مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
زبان های سامی
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم واژگان متعددی برای معنای ادراک و دانایی به کار رفته است و واژه «شعر» به عنوان یکی از پیچیده ترین این واژگان است که در ترجمه های فارسی بیشتر با واژگان دانستن و فهمیدن معادل گذاری می شود. اما هدف از این نوشتار ریشه شناسی و بررسی سیاقی واژه «شعر» برای نشان دادن مؤلفه ها و ویژگی های جزئی تر این واژه است. بر این اساس جستار حاضر ریشه «شعر» را با تکیه بر روش های زبان شناسی تاریخی و منابع زبان های سامی، ریشه شناسی کرده و با نگاه جامع به تمام کاربردها در کنار یکدیگر، تحلیل محتوای آیات و استفاده از دستاوردهای مردم شناختی در تحلیل گفتمانی آیات قرآن، مورد مطالعه سیاقی قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که شواهد ریشه شناختی نشان دهنده بازگشت قدمت این واژه به زبان سامی باستان است که از ریشه فرضی شعر (شکافتن و جدا کردن) در همان زبان و آن نیز از ریشه آفروآسیایی (ĉaʕ) به معنای «بریدن» ساخته شده است، اما در فضای گفتمانی عرب جاهلی به نحو سرایت معنایی تحت تأثیر واژه شِعر (سروده) قرار گرفته است. کاربرد منفی، عدم کاربرد در جمله وصفیه و اختصاص به ادراک امور مخفی و غیبی از ویژگی های کاربردی واژه شعرَ است که تعریف معنای قرآنی شعرَ به مثابه «ادراک غیرفرایندی» را توجیه پذیر می سازد؛ غیرفرایندی بودن ادراک مستلزم افزایش نقش خیال و کاهش نقش فرایندهای زمان بر سنجش عقلی است.
رَفَث: کاوشی ریشه شناختی درباره واژه ای پر چالش
حوزههای تخصصی:
واژه رَفَث که دو بار در قرآن کریم به کار رفته، از جمله مفردات قرآنی است که در معنای آن تشتت اقوال و پیچیدگی های تفسیری بسیار است. بخشی از این تشتت ناشی از آن است که مفسران و لغویان کهن، به جای تبیین معنا، به توضیح مصادیق آن پرداخته اند و چه بسا به معنای لغوی آن نیز دسترس نداشته اند. قراین حاکی از آن است که رفث به عنوان یک واژه، از اواسط سده سوم هجری روی به منسوخ شدن نهاده و متروک بودن آن در سده های بعد، بر دشواری کار مفسران افزوده است. پژوهش حاضر بر آن است که پس از نشان دادن ابهامات مفسران و نقد آراء ایشان، با یک تبیین زبانشناختی تاریخی، و به ویژه با بهره جستن از روش های ریشه شناسی و مطالعه تطبیقی سامی، به تبیین ارزش واژگانیِ رفث راه جوید. برآیند مباحث آن است که رفث در اصل لغوی، به معنای "کوبیدن توأم با گستردن چیزی" است و کاربست آن برای آمیزش جنسی، اگرچه متداول ترین کاربرد بوده، ولی از مقوله کنایه است. کاربرد این واژه برای "سخنان بی پرده جنسی" و "هرزه درایی" نیز مبتنی بر مجاز و بر پایه همان معنای "آمیزش جنسی" بنا شده است. اما آنان که رفث را به معنای "سخن زشت" به طور کلی گرفته اند، هم از اصل لغوی و هم از سیاق های قرآنی فاصله گرفته اند.
