مطالب مرتبط با کلیدواژه

نفس‌الامر


۱.

تفسیر نظریة شهید صدر(ره) در باب کشف مذهب اقتصادی مطابق با مبانی فقه شیعه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام اقتصادی مذهب اقتصادی آموزه‌های اقتصاد اسلامی مبانی فقه شیعه حجت شرعی ظن معتبر ظن غیر معتبر نفس‌الامر انسداد باب علم و علمی مراتب دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶۱
شهید سید محمد باقر صدر(ره) اقتصاد اسلامی را به معنای مذهب اقتصادی می‌داند و آن را چنین تعریف می‌کند: روشی که جامعه در زندگی اقتصادی و حل مشکلات عملی آن را بر می‌گزیند. وی راه دستیابی آن را روش اکتشاف یا به عبارت دیگر حرکت از روبنا به زیربنا معرفی می‌کند. پرسش بسیار مهم که محققان اقتصاد اسلامی در بارة روش شهید صدر(ره) با آن مواجه‌اند این است که آیا مذهب اقتصادی‌ای که شهید صدر(ره) معرفی می‌کند و مبنای عمل و ضوابط رفتارهای اقتصادی افراد و نهادهای اقتصادی قرار می‌گیرد به لحاظ مبانی فقه شیعه حجت است. برخی از اندیشمندان در دفاع از نظریة شهید صدر‌ (ره) بر این باورند که مباحث مربوط به نظام اقتصادی از جمله مذهب اقتصادی نیازمند بحث حجیت نیست و در این‌گونه مباحث می‌توان به ظن غیر معتبر از جمله قیاس، استحسان و ... عمل کرد. نویسندة این مقاله انتساب این تفسیر را به نظریة شهید صدر(ره) صحیح نمی‌داند، بلکه معتقد است شهید صدر(ره) در پی کشف واقع و نفس‌الامر است، اما چون کشف مذهب اقتصادی را ضروری می‌داند و از سوی دیگر کشف آن را با مراجعه به ادله و نصوص ناممکن می‌یابد، به عبارت دیگر چون باب علم و علمی کشف مذهب اقتصادی را منسد می‌بیند، استفاده از ظن غیر معتبر را برای کشف مذهب اقتصادی لازم می‌شمارد. بنابراین، تنها بدین طریق می‌توان نظریة اکتشاف شهید صدر(ره) را مطابق با مبانی فقه مذهب شیعه تفسیر کرد.
۲.

چیستی صدق در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدق مطابقت فلسفه اسلامی حق نظریه نفس‌الامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۰۸
بحث از حقیقت صدق و چگونگی مطابقت قضایا با واقع، از قدیم مورد توجه فیلسوفان بوده است، به گونه‏ای که سابقه این بحث را می‏توان تا دوران یونان باستان ره‏یابی کرد. حکمای اسلامی عموما «صدق» را به «قضیه ذهنیه (یقین، علم، و...) مطابق با واقع» تعریف نموده‏اند. فلاسفه اسلامی از ابن سینا به بعد، این تعریف از صدق قضایا را به صورت صریح در آثارشان مطرح نموده‏اند. اما پیش از او، گرچه در کلمات آنها به صراحت مطرح نشده است، اما با توجه به فضای حاکم بر آثارشان، می‏توان گفت: آنان «مطابقت» را یک امر مفروض می‏گرفتند. با وجود توجهی که فلاسفه مسلمان به این مطلب نموده‏اند، به نظر می‏رسد جای یک تفسیر جامع و روشن از دیدگاه فیلسوفان مسلمان در این‏باره خالی است. از این‏رو، در این نوشتار، سعی شده است علاوه بر بررسی کلمات فیلسوفان سرشناس مسلمان در این‏باره، تفسیر روشنی از نظریه «مطابقت» بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان ارائه گردد.
۳.

تأملی در یک برهان (بررسی برهان علامه طباطبایی رحمة الله بر واجب بودن اصل واقعیت)(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود واقع ثبوت عدم سفسطه اصل واقعیت نفس‌الامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۸۶
علامه طباطبایی بر وجود خداوند متعال برهانی بدین شرح اقامه کرده‌اند: الف) انکار اصل واقعیت، مستلزم اثبات آن است؛ ب) هرچه انکارش مستلزم اثبات آن باشد، وجودش ضروری است؛ نتیجه: اصل واقعیت، ضروری الوجود (واجب‌الوجود) است. درباره مقدمه اول نیز می‌توان گفت: اگر کسی اصل واقعیت را انکار کند، آن گاه بدین حقیقت می‌رسد که واقعیت واقعاً معدوم است. پذیرش این سخن که واقعیت واقعاً، معدوم است، پذیرفتن نوعی واقعیت است. پس اگر کسی اصل واقعیت را انکار کند، گونه‌ای از واقعیت را پذیرفته است. باید توجه شود که واژه «واقعاً» در این استدلال اعم از وجود و عدم است و با این واژه، هیچ واقعیتی اثبات نمی‌شود.
۴.

رابطه اعتباریات و تکوین از نظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اعتباریات مفهوم اعتباری وجود اعتباری نفس‌الامر یقین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۴۵۹
علامه‌طباطبایی مفاهیم اعتباری را در بحث‌های خود بسیار رواج داد. در تفسیر سخنان ایشان دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. آیت‌الله‌جوادی ‌آملی، یکی از شاگردان برجسته ایشان، به شرح و تکمیل دیدگاه علامه پرداخته است. در سخن ایشان، اعتباری گاهی صفت وجود و گاهی صفت مفهوم است. به‌نظر ایشان وجود و مفهوم اعتباری، ریشه و غایتی تکوینی و نفس‌الامری دارند و به‌تبع، خود آن‌ها هم تکوین و نفس‌الامر دارند؛ براین‌اساس، مفاهیم و گزاره‌های اعتباری محض یا اجتماعی هم گاهی نفس‌الامر و حقیقت دارند؛ به شرطی ‌که ریشه و غایت اعتبار در آن‌ها، حقیقی و نفس‌الامری باشد و یقین به این ریشه و غایت حاصل شده باشد؛ دراین‌صورت، گزاره اعتباری، ضرورت صدق و یقین دارد و بر این گزاره‌ها می‌توان برهان اقامه کرد. اگر ریشه و غایت اعتبار، حقیقی و یقینی نباشند، اعتبار نفس‌الامر ندارد.