مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
بورس اوراق بهادار
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۷
111 - 126
حوزه های تخصصی:
سرمایه گذاران با توجه به اطلاعات موجود در دسترس در صورت های مالی اقدام به سرمایه گذاری می کنند. اخبار خوب سبب واکنش مثبت سرمایه گذاران و اخبار بد سبب واکنش منفی سرمایه گذاران می گردد. دغدغه کشف ارتباط بین بازده حقوق صاحبان سهم و سود غیر منتظره سبب ایجاد مفهوم ضریب واکنش سود گردید. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر ضریب واکنش سود در بورس اوراق بهادار تهران، با الهام از مدل کالینز و کوتاری می باشد. به این منظور داده های سال های 1385 الی 1390 برای 158 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری و با استفاده از داده های مذکور به بررسی عوامل موثر بر ضریب واکنش سود پرداخته شده است. این عوامل عبارتند از نرخ بهره، ریسک سیستماتیک، فرصت های رشد، اهرم مالی. روش مورد در این تحقیق، استفاده از تکنیک اقتصاد سنجی با بکارگیری داده های ترکیبیPanel Data)) است.
نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که اهرم مالی و ریسک سیستماتیک تاثیر منفی و معنی دار و متغیر فرصت رشد تاثیر مثبت و معنی دار بر ضریب واکنش سود داشته اند. در رابطه با اثر متغیر نرخ بهره رابطه معنی داری بدست نیامد.
Abstract
Investors make their investments by considering available information, including the information provided in financial statements. Good news result in positive reactions by the investors and bad news result in their negative reaction. The concern for finding the relationship between ROE and the unexpected portion of companies’ earnings announcements lead to the introduction of the concept of earnings response coefficient, or ERC. The main goal of the present survey is to study the determinants of the ERC in the Tehran Stock Exchange. To perform this, the data for 158 corporations present in the Tehran Sock Exchange during 2006 to 2011 have been collected. Then the determinants of ERC have been studied. These determinants are: interest rate, systematic risk, growth opportunities and the financial leverage. The methods used for the study and the test of hypothesis are the econometric methods based on the panel data.
The results of the study show that the financial leverage and the systematic risk have a negative and significant effect on the ERC, while the growth opportunity determinant has a positive and significant effect on the ERC. No significant relationships were found for the interest rate determinant.
برآورد شدت تأثیرگذاری سیاست های پولی بر شاخص قیمت سهام در ایران (مطالعه موردی صنایع پتروشیمی فعال در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
139 - 158
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش سیاست های پولی بر نوسانات بازارهای مالی و عملکرد کلان اقتصادی موضوعی محرز است. سیاست های پولی از طریق تغییرات درحجم نقدینگی، نرخ ارز و نرخ بهره موجب ایجاد نوسان در بازارهای مالی می شوند. در این تحقیق، برای برآورد آثار سیاست پولی بر بازار بورس از مدل خودرگرسیون با وقفه های توضیحی (ARDL) در دوره 1390 تا 1396 بصورت ماهانه استفاده شده است. ضریب مربوط به لگاریتم نرخ ارز در بلندمدت 06/2 و نشان دهنده اثرگذاری شدید نرخ ارز بر شاخص سهام پتروشیمی می باشد. ضریب لگاریتم نقدینگی( 3/1- ) نشان دهنده کشش منفی شاخص سهام پتروشیمی به نقدینگی در بلندمدت است. و نشان می دهد افزایش نقدینگی به سمت بازار محصولات پتروشیمی در بورس سوق نمی یابد. کشش شاخص سهام نسبت به نرخ بهره 17/0- و کشش نرخ ارز 24/0 نشان می دهد که شاخص قیمت سهام پتروشیمی نسبت به نرخ ارز کم کشش است. در مورد نقدینگی نیز شاخص کم کشش و رابطه معکوس و ضعیفی را داراست There are mutual interactions between financial markets and macroeconomic variables performances. Monetary policies influence financial markets and macroeconomics conditions Via Changes in liquidity volume, exchange rate fluctuations and interest rate terms, which are substantial in Iran’s economy and considered as vital economic decisions making by central bank authorities. To examine the influence of monetary policy on stock market, we estimated a model, based on an Autoregressive Distributed Lag Model (ARDL) during 2011-2017. We found that dramatic impact of exchange rate on petrochemicals’ stocks index in Iran stock market. Coefficient of liquidity logarithm (-1.3) demonstrated elasticity of petrochemicals’ stock index to liquidity in the long-term. The Liquidity variable had negative impact in long-term and indicating that increase in liquidity did not lead to petrochemical products in stock market. Furthermore, elasticity of stock index to interest rate obtained to -0.17 and exchange rate elasticity to 0.24; accordingly, the index had low elasticity to exchange rate firstly and almost 10% increase in exchange rate within short-term was accompanied by 2.4% increase in index secondly. In case of liquidity, index was inelastic having a weak and reverse relationship with liquidity.
