معناشناسی واژه «شَعَرَ» در قرآن و جایگاه آن در حوزه معنایی ادراک و معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.