جهت تبیین جایگاه زمینه گرایی در نظام برنامه دهی معماری است. این تحقیق بر اساس روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهت دار انجام شده است. با مطالعه مؤلفه های مربوط به زمینه به عنوان واحدهای سطوح انتزاع و عوامل مطرح در برنامه دهی معماری به عنوان واحدهای معنا، راهکارهای ایجاد هماهنگی بین آن ها در نمونه های موردی پژوهش با رویکرد جهت دار مورد بررسی قرار گرفته اند. از این رو نمونه ها از جامعه گسترده ای انتخاب شده اند تا نتایج و معیارهای به دست آمده جامعیت کافی را دارا باشند. استفاده از تجربیات سایر کشورها، انتخاب استراتژی های مناسب را سبب می شود و خروجی کاربردی از این تجربیات، ضامن تداوم و استقبال از تکرار آن ها در موارد مشابه است. بر اساس نتایج تحقیق معماری زمینه گرا نه تأکید بر تقلید دارد و نه مانع نوآوری و خلاقیت است. هدف ایجاد ارتباطی بهتر بین معماری و زمینه است که جنبه های زیبایی شناختی و معنایی در آن اهمیت فراوان دارند. براساس مقایسه شاخص ها و حوزه های مطرح در بحث زمینه گرایی و مراحل موجود در برنامه دهی معماری، علاوه بر تعریف عمیق تر خلاقیت معمارانه، باید نحوه نگرش معماران، مخاطبان و کارفرمایان به این حوزه تغییر یابد. الهام از روحیه مکان در کنار توجه به روحیه زمان، توجه به ویژگی های جغرافیایی، اقلیمی، کالبدی، بصری و اجتماعی بستر، آموزش صحیح معماران و گفتمان معمار، مخاطب و کارفرما از نتایجی است که باید در جامعه معاصر ایران، در برنامه دهی معماری همواره مدنظر قرار گیرد تا با حضور آن ها محیط مطلوب در معماری و در مقیاس کلان تر از معماری تعریف گردد.
۳.

مدل پیشنهادی مشارکت کاربر در فرآیند برنامه د هی مدرسهاجتماعی (مطالعه موردی: دبستان ام البنین در محله ملاصدرای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت کاربر برنامه دهی مشارکتی برنامه دهی معماری مدرسه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۲
یکی از علل نارضایتی اغلب کاربران از معماری مدرسه، اختلاف نظر بین کاربران مدرسه و برنامه ریزان است؛ بنابراین ضروری است که برنامه دهی مدرسه با مشارکت اعضایی حاصل شود که متعلق به همسایگی مدرسه اند. هدفِ این تحقیق دستیابی به برنامه دهی مشارکتی مدرسه اجتماعی و نمایش فرایند مشارکت کاربر می باشد؛ در این راستا از نظرات کاربران دبستان ام البنین و اهالی محله ملاصدرای اصفهان توسط ابزارهای مشارکتی همچون کارگروه های مشارکتی (شامل والدین، معلمان و دانش آموزان)، مصاحبه و پرسش نامه (شامل 13 پرسش نامه توسط معلمان و ۸۷ پرسش نامه توسط والدین و اهالی محله) استفاده شد. این پژوهش کیفی از روش توصیفی-تحلیلی برای تحلیل داده ها، روش کتابخانه ای، همچنین ابزار مصاحبه و پرسش نامه در پیمایش میدانی برای گردآوری داده ها بهره برداری می کند. جمع بندی یافته ها به تنظیم جدول برنامه دهی معماری طبق شاخصه های دریافتی از سوی کاربران می انجامد؛ نتیجه پژوهش ارائه مدل پیشنهادیِ مشارکت کاربر در فرایند برنامه دهی مدرسه اجتماعی می باشد که می تواند در شناخت نیازهای کاربران و افزایش رضایت کاربر از طراحی مدرسه مؤثر باشد.
۴.