تحلیل اثرات سرریز بین بازارهای نفت و بورس اوراق بهادار تهران در طول مقیاس های چندگانه زمانی؛ (با استفاده از مدل VAR-GARCH-BEKK بر پایه موجک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۲
25 - 46
حوزه های تخصصی:
نوسانات قیمت نفت به عنوان یک متغیر برون زای قدرتمند، بسیاری از متغیرهای اقتصاد، از جمله شاخص قیمت سهام را می تواند تحت تأثیر قرار دهد. در این راستا، مطالعه حاضر در تلاش است با استفاده از مدل های گارچ چند متغیره شامل مدل بابا، انگل، کرونر و کرافت (GARCH-BEKK) بر پایه روش موجک، اثرات سرریز بین بازارهای نفت و بورس اوراق بهادار تهران را به تفکیک دوران قبل از تحریم، بعد از تحریم و بعد از برجام به صورت مقیاس های چندگانه مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش از داده های قیمت نفت خام اوپک و شاخص کل بازار بورس اوراق بهادار طی دوره زمانی بیست وسوم آذرماه 1387 الی نوزدهم بهمن ماه 1396 و به صورت هفتگی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، تأثیرات سرریز میان بازارها در دوره های زمانی متفاوت و با توجه رخدادهای اقتصادی-سیاسی متغیر است و می تواند یکطرفه، دوطرفه و یا اصلا وجود نداشته باشد. به طوری که در دوره اول (قبل از شروع تحریم های نفتی) به صورت یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس، در دوره دوم (دوران تحریم) به صورت دوطرفه در کوتاه مدت و در بلندمدت یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس بوده است و در نهایت در دوره سوم (بعد از برجام) دارای رابطه یکطرفه از بازار نفت به بازار بورس بوده است. این نتایج به وضوح به وابستگی اقتصاد ایران به نفت و اثرات آن بر بازارهای مختلف مالی از جمله بورس اوراق بهادار اشاره دارد. لذا به سیاست گذاران و سرمایه گذاران پیشنهاد می شود تصمیمات خود را براساس زمان و اتفاقات دوره انجام دهند تا از حداکثر مطلوبیت خود دور نشوند.
Abstract
Oil price volatility as a powerful exogenous variable, can affect many economic variables, including stock price index. In this regard, the present study is analyzed spillover effects between oil and Stock Tehran exchange markets using multivariate GARCH models such as Baba, Engle, Kraft and Kroner (GARCH-BEKK) based on wavelet method and by resolution to before sanctions, after sanctions and after Brjam (Joint Comprehensive Plan of Action) as multiple scales. In this study, used OPEC crude oil price data and total stock market index during of December 13, 2008 to February 8, 2018 and weekly. The results show that spillover effects between markets in different periods, with the attention of economic-political events, can be varied and can be unilateral, two-sided, or not at all.
So that in the first period (before start of oil sanctions), as one-sided from oil market to stock exchange, in the second period (the sanction period), in the short run and in the long run one-sided from oil market to stock market and finally, in the third period (after the Brjam), there was a one-sided relationship from oil market to stock market. These results clearly point to Iran's dependence on oil and its effects on various financial markets, including stock exchanges. Therefore, policy makers and investors are encouraged to make their own decisions based on the time and events of the course in order not to deprive them of their maximum utility.
تاثیر منابع تامین مالی بر رشد شرکت های کوچک و متوسط پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
143 - 160
حوزه های تخصصی:
کمبود سرمایه و عدم دسترسی به منابع مالی از جمله مشکلاتی است که شرکت های کوچک و متوسط با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر اثر شیوه های مختلف تامین منابع مالی شامل حقوق صاحبان سهام، بدهی های کوتاه مدت و بدهی های بلندمدت را بر رشد شرکت های کوچک و متوسط پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی 1387 تا 1395، مورد بررسی قرار می دهد. این بررسی با روش داده های پانلی انجام شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که حقوق صاحبان سهام، با ضریب حدود 25 درصد، بیشترین تاثیر را بر رشد شرکت های نمونه داشته است. پس از آن، بدهی های کوتاه مدت با ضریب حدود 7 درصد بوده و بدهی های بلندمدت با ضریب حدود 4 درصدی کمترین تاثیرگذاری را بر روی رشد نشان می دهد. همچنین در بررسی جزئیات هر کدام از بدهی ها، تاثیر منفی پیش دریافت های بلندمدت بر روی رشد، و عدم معناداری تاثیرگذاری اسناد پرداختنی بلندمدت، به دست آمده است.
