مطالب مرتبط با کلیدواژه

انسان اجتماعی


۱.

بررسی انحرافات اجتماعی در اسلام و لیبرالیسم

کلیدواژه‌ها: اسلام دین جامعه پذیری لیبرالیسم الگو نظم اجتماعی انحرافات اجتماعی هنجارهای اجتماعی خودکنترلی نظارت خداوند انسان اجتماعی قرارداد اجتماعی کنترل‏های اجتماعی تجربة زیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۹۷
انسان اجتماعی در شرایطی می‏تواند به ایفای نقش خویش بپردازد که نظمی‏ در تعامل خود با دیگران شاهد باشد. تحقق نظم در تبعیت همگانی از هنجارهای اجتماعی میسر می‏گردد. اگر نقض هنجارها گسترده گردد، انحراف اجتماعی پدیدار می‏شود که بایستی در مهار آن و کاستن از گسترش دامنه اش اقدامات جدی صورت پذیرد. مکتب لیبرالیسم بر اساس نگرشی که به انسان دارد، درصدد رفع هر گونه محدودیتی از انسان است، لذا به اجبار با انعقاد قراردادهای اجتماعی و تدوین قوانین، تحقق انتظام اجتماعی را با انواع شیوه‏ها خواهان است، اگرچه در این رویکرد با چالش‏های جدی روبرو می‏باشد. نگرش اسلام این است که انسان در اجتماع با قبول تکالیف دینی و اجتماعی و پذیرش محدودیت‏هایی، در واقع خود را از انواع قیود رها می‏سازد و انتظام اجتماعی را به صورت ریشه‏ا‏ی محقق می‏کند. انحرافات اجتماعی در چنین نگرشی، علاوه بر به کارگیری شیوه‏های مرسوم کنترلی، با عطف توجه به نظارت الهی، مهار شدنی تر از هر شیوه‏ای به نظر می‏آید.
۲.

کاربست «روش تأویل مفهومی» در تحلیل «انسان اجتماعی در اسلام»(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان اجتماعی روش تأویل مفهومی روش تأویل انسان شناسی اجتماعی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۳۲۵
این مقاله درصدد است روش مطالعه انسان اجتماعی در اسلام را با در نظرداشت سه ساحت علمی جامعه شناسی، فلسفی و تفسیری پیشنهاد کند. موضوع انسان اجتماعی سیاق جامعه شناختی دارد و پاسخ به پرسش چیستی انسان، کاوش فلسفی را می طلبد و بازخوانی آن از منظر اسلامی، ملاحظات قرآنی و روایی را ناگزیر می نماید. «روش تأویل مفهومی» که هم ریشه فلسفی دارد و هم کاربرد قرآنی و هم پیشینه جامعه شناختی، برای مطالعه انسان اجتماعی پیشنهاد شده است. روش تأویل مفهومی، دو گام اساسی دارد: پالایش و استنباط. در گام پالایش، پیش فرض ها، مسلمات ناصواب و مبادی ناقص رویکردهای فلسفی و جامعه شناختی موجود ارزیابی می گردد و در گام استنباط، برداشت اسلامی از انسان استخراج می شود.
۳.

تحلیل نسبت تهذیب اجتماعی با انسان اجتماعی؛ نقد کتاب (تهذیب اجتماعی ~ انسان اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۹۳
پرسش محوری این پژوهش، تحدید نسبت مفهومی مسأله «تهذیب اجتماعی» با «انسان اجتماعی» است تا از این رهگذر بتوان به یکی از مهمترین چالشهای امروز جامعه پیرامون چگونگی تعامل انسان در روابط اجتماعی پیچیده و جدید کنونی پرداخت. بدین ترتیب پس از معرفی کلی و چارچوب آراء کتاب «انسان اجتماعی» اثر «دارندرف» و اشاره کوتاهی درباره ابعاد شکلی آن، به مبانی مفهوم انسان اجتماعی نزد وی می پردازد. در این فراز، نشان خواهد داد که امکان فراتر رفتن از آنچه او به عنوان «واحد تحلیل مسأله» اندیشیده و ارائه تلّقی اجتماعی دقیق تری نیز، وجود دارد. اگرچه نزد «دارندرف»، دو مفهوم نقش اجتماعی و وضعیت اجتماعی، تشکیل دهنده انسان اجتماعی اند و از این طریق، دو واقعیت فرد و جامعه به یکدیگر مرتبط می شوند، اما از آنجا که موضوع ذهن وی، مسأله «تهذیب اجتماعی» نبوده است، تا بدینجا پیش نیامده که چگونه می توان مفهوم انسان اجتماعی را با تهذیب اجتماعی پیوند زد؟ «دارندرف» در تحلیل خود، برای دو مفهوم فرد و جامعه، هویّت مستقلی در نظر می گیرد و انسان اجتماعی نزد وی، فرد انسانی است که دارای نقش های اجتماعی گوناگونی است. از این رو انسان اجتماعی وی را باید «انسان در اجتماع» نامید، اما در تحلیلی دیگر، فرد مستقل از جامعه قابل تصور نیست بلکه هویّت حقیقی افراد، در جامعه و روابط اجتماعی شکل می گیرد. مقاله در ادامه از سه ویژگی مفهوم تهذیب اجتماعی یاد کرده و به پرسش جبر سازمانی می پردازد و در پایان، به ضرورت های پژوهشی در این باره و به خصوص مسأله نقشه جامع اخلاقی، تأکید ورزیده است.
۴.

واکاوی مفهوم «انسان» در رویکردهای سیاست گذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۷۱
مفهوم «انسان» یکی از مفاهیم بنیادین عرصه سیاست گذاری فرهنگی است. مقاله حاضر در پی آن است تا با روش اسنادی- کتابخانه ای و مبتنی بر استنباط عقلی به تطبیق نگاه های انسان شناسانه با گفتمان های سیاست گذاری فرهنگی بپردازد. در عرصه سیاست گذاری فرهنگی می توان به چهار رویکرد کنترل فرهنگی، تصدی گری، رهاسازی و خدمت رسانی اشاره کرد. «انسان سازمانی»، «انسان طبقاتی»، «انسان اقتصادی» و «انسان نمادساز» از جمله بنیادهای انسان شناسانه و متناظر این رویکردها هستند. در سوی دیگر انسان شناسی دینی و الهی قرار دارد که انسان را دارای مبداء و معاد الهی معرفی می کند و بر همین اساس حیات انسان ها ارزش پیدا کرده و سنجیده می شود. انسان ها دارای غایت و مقصد الهی بوده و حکومت ها باید جامعه انسانی را در آن راستا حرکت دهند و به دلیل اراده نسبی انسان ها، امکان تحمیل فرهنگ برآن ها وجود ندارد. همچنین افراد در یک جایگاه متنوع از نیازها قرار داشته و نیازمند سیاست های گوناگون متناسب با سطح وجودی خود هستند.