برنامه دهی معماری، یک ضرورت برای طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهداف برنامه دهی معماری ضروریات عملکردی طراحی پژوهی فرآیند طراحی کانسپت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
امروزه مابین فعالیت های متعدد در طراحی پژوهی معماری، "برنامه دهی" به عنوان یکی از مراحل فرآیند طراحی محسوب می شود که توسط آن طراح با موضوع و اهداف یک پروژه ی طراحی بخصوص در زمینه ی نیازهای استفاده کنندگان، محیط و بستر پروژه آشنا می گردد و به صورتی نظام مند این اطلاعات و ایده های مناسب را در سطوح مختلف مراحل طراحی به کار می گیرد. اگرچه توجه به مقوله ی "برنامه دهی معماری" از اواخر دهه ی 1960 میلادی در حرفه و مراکز آموزش معماری مطرح شد، ولی با تأمل بر روی فعالیت آن می توان ادعا نمود که "برنامه دهی" در طول تاریخ جدا از "طراحی" معماری نبوده است. این مقاله ضمن معرفی ویژگی های "برنامه دهی معماری"، به معرفی بخشی از مطالعات و تجربیات آموزشی نگارنده با دانشجویان دوره کارشناسی ارشد معماری دانشگاه تهران در قالب یک نمونه موردی، "به سازی بخشی از محور خیابان انقلاب حدفاصل میدان انقلاب و چهارراه ولی عصر (عج)"، می پردازد. توجه به مزایای "برنامه دهی"، به خصوص در شرایط حاضر اقتصادی و حرفه ای در کشور، می تواند نقش بسزایی در پیشرفت حرفه ی معماری داشته و معماری کشور را یک گام نزدیک تر به سوی ایجاد "معماری خوب" بنماید. در این میان ضرورت دارد که برنامه ریزان آموزشی، به جایگاه صحیح بحث "برنامه دهی معماری" پی برده و برگزاری دروسی در این زمینه را در سطوح مختلف کارشناسی و کارشناسی ارشد معماری در دستور کار قرار دهند.
۵.

رویکردهای روایی جهت بررسی نظام مند و ترکیب شواهد در پی هویت بخشی اجتماعی وابسته به معماری زمینه گرا (مطالعه موردی: شهر کلاله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت بخشی اجتماعی زمینه گرایی برنامه دهی معماری نقش سرمایه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۸
اهداف: توجه به آینده یک جامعه شهری و تغییرات روزافزون آن ضرورتی اساسی در سیستم مدیریت محسوب می شود و شناخت مناسب آینده، توانمندی های مدیران را در مسیر حفظ هویت اجتماعی ارتقا خواهد داد. کارآمدی سازمان های هنری در سطح جامعه شهری به دلیل عدم وضوح سیاست های مدیران این حوزه و غفلت آنان از نقش سرمایه اجتماعی، دارای ابهام است. به واسطه جهت گیری دیدگاه های اخیر زمینه گرایی به سمت گفتمان های فرهنگی- اجتماعی، پژوهشگر با تمرکز بر برنامه دهی معماری مجموعه ای هنری برای جامعه شهری کلاله، به دنبال درک بهتر پتانسیل ها و محدودیت های جامعه هنری است. روش مطالعه: آن چه این مقاله از روند برنامه دهی در نظر دارد، لزوم تعامل حرفه ای مدیران حوزه هنر با هنرمندان بومی به عنوان عاملی در راستای تحقق پایداری اجتماعی شهر است. این مطالعه کیفی به کمک دو سبک گفتمانی مصاحبه با مدیران هنری و پرسشنامه همدلی نوشته شده توسط هنرمندان شهر کلاله و همچنین استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی برای پاسخ به دو سؤال به تجزیه و تحلیل می پردازد: ویژگی های یک مجموعه هنری موفق چیست و چه چیزی می تواند مانع پویایی آن شود؟ روش تحلیل گفتمان انتقادی، به عنوان رویکردی مطلوب برای ترسیم چشم انداز هنر بومی و بازتعریف ادراکات و انتظارات دو گروه هنرمندان و مدیران در سازمان های هنری مورد توجه قرار گرفته است. یافته ها: در نتیجه گیری مقاله موضوعاتی چون اولویت بندی آسیب-پذیرترین هنرمندان، اطمینان از نمایندگی برابر همه گروه های فرهنگی در روند برنامه دهی و شناخت اثرات قابل توجه و ناخواسته زمینه، از جمله فعالیت های انحصاری سیاسی- اقتصادی مطرح می گردد. نتیجه گیری: تعامل حرفه ای بین مدیران و هنرمندان بومی به واسطه برجسته سازی اثرات متمایز نهادهای اجتماعی- محلی، یعنی سرمایه اجتماعی جامعه، تجربه هنری جامع تری برای هر دو طرف ایجاد می کند که از پایداری و موفقیت آینده پشتیبانی می کند.