Capital shortage and lack of access to finance is one of the problems that SMEs face. This study analyze the effects of different resource of financing, including equity, short-term debt and long-term debt, on the growth of small and medium enterprises listed on the Tehran Stock Exchange, in the period 1387 to 1395. Due to the type of data, panel data model is done. The results indicate that equity, with coefficient about 25 percent, had the greatest impact on the growth of companies. After that, the short-term debt was with coefficient about 7 percent, and long-term debt shows the least impact on growth with coefficient about 4 percent. Also check the details of any debt, have been obtained the negative impact of ling-term advances and no significant impact of long-term payables on the growth.
Keywords: Stock exchange, Small and medium enterprises, financing, Panel data.
بورس؛ راهکار جامع سرمایه گذاری (واکاوی پتانسیل ها، پیش نیازهای عملیاتی و فرآیندهای اجرایی)
حوزه های تخصصی:
اهمیت سرمایه گذاری و تبدیل وجوه نقد به دارایی های مالی به حدی افزایش یافته که بسیاری از کشورها جهت جذب سرمایه و رونق اقتصادی، سرمایه گذاری را به عنوان پیش نیاز آغاز تعاملات فی ما بین و موضوعاتی مانند مهاجرت و... را در گرو سرمایه گذاری در سبد توسعه آن کشور تعریف می نماید. حال در شرایط جاری حاکم بر اقتصاد کشور، ضرورت نگهداشت و تزریق سرمایه در بخش های تولیدی و صنعتی را دوچندان نموده است. لذا در این پژوهش با بررسی تحقیقات اخیر و نتایج و پیشنهادات مرتبط و با رویکردی توصیفی و تحلیلی به واکاوی ساختار بازارهای مالی، پتانسیل های سرمایه گذاری در حوزه بورس و پیش نیاز های عملیاتی در فرآیند تحلیل بازار و مهارت روانشناسی فردی و گروهی در راستای درک حرکات بازار و تدوین استراتژی شخصی (حقیقی-حقوقی) و طراحی الگوی مدیریت سرمایه پرداخته و با بررسی ابعاد سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم و عوامل موثر بر آن، و تحلیل معیارها و مراحل تشکیل سبد سرمایه گذاری، به ارزیابی، بهینه یابی و تلفیق آن ها درقالب راهکار جامع اجرایی ارائه نموده است.
رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی با سود تقسیمی هر سهم و قیمت سهام درشرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
کانون توجه ارزش افزودة اقتصادی به عنوان یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد ، بر موضوعاتی مانند هزینة سرمایه و ارزش ایجاد شده برای سهامداران قرار دارد . از مبانی اساسی در مفهوم ارزش افزوده اقتصادی این است که مدیران ، مسئول ایجاد ارزش و حداکثر کردن ثروت سهامداران هستند . لذا می توان از ارزش افزوده اقتصادی بعنوان معیاری برای اندازه گیری درجه تعهد و کارایی مدیران استفاده نمود و در واقع الگوی ارزش افزوده اقتصادی قادر است این پاسخ را به سهامداران بدهد که مدیریت تا چه اندازه در افزایش ثروت آنها دخیل بوده است . از آنجایی که می توان با معیار ارزش افزوده اقتصادی سود اقتصادی شرکت را به نحو درستی اندازه گیری کرد ، بنابراین می تواند معیار مناسبی برای سنجش کارایی عملیاتی شرکت محسوب شود و آثار تصمیمات مدیریت بر قیمت سهام و سود تقسیمی شرکتها را با آن برآورد کرد . بنابراین ، در این تحقیق رابطه سود نقدی و قیمت سهام با ارزش افزوده اقتصادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1379 الی 1383 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بین ارزش افزودة اقتصادی و سود تقسیمی هر سهم هیچگونه رابطة معنی داری وجود ندارد ، اما بین ارزش افزودة اقتصادی و قیمت سهام رابطة معنی داری مشاهده شده است . در نتیجه ارزش افزودة اقتصادی می تواند برآورد کننده بهتری برای قیمت سهام باشد
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک و بازده کل سهام با تاکید بر مدل بازده سهام – تورم
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دوم پاییز ۱۳۸۹ شماره ۷
141 - 170
حوزه های تخصصی:
