مطالب مرتبط با کلیدواژه

طنز تلخ


۱.

بدرود جویس با کلان روایتها: نگاهب به بیداری خانواده فینگانها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مارکسیسم پسامدرن لیوتار بیداری خانواده فینگانها هگلیانیسم طنز تلخ بی اعتنایی کلان روایت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۱ تعداد دانلود : ۸۷۰
از دیدگاه لیوتار پسامدرنیسم به معنای بی اعتنایی به کلان روایتهاست. در آثار جیمز جویس تمایلات ادبی، فلسفی و دینی پسا مدرن را می توان پی گرفت. این مقاله به پی گیری بی اعتنایی به کلان روایت هایی چون دین، مارکسیسم ، هگلیانیسم و روشنگری در رمان بیداری خانواده فینگانها، واپسین رمان جیمز جویس، می پردازد. جاه طلبی خصیصه بارز ساکنان دنیای این رمان است. در این رمان کلان روایت ها آسیب پذیر شده و به تلخی نقد می شوند. در راستای ابراز بی اعتقادی به کلان روایت ها، جویس از شگردهای ادبی پسامدرنیسم بهره می گیرد. جویس به روشنگری و دین بی اعتناست و به هجو آنها می پردازد. او همچنین اصل بنیادین مارکسیسم و هگلیانیسم را مورد سوال قرار می دهد. در بیداری خانواده فینگانها درونمایه های پسامدرن بسیارند. بیداری خانواده فینگانها رمانی پسامدرن است.
۲.

بازخوانی تحلیلی مؤلفه های گروتسک در گزیده افسانه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسانه های ایرانی ادب عامه گروتسک طنز تلخ نقد فرهنگی و اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
گروتسک که از آن به عنوان طنز آمیخته یاد می شود، سبکی هنری و ادبی است که هنجارها و انتظارات مرسوم را به چالش می کشد و بسیاری از مرزها را جابه جا می کند. امروزه، این سبک از آن جهت اهمیت پیدا کرده است که سعی می کند میان بسیاری از حوزه ها چون هنر، ادبیات، مذهب و موضوعات اجتماعی ارتباط برقرار کند و از این جهت که مشتمل بر عناصری چون اغراق، معما، طنز و درهم آمیختگی های صورت های انسانی و حیوانی است می تواند در قصه های عامیانه و افسانه های ایرانی نمودهای آشکاری داشته باشد. تأمل در تفاسیر گروتسکی می تواند ما را با تفسیرهایی بنیادین از افسانه ها آشنا کند که به طور طبیعی در ذهن ما حضور دارند و واکاوی لایه های زیرین محتوایی و سخن گفتن از آن ها به شناختی آگاهانه تر و منظر جذاب تری از این منابع اصیل فرهنگی منجر خواهد شد. از این رو، این پژوهش به روش تحلیل کیفی مضمونی به بیان و توضیح برخی از کنش ها، اشخاص و ویژگی های افسانه های ایرانی که با مضامین گروتسکی شباهت دارند، می پردازد. نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که گروتسک، به ویژه در بستر ادبیات عامیانه ایران، به اشکال گوناگون حضور دارد و می تواند به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی و فرهنگی کارآیی مؤثری داشته باشد. برخی از این شباهت ها برخاسته از انگاره های مشترک ذهن انسان در همه دنیا و نحوه پردازش آن ها متناسب با خصایص فرهنگی سرزمین های مختلف است. با تأکید بر این نکته مهم که آنچه امروزه به عنوان گروتسک در جهان شناخته شده است، از قرن ها پیش در ادب عامه ایران حضوری پررنگ داشته است.