مطالب مرتبط با کلیدواژه

تبیین فلسفی


۱.

صور و مراتب وحی محمدی(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقسام وحی وحی محمدی تمثل جبرئیل(ع) تبیین فلسفی مراتب وحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۳۶
پیامبران الاهی(ع) از مراتب و درجات متفاوت و به تبع آن از مقامات و درنتیجه از صور و مراتب متفاوتی از وحی برخوردار بوده اند. با آنکه پیامبر اسلام(ص) جامع همه صور گوناگون وحی و تکلیم الاهی بوده است، پیام آوری جبرئیل(ع) برای او، بیش از همه آنها کانون توجه مفسران، متکلمان و فلاسفه اسلامی قرار گرفته است؛ زیرا اعتقاد اکثر ایشان بر این بوده است که تعالیم اسلامی فقط از این طریق بر آن حضرت(ص) نازل می شده است. درحالی که او از مراتب عالی تر وحی، یعنی وحی مستقیم و بی واسطه خداوند در حالت های معراج معنوی خود، برخوردار بوده است و توجه به آن در تبیین اموری مانند عصمت در دریافت وحی و یقینی بودن معرفت وحیانی، نقش اساسی دارد. ما در این مقاله علاوه بر پرداختن به این مساله به استقصای صور و مراتب گوناگون وحی محمدی(ص) و تبیین، نقد و تکمیل نظریه فلاسفه در تحلیل ماهوی وحی پرداخته ایم.
۲.

نگرش های متعدد صدرا در تبیین رابطه انسان و خدا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انسان خدا ربط تبیین فلسفی تبیین عرفانی تبیین وحیانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۲۶۰
در نگاه نخست به نظر می رسد که صدرا مسئله رابطه انسان و خدا را به گونه های متعددی تبیین کرده است؛ به گونه ای که می توان به اجمال دو دیدگاه و به تفصیل حتی چهار دیدگاه را به وی منتسب کرد. دو دیدگاه نخست، تبیین فلسفی اوست که دو نگرش ماهوی و وجودی او به مسئله می باشد و آن را به مراحل ابتدایی حکمت متعالیه نسبت داده اند. دیدگاه سوم، نگرش عرفانی صدراست که هرچند در آن، رابطه انسان و خدا دقیق تر و لطیف تر از نگرش فلسفی تبیین می گردد، ولی باز تبیین آن تنها تا مرتبه «عقل اول» امکان پذیر است. مقاله حاضر با بررسی این سه نگرش صدرا با اشاره به نگرش وحیانی او (دیدگاه چهارم)، آن را نیز در امتداد نگاه عرفانی  فلسفی وی دانسته است. نگارنده پس از تبیین نگرش های فوق، به این مسئله پرداخته است که آیا این تعدد نگرش ها نشانِ تطور در آرای صدراست؟ آن گاه در پاسخ، چندین وجه جمع جهت رفع اختلاف و تمایز میان این نگرش ها بیان گردیده است.
۳.

بررسی مسئله مرگ در سرمازیستی با تکیه بر آراء ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ سرمازیستی ملاصدرا انسان شناسی صدرایی تبیین فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند. مسئله سرمازیستی از مسائل نوپدید کاربرد علم  فیزیک در پزشکی است که با چالش هایی روبه رو شده است. یکی از اشکالات عمده به این شیوه نگاهداشت بدن -که جسم بیمار صعب العلاج را با هدف درمان در آینده، برای سال ها در حالت انجماد (۱۹۶-) حفظ می کند و ادعا دارد که در شرایطی خاص، آن را از انجماد بیرون می آورد- این است که سرمازیستی مفهوم مرگ را تغییر داده و در کار خداوند دخالت می کند. از طرفی تبیین و تحلیل مسئله مرگ از دغدغه های همیشگی برخی فیلسوفان از جمله ملاصدرا بوده است که  سعی نموده از منظر فلسفی آن را تبیین کند. این مقاله می کوشد با توجه به مبانی فلسفی ملاصدرا همچون حرکت جوهری و رابطه نفس و بدن، چگونگی و چرایی مرگ را از منظر او بکاود و اشکال به سرمازیستی را بررسی نماید. در این مطالعه توصیفی و تحلیلی سعی شده تا با بررسی مفهوم مرگ طبیعی از دیدگاه پزشکی نوین و مقایسه آن با دیدگاه ملاصدرا در باب مرگ، به این نتیجه برسیم که آنچه ملاصدرا در توصیف لحظه مرگ بیان می کند، مربوط به زمان بی نیازی نفس از بدن در حرکت استکمالی است که زماناً و مکاناً برای انسان مجهول است؛ چراکه استغنای نفس از بدن قابل رؤیت و اثبات نیست. بنابراین، نمی توان ادعا کرد که در فناوری سرمازیستی، دانشمندان در پی انکار و تغییر عنوان مرگ و دخالت در کار خداوند هستند.