بورس اوراق بهادار از جایگاه خاصی در سیستم مالی کشور ما برخوردار بوده و کارآمدی و توسعه بازار سرمایه در گرو فعال بودن این نهاد در کشور است. دو کارکرد مهم بورس اوراق بهادار را می توان جمع آوری پس اندازهای اندک و نقدینگی موجود در سطح جامعه و هدایت آن ها به سمت فرآیند تولید کالا و خدمات در کشور ذکر کرد. سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار طیف وسیعی از افراد جامعه را تشکیل می دهند که همواره در پی کاهش خطر و افزایش بازدهی متناسب با قبول خطر هستند. در این راستا شناسایی عوامل موثر بر بازدهی اوراق بهادار، تاثیر به سزایی در تحلیل عمیق تر و اتخاذ تصمیم مناسب تر از طرف سرمایه گذاران دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر تاثیر نوسانات پنج متغیر مهم اقتصاد کلان بر ریسک و بازدهی کل سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سه صنعت سیمان، پتروشیمی و خودرو سازی در فاصله زمانی سال های 1377 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه تعادلی بین متغیرهای کلان اقتصادی و تاثیر این متغیرها بر بازده کل سهام، هفت فرضیه اصلی با استفاده از رابطه همگرایی و مدل بازده سهام – تورم آزمون گردید که نتایج پژوهش مبین عدم وجود رابطه بین ریسک و بازده کل سهام و متغیرهای اقتصاد کلان در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران بود.
رابطه استخدام مدیران و کارکنان امور مالی از کارکنان سابق مؤسسات حسابرسی با گزارش های حسابرسی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بدنبال روشن نمودن این موضوع می باشد که آیا استخدام مدیران و کارکنان امور مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از کارکنان سابق مؤسسات حسابرسی در کشور وجود دارد و این که چنین استخدام هایی با نوع گزارش های حسابرسی رابطه معنی داری دارد یا خیر. از این رو از جامعه آماری حدود 1800 نفر شامل معاونین مالی، مدیران مالی، رؤسای حسابداری و کارشناسان مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1379 لغایت 1387، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به کمک پرسشنامه و گزارش حسابرس مستقل و بازرس قانونی به انضمام صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، اطلاعات مورد نظر جمع آوری شد و با استفاده از آزمون خی دو کارل پیرسن نتیجه بدست آمده حاکی ازآن است که بین وجود سابقه کار، نوع رده شغلی در مؤسسات حسابرسی و نوع مؤسسه حسابرسی با گزارش های حسابرسی رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی جریان های نقدی بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جریان های نقدی بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام گرفته است. اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ از لحاظ طبقه بندی ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎی ﻫﺪف، از ﻧﻮع ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮐﺎرﺑﺮدی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1395 تا 1400 است. در این مطالعه برای انتخاب نمونه از روش غربالگری استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 120 شرکت از جامعه آماری گزینش گردید که تفکیک شرکت ها و گروه بندی شرکت ها در صنایع بر اساس نرم افزار ره آورد نوین انجام شده بود، تفکیک گردید؛ قلمرو مکانی، تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که شرایط مذکور دربند جامعه آماری را داشته باشند بوده است. به منظور کنترلی دیگر عوامل احتمالی مؤثر بر جریان های نقدی که به وسیله متغیرهای مستقل در نظر گرفته نشده اند، رشد شرکت، اهرم مالی و اندازه شرکت مطابق با پژوهش محمودآبادی و منصوری(1390) به عنوان «متغیرهای کنترلی» در نظر گرفته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. به این ترتیب که پس از استخراج متغیرهای مورد بررسی از منابع ذکر شده، این اطلاعات در کار برگ های ایجاد شده در محیط نرم افزارExcel وارد و محاسبات لازم جهت دستیابی به متغیرهای موردبررسی انجام شده است. سپس، از نرم افزارEveiws به منظور تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات حاصله، استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها به دو دسته کلی تجزیه و تحلیل توصیفی و تجزیه و تحلیل استنباطی تقسیم می شوند. نتایج نشان می دهد جریان های نقدی بر بهره وری سرمایه تأثیر مثبت دارد .