واژه قرآنی اَصْنام: خوانش سطور ناخوانده مفسران با روی کرد ریشه شناسی
حوزههای تخصصی:
درباره معنای واژه قرآنی اصنام و ترجمه اش به بُت بدیهی انگاری وجود دارد. بااین حال، کاوش درباره ریشه و خاستگاه این واژه و مؤلفه های معنایی و جایگاه آن در بافت فرهنگی عصر نزول ضروری به نظر می رسد. مطالعه کنونی برای تحقق این هدف صورت می گیرد. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از روش های زبانشناسی تاریخی با تمرکز بر ریشه شناسی سامی و سومری و در جهاتی از مطالعه از تحلیل متنیِ قرآن کریم استفاده شده است. به عنوان نتیجه بحث می توان گفت که در سابقه زبان های سامی واژه صنم به ریشه ص ل م بازمی گردد که با معنایی نزدیک به کاربرد قرآنی مشترک میان بسیاری از آن زبان ها ست؛ اما در نهایت، ریشه همه این هم زادها به واژه ای اکدی بازمی گردد که در مسیر اشاعه خود از طریق آرامی به نَبَطی، و سپس به عربی کهن شمالی راه یافته است. واژه مورداشاره در اکدی ریشه سامی ندارد و خود از واژه ای سومری گرفته شده است؛ واژه ای که معنای لغوی و پیشااصطلاحی آن [شیءِ] تراشیده، شکل داده شده و برساخته است. در زبانِ عربی قرآن تعبیر اَوثان اشاره به بت های معمول در جامعه مشرکان درون عربستان دارد؛ اما اصنام تداعی کننده بت هایی ویژه تر، با کیفیت چهره پردازی شده، گاه با ابعاد بزرگ، و گاهی هم ساخته از موادی چون فلز بوده که ساختن شان تنها با فناوری و هنرهای موجود در مدنیّت های پیرامونی، هم چون بین النهرین و شام امکان داشته است.
واکاوی مؤلفه های معنایی در ماده ثلاثی «ولی» با رویکرد ریشه شناسی در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماده ثلاثی «ولی» یکی از پرکاربردترین ماده های لغوی به کار رفته در قرآن کریم است. از این ماده ساخت های متنوع اسمی و فعلی پدید آمده و برخی از واژگان و مفاهیم ساخت یافته از آن چون «ولیّ»، در ادبیات قرآنی محل مناقشات فراوانی شده است. یکی از دلائل این مسئله آن است که گرچه لغت شناسان و مفسران مسلمان برای این ماده مؤلفه های معنایی گوناگونی برشمرده اند، اما از دستیابی به معنای محوری در این ریشه بازمانده و نتوانسته اند میان تمام معانی این ماده ارتباط برقرار نمایند. در این پژوهش با کاربست روش ریشه شناسی و معناشناسی تاریخی تلاش شده تا ضمن بررسی نظائر ماده ولی در زبان های سامی، منشأ کهن آفروآسیایی آن شناسایی و سیر تحول لفظی و معنایی این ماده از ابتدا تا کنون مشخص گردد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد، واژه مورد نظر در بُن ثنایی «لَی» ریشه دارد که در زبان های سامی به صورت «لوی» و در عربی نیز با صورت «ولی» ادامه حیات داده است. این ریشه در زبان عربی به معنای «با علاقه و محبت همراهی کردن» است که در آن تکیه اصلی معنایی بر همراهی و متابعت بوده و دوستی به عنوان مؤلفه معنایی ثانوی به آن افزوده شده است. توجه به مؤلفه های معنایی مذکور که در کاربردهای گوناگون ریشه ولی در سطوح گوناگون روابط خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و روابط انسان و خداوند در قرآن کریم قابل پی جویی است، کلید حل بسیاری از مناقشات علمی پیرامون ماده مورد نظر است.
آینه های شکسته (7): نقد و نظرهای سید جعفر شهیدی و شهرام هدایت در ترجمه «قصرٍ مَشید» (حج: 45)
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مرحوم شهرام هدایت در مقاله کوتاهی تصور رایج مترجمان و مفسران قرآن از معنای واژه مَشید «رفیع، مجلل» در ترکیب «قصر مشید» (حج: 45) را نااستوار دانسته، و با استناد به منابع تطبیقی در زبان های سامی، ادعا نموده به عکس آنچه تا کنون گفته شده، واژه مذکور بر مفهوم «ویران کردن، هلاکت و سرنگون کردن» دلالت دارد (مجله ادبستان، ش 17). ادعای ایشان با نقد جناب سید جعفر شهیدی مواجه شد؛ نقد و نظرها میان این دو استاد بسال 1370 در چند شماره از مجله ادبستان (شماره های 19، 23 و 24) ادامه یافت. از آنجایی که مباحث ایشان، نه ذیل عنوان مستقل بلکه در بخشِ «باخوانندگان» و در ضمن یادداشت های پراکنده ارسالی به مجله قرار می گرفت، آن طور که باید دیده نشد. این شماره از آینه های شکسته به بازخوانی آن نقد و نظرها اختصاص یافته است.