مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
رجال
منبع:
علوم حدیث سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۳)
127 - 148
حوزههای تخصصی:
با این که حنش بن معتمر در سلسله سند چندین روایت از روایات شیعه حضور دارد، اما اطلاعات چندانی در باره این راوی در منابع رجالی شیعه وجود ندارد. در منابع رجالی اهل سنت نیز اظهار نظرهای متناقضی در باره وثاقت یا ضعف این راوی صورت گرفته است. در منابع شیعه و اهل سنت، چهارده روایت از طریق حنش بن معتمر در مسائل اعتقادی، اخلاقی و فقهی وارده شده که مضمون غالب آنها، اثبات برتری و تفضیل حضرت علی7 نسبت به سایر صحابه و بیان جایگاه والای آن حضرت نزد پیامبر9 است. به نظر می رسد که دلیل تضعیف وی از سوی برخی از رجالیان اهل سنت نیز روایات وی در باره حضرت علی7 است. افزون بر این، نام وی در منابع روایی شیعه و اهل سنت به شکل های مختلف «حنش بن ربیعه»، «حنش کنانی» و «حنش بن مغیره» ثبت شده که در پاره ای از منابع اهل سنت، این نام ها برای افراد مختلفی در نظر گرفته شده اند.
مقاله حاضر، با بررسی هویت راوی و بازشناسی اسامی مختلف راوی در روایات، وضعیت رجالی وی را از نظر وثاقت و ضعف نیز مورد بررسی قرار خواهد داد.
کاربرد «حدیث» و «روایت» در فهرست و رجال پیشینیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
93 - 119
حوزههای تخصصی:
«حدیث» در لغت به هر چیز جدید گفته شده است؛ اما معمولاً این واژه در سخن و گفتار به کار می رود. «روایت» نیز در لغت به معنای جریان و نقل است؛ اما بیشتر در معنای گزارش کاربرد یافته است.
این پژوهش با تکیه بر کاربردهای «حدیث» و «روایت» در نزد فهرست نگاران و قدمای رجالیان، تلاش نموده است فهمی بهتر از مقصود ایشان در گزارش شرح حال محدثان و ارزیابی آنها به دست دهد. تأکید این نوشتار بیشتر بر تبیین کاربردهای «روایت» است؛ زیرا گستردگی کاربرد روایت در باره منابع مکتوب، محور بودن آنها در روایت احادیث نمایان می سازد.
بررسی استعمالات نشان می دهد که «حدیث» در معنای لغوی، درج اقوال ائمه:، گزینش آنها از دیگر آثار و در احادیث منقول از یک مؤلف در آثار دیگر به کار رفته است. «روایت» نیز علاوه بر معنای لغوی، در گزارش شفاهی احادیث، گزارش کتب دیگران و گزارش نسخه ای از یک کتاب، کاربرد یافته است.
کاربرد «له روایات» در فهرست شیخ طوسی و ارتباط آن با کتب نوادر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
98 - 125
حوزههای تخصصی:
شیخ طوسی کتاب الفهرست را با هدف گردآوری و ارائه فهرست مصنفان و أصحاب اصول و آثار ایشان تألیف کرده است. وی در ضمن معرفی برخی از پدیدآورندگان، از عبارت «له روایات» بهره برده است. این ترکیب در الفهرست نجاشی دیده نمی شود. بررسی مفهوم این عبارت در الفهرست شیخ طوسی نشان می دهد که این اصطلاح بیشتر از سوی حمید بن زیاد و در برخی موارد از سوی ابن ولید و شیخ صدوق به کتاب شیخ طوسی راه یافته است. از مقایسه گزارش های شیخ طوسی و نجاشی در نقل از حمید بن زیاد، ارتباط معناداری بین «له روایات» و «له کتاب النوادر» به دست می آید. این مقاله با بررسی موارد کاربرد این ترکیب در الفهرست شیخ طوسی و مقایسه آن با الفهرست نجاشی، در صدد کشف ارتباط و توجیه آن و پاسخ به برخی شبهات، برآمده است.
تحلیل دیدگاه شیخ بهایی و اخباریان در علل تغییر شیوه اعتبارسنجی متأخران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۸۷)
115 - 142
حوزههای تخصصی:
علامه حلی، به پیروی از استادش سید احمد بن طاووس، احادیث را در چهار گروه «صحیح»، «حسن»، «موثق/قوی» و «ضعیف» جای داد. این تقسیم پیش از آن از سوی قدما کاربرد نداشته است. شیخ بهایی، «نابودی منابع و از دست رفتن قراین» را علت تغییر در شیوه اعتبارسنجی احادیث دانسته است.در این مقاله ضمن پذیرش نابودی بخشی از منابع حدیثی، دیدگاه شیخ بهایی با تکیه بر مستنداتی که ثابت می کند بخش قابل توجهی از منابع تا اواخر قرن هشتم در دسترس بوده، نقد شده است. البته بر فرض پذیرش این نظریه، بخشی از سؤالات مطرح نیز بی پاسخ مانده است.از سوی دیگر، اخباریان، «پیروی از عامه» را دلیل اتخاذ شیوه جدید اعتبارسنجی معرفی نموده اند. با مراجعه به منابع معتبر عامه پیش از این دوره و هماهنگی بین آن ها و تقسیم ارائه شده از سوی علامه حلی، می توان تا حدودی دیدگاه اخباریان را قابل تأیید ارزیابی کرد. برخلاف اعتقاد اخباریان، این به خودی خود اشکال و انحراف تلقی نمی شود، بلکه تفاوت در پیش زمینه ها، و فقدان هماهنگی شیوه جدید با بستر نقل و انتقال احادیث در میان امامیه، کاربست این شیوه از اعتبارسنجی را نادرست نموده است.
واکاوی مبانی رجالی شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
171 - 189
حوزههای تخصصی:
دانش رجال، بر پاره ای از قواعد و اصول بنا شده که هر حدیث پژوهی پیش از ورود به ارزیابی اسناد روایات (نقد سندی) باید موضع خود را نسبت به آن ها مشخص کند. شیخ انصاری در تراث فقهی و اصولی خود بر طبق مبانی خود روایاتی را به لحاظ سند ارزیابی نموده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به مبانی رجالی شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که: شیخ انصاری در مقام عمل نشان داده که یک فقیه و حدیث پژوه به علم رجال نیاز دارد. ایشان به وثاقت اصحاب اجماع باور دارد و مبنای مشایخ ثقات را پذیرفته و روایت قمی ها از راوی را دلیل بر وثاقت وی می داند. شیخ انصاری کثرت نقل بزرگان از راوی، ترحّم و ترضّی، نقل شیخ مفید از راوی را دلیل بر توثیق راوی دانسته و بر این باور است که اگر راوی از مشایخ صدوق باشد، ثقه است.
تحلیل آماری دیدگاه های مذهب شناسانه شیخ طوسی در فرایند مقایسه اندیشه ها
حوزههای تخصصی:
تعیین مذهب راویان، یکی از مهم ترین مؤلّفه های راوی شناسی است که دانشمندان رجالی بدان پرداخته اند. شیخ طوسی (م460ق) از اندیشمندان رجالی دوره متقدّم نیز در نگاشته های رجالی و غیر رجالی خود، به این مهم، پرداخته است. او به هنگام بیان مذهب راویان، گاه، دیدگاه هایی مطرح می کند که بحث برانگیز است. این دیدگاه های بحث برانگیز، گاه متفرّدانه بوده، گاهی دارای معارض است و گاه در میان خود آثار شیخ طوسی، دچار تضاد شده است. این حجم از دیدگاه های بحث برانگیز شیخ طوسی، ما