بررسی عوامل کلان اقتصادی بر بازدهی سهام در طی شیوع همه گیری کووید-19 (مورد مطالعه صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷
59 - 70
حوزه های تخصصی:
یکی از رویداد های مهم سال 2020میلادی، بیماری مسری کرونا است که بر اقتصاد جهانی و بازرهای مالی تاثیر شگرفی گذاشته است. از آنجا که بازده بازار سهام نسبت به رویدادهای مهم واکنش نشان می دهد، این مطالعه به بررسی بازده سهام صنایع غذایی، کشاورزی و زراعت، دارویی، صنعت گردشگری و هتلداری در شرایط اپیدمی کرونا می پردازد. بدین منظور، با استفاده از روش داده پانل به بررسی تأثیر موارد مرگ و میر روزانه ناشی از ویروس کووید-19 بر بازده سهام منتخب طی دوره 03/12/1398 تا 09/05/1400 پرداخته ایم. در این مطالعه برای آنالیز بیشتر علاوه بر تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19، اثر تعداد مبتلایان به کووید-19 بر بازده سهام صنایع منتخب نیز مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تعداد مرگ و میر ناشی از کووید-19 با بازده سهام صنایع منتخب رابطه ای معنادار و نامتقارنی دارد. سایر متغیرها از جمله نرخ ارز- دلار آمریکا و قیمت طلای 18عیار نیز مورد بررسی قرار گرفته اند و به ترتیب رابطه ای معنادار، مثبت و منفی با بازده سهام صنایع منتخب داشتند. آنالیز بیشتر، اثر نامتقارن مرگ و میر ناشی از کووید-19 بر بازده سهام صنایع مختلف را نشان می دهد. به طوری که بازده سهام صنایع گردشگری، هتلداری با مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا رابطه ای منفی و قابل توجه داشته است. از طرف دیگر رابطه متغیر تعداد مرگ و میر روزانه بر اثر کووید-19 با بازده سهام صنایع غذایی و دارویی مثبت و از نظر آماری قابل توجه می باشد.
تجزیه و تحلیل رفتار مالی نوسانات بازار سرمایه (مورد مطالعه: بازار سهام تهران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
32 - 10
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، ارائه الگوی نوسان بازده میان شاخص بازار های بورس و فرابورس و تحلیل این روند می پردازد و در این راستا، ثابت بودن همبستگی شرطی دو شاخص مزبور مورد بررسی قرار می گیرد. این دو شاخص مربوط به بازار بورس و فرابورس بوده که براساس معیارهایی از جمله رتبه بندی اعتباری، اندازه شرکت، میزان شناور بودن سهام و نقدشوندگی، شفافیت و اطلاع رسانی و تداوم سودآوری است. در این مقاله از مدل گارچ دومتغیره برای محاسبه همبستگی میان بازده شاخص های سهام و بررسی فرض ثبات همبستگی شرطی میان دو سری زمانی استفاده می شود. جهت بررسی فرض صفر مبنی بر وجود همبستگی شرطی ثابت، از تست آماری ماتریس اطلاعات استفاده خواهیم کرد. نتایج این تحقیق، فرض ثابت بودن همبستگی شرطی با گذر زمان را رد می کند. همچنین با بررسی بازده روزانه، روز شنبه، دارای بیشترین بازده و ریسک کمتری بوده و مناسب ترین زمان جهت انجام معاملات می باشد. با توجه به شرایط ایجاد شده در بازار سرمایه طی سال های اخیر و ریسک ناشی از سرمایه گذاری در بورس، پس از بررسی بازده ماهانه، به ترتیب در دو بازار، ماه های فروردین و مرداد، بیشترین بازده را داشته و به طور کلی فصل های بهار و تابستان زمان مناسب تری برای معاملات می باشد. که این نتایج نشان دهنده عدم ثبات بازار سرمایه در طول سال بوده و باعث ایجاد مخاطرات گوناگون و رفتار هیجانی سهامداران در خرید و فروش سهام شده است که خود تبعات اقتصادی و معضلات فراوانی را ایجاد می نمایاند.
ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد مالی با نقش تعدیلگری استراتژیهای مالی در شرکت های عضو سازمان بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در شرایط کنونی ناشی از انقلاب تکنولوژیکی، پویایی بازار، ارتباطات متقابل، تقاضای مشتریان و موسسات تخصصی به منظور ارزیابی و مدیریت دارایی های نامشهود، چالشی برای همه سازمان ها است. از جمله عوامل تاثیر گذار بر عملکرد مالی سازمان ها، سرمایه فکری می باشد، از این روی نقش استراتژیهای مالی در تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی سازمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه فکری و استراتژیهای مالی بر عملکرد مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. به منظور پاسخ به پرسشهای تحقیق، دو فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی تدوین شده است. برای بررسی صحت فرضیه ها، اطلاعات از بین جامعه آماری هدف تحقیق که شامل صورت های مالی سالانه و یادداشت های توضیحی همراه آن ها، مربوط به 79 شرکت پذیرفته شده در بورس، طی دوره زمانی 5 ساله (1391 تا 1395) می باشند، با استفاده از نرم افزار رهاورد نوین جمع آوری شد و به کمک نرم افزار 9eviews و آزمونهای ریشه واحد، هم انباشتگی، اف لیمر و هاسمن مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. نتایج حاکی از وجود ارتباط معنادار بین سرمایه فکری و عملکرد مالی با نقش تعدیل گری استراتژیهای مالی در شرکت های عضو بورس است؛ و در رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد مالی، استراتژی سرمایه گذاری و استراتژی تقسیم سود نقش تعدیلگری منفی (کاهنده) و استراتژی تامین مالی نقش تعدیلگری مثبت (افزاینده) دارد.
نقش توانایی مدیریتی و محافظه کاری حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
یکی از سرمایه های انسانی که نقش مهمی در تبدیل منابع شرکت به درآمد و خلق ثروت برای سهامداران دارد، مدیران شرکت های تجاری اند. هدف پژوهش حاضر، نقش توانایی مدیریتی و محافظه کاری حسابداری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. با توجه به هدف، روش تحقیق مطالعه ای و از لحاظ ماهیت موضوع تحلیلی- توصیفی است. ابزار گردآوری داده مقالات و کتب می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد توانایی مدیریتی بر عواملی چون بهبود عملکرد شرکت در قالب بازده سرمایه گذاری، پیچیدگی شرکت و عدم شفافیت اطلاعات، محافظه کاری غیرشرطی، اجتناب مالیاتی و کارایی سرمایه گذاری و همچنین محافظه کاری حسابداری بر روابط سیاسی، سود و زیانی و هزینه بدهی در شرکت ها تاثیر گذار است و باعث کاهش تضادهای نمایندگی شده و از واکنش منفی بازار نسبت به نگهداشت وجه نقد می کاهد. به سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و حتی حساب رسان پیشنهاد میشود در ارزیابی کیفیت گزارش های مالی و محافظه کاری حسابداری توانایی مدیریت را به عنوان یکی از عوامل اثرگذار در نظر بگیرند
تدوین الگوی مفهومی نظارت بر ناشران بورس اوراق بهادار با رویکرد حمایت از حقوق سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
347 - 371
حوزه های تخصصی:
نقش نظارت در کاهش ریسک های سیستماتیک در بازار سرمایه حائز اهمیت است. سرمایه گذاران در انواع اوراق بهادار شامل سهام و انواع اوراق بهادار اسلامی (صکوک) به شفافیت و اطمینان از رعایت حقوق سرمایه گذاران از سوی ناشران توجه دارند. هر چه این اعتماد در بین آحاد جامعه گسترش یابد، تمایل به سرمایه گذاری افزایش می یابد . هدف از این پژوهش تدوین الگوی مفهومی نظارت بر ناشران بورس اوراق بهادار بر حمایت از حقوق سرمایه گذاران است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ناشران بورس اوراق بهادار ایران را شامل می شود که تعداد 114 شرکت به شیوه ی تصادفی ساده به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شده است. داده های تحقیق با کمک ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. برای سنجش روایی سازه از الگوی معادلات ساختاری و برای سنجش روایی محتوایی ابزار از نظرات اساتید و صاحب نظران آگاه به موضوع استفاده شده است. جهت تعیین اعتبار الگو از نرم افزارAmos و برای تعیین میزان تاثیر مولفه های نظارت بر ناشران بورس اوراق بهادار، بر حمایت از حقوق سرمایه گذاران از آزمون کای دو بهره گرفته شده است. مولفه های نظارت بر ناشران بورس اوراق بهادار عبارتند از:حاکمیت شرکتی،کیفیت حسابرسی، افشاء و شفافیت، نظارت بر اطلاعات نهانی، فعالیت های آموزشی و سواد مالی. نتایج نشان می دهد که مولفه های نظارت بر ناشران بورسی به غیر از سواد مالی رابطه معنی داری با حمایت از حقوق سرمایه گذاران دارد.
آزمون نقش شدت پژوهش و توسعه در بازدهی سهام و رقابت خودمخرب شومپیتری بورس اوراق بهادار تهران (رهیافت رگرسیون انتقال ملایم پنلیPSTR)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
167 - 196
حوزه های تخصصی:
هدف محوری این پژوهش بررسی رابطه بین درجه رقابت، شدت تحقیق و توسعه و بازدهی سهام در شرکت های فعال بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این مطالعه دو رابطه متمایز و چگونگی اثرگذاری درجه رقابت بر شدت تحقیق و توسعه و تاثیر شدت تحقیق و توسعه بر بازدهی سهام مدنظر است. بدین منظور با استفاده از داده های 153 شرکت فعال در بورس طی سال های 1397-1386 و الگوی رگرسیون انتقال ملایم پنلی (PSTR) نسبت به آزمون فرضیه رابطه و چگونگی اثرگذاری متغیرهای مذکور اقدام گردید. نتایج پژوهش در دو معادله شدت تحقیق و توسعه و بازدهی سهام نشان می دهد که به وضوح رابطه غیرخطی بین متغیرهای مورد مطالعه وجود دارد و در معادله شدت تحقیق و توسعه با افزایش درجه رقابت به عنوان متغیر انتقال تا سطح 0/325 شدت مخارج تحقیق و توسعه و نوآوری افزایش می یابد اما با گذر از این مقدار کاهش می یابد. علاوه بر این در معادله بازدهی سهام نیز با افزایش شدت تحقیق و توسعه و رشد نوآوری به عنوان متغیر انتقال تا سطح 0/123 بازدهی سهام افزایش یافته و با گذر از این مقدار کاهش می یابد. در مجموع، نتایج مربوط به دو معادله شدت تحقیق و توسعه و بازدهی سهام موید آن است که در شرکت های فعال بورس اوراق بهادار تهران رابطه U معکوس بین متغیرهای تحقیق تایید می شود؛ به گونه ای که قبل از سطح آستانه تاثیر متغیر مستقل بر وابسته افزایشی و پس از آن کاهشی بوده است.
بررسی آثار تغییرات قیمت نفت خام بر شاخص بورس اوراق بهادار تهران: کاربرد الگوی M-GARCH رهیافت BEKK(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۳ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۳)
387 - 407
حوزه های تخصصی:
نوسانات و شوک های نفتی می تواند در کشورهای تولیدکننده ی نفت عامل اثرگذار بر شاخص بورس اوراق بهادار باشد. هدف مطالعه حاضر، بررسی آثار شوک های نفتی اخیر بر شاخص قیمت بورس اوراق بهادار می باشد. بدین منظور دو رژیم اطلاعاتی کوتاه مدت و بلندمدت، ایجاد و از الگوی MV-GARCH و روش حل BEKK و داده های روزانه از فروردین ماه سال 1390 تا دی ماه 1394 سال استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در کوتاه مدت و بلندمدت شوک نفتی اثرات منفی بر بورس اوراق بهادار دارد. افزون برآن، در بلندمدت نیز اثرات نوسانات قیمت نفت بر بورس اوراق بهادار، منفی است. با توجه به اینکه نوسانات قیمت نفت در کوتاه مدت بر شاخص قیمت نفت اثر مثبت دارد، که این اثر منجر به افزایش نوسانات شاخص بورس شده است، بنابراین سیاستی باید اتخاذ شود که از انتقال نوسانات قیمت نفت به شاخص جلوگیری شود. برای این منظور می توان از بیمه ی سهام، کوپن سهام، امکان خریدوفروش ریسک، ابداع روش های نوین بازار گردانی، تنوع سبد سهام و تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار استفاده کرد. طبقه بندی JEL : B41، E62، G10
مقایسه روش تحلیل بازار بورس اوراق بهادار و بازار فارکس
حوزه های تخصصی:
امروزه در تمامی دنیا، بازارهای مالی عضو جدایی ناپذیر زندگی انسان ها هستند وسالیان درازی است که در کشورهای پیشرفته، انواع بازارهای مالی وجود دارد؛ که هر کدام از آن ها ویژگی های خاص خود را دارند؛ که بعضی از این بازارها بین المللی هستند و بعضی هم داخلی هستند؛ مثلا بازار فارکس یک بازار بورس بین الملل است که بزرگترین بازار بورس جهان است و در آن پول کشورها ارزش گذاری می شود و یا بازار بورس اوراق بهادار ایران که یک بورس داخلی ایران است و در آن سهام شرکت ها معامله می شود. از آنجای که بورس ها هم از نظر ویژگی های عمومی وابزارهای مورد استفاده و هم از نظر ویژگی های روش تحلیلی با هم متفاوتند. ما در این مقاله قصد داریم بازار فارکس و بازار بورس اوراق بهادارایران را از نظر روش تحلیل با هم مقایسه کنیم. داده های استفاده شده برای بازار بورس ایران در بازده زمانی 1390 تا 1397 و برای بازار فارکس از داده های در بازده زمانی 2019 تا 2021 استفاده شده است. از یافته های تحقیق نشان می دهد که تفاوت خیلی زیادی بین روش تحلیل این دو بازار است. به طوری که روش تحلیل بازار بورس ایران بیشتر به مسائل داخلی کشور ایران و یک صنعت ویا یک شرکت خاص بر می گردد ونوع سرمایه گذاری در آن بلند مدت است. ولی تحلیل بازار فارکس به مسائل کلی جهان وشاخص های کلان اقتصادی جهان و بیشتربه روانشناسی و مدیریت سرمایه برمی گردد و نوع سرمایه گذاری در آن کوتاه مدت استو در کل فلسفه بازار بورس اوراق بهادار تهران سرمایه گذاری است ولی فلسفه بازار فارکس نوسانگیری است.
بررسی مالکیت سهام کارکنان، سودآوری و اهرم مالی در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مالکیت سهام کارکنان، سودآوری و اهرم مالی در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی می باشد. انجام پژوهش در قالب استدلالات قیاسی-استقرائی است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعه صورتهای مالی، یاداشت های همراه و گزارش های مالی شرکت های مورد مطالعه، نرم افزارهای اطلاعاتی، آرشیوهای الکترنیکی و اینترنتی جمع آوری و در صحنه گسترده اکسل سازماندهی و محاسبه شده تا در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران، در محدوده زمانی بین سالهای ۱۳۹۲ الی ۱۳۹۰ می باشد نمونه مطالعاتی به روش حذف سیستماتیک با توجه به محدودیت های فوق 60 شرکت می باشد. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین اهرم مالی با مدیریت سود وجود دارد. همچنین ارتباط معناداری بین سودآوری با مدیریت سود وجود دارد. بین مالکیت سهام کارکنان با مدیریت سود رابطه منفی و معناداری وجود ندارد.
بررسی عدم تقارن اطلاعاتی و اندازه شرکت در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات مالی اساس ارزشیابی را در بورس اوراق بهادار تشکیل می دهد. در مطالعه حاضر به بررسی عدم تقارن اطلاعاتی و اندازه شرکت در مدیریت سود شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار پرداخته شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی می باشد. انجام پژوهش در قالب استدلالات قیاسی-استقرائی است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعه صورتهای مالی، یاداشت های همراه و گزارش های مالی شرکت های مورد مطالعه، نرم افزارهای اطلاعاتی، آرشیوهای الکترنیکی و اینترنتی جمع آوری و در صحنه گسترده اکسل سازماندهی و محاسبه شده تا در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. جامعه آماری شامل شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران، در محدوده زمانی بین سالهای ۱۳90 الی ۱۳92 می باشد نمونه مطالعاتی به روش حذف سیستماتیک با توجه به محدودیت های فوق 60 شرکت می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که ارتباط معناداری بین عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود وجود دارد. همچنین ارتباط معناداری بین اندازه شرکت با مدیریت سود وجود دارد.
تاثیر مازاد بدهی بر ریسک پذیری
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مازاد بدهی بر ریسک پذیری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی همبستگی می باشد. تعداد جامعه آماری غربالگری شده شامل 167 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است داده های مورد نیاز برای انجام این تحقیق عموما از وب سایت شرکت مدیریت فناوری بورس اوراق بهادار تهران، صورت های مالی شرکت های موجود در سایت کدال بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره به کمک نرم افزار Eviews استفاده شد. نتایج نشان داد مازاد بدهی بر تصمیمات سرمایه گذاری (ریسک پذیری) شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر منفی و معناداری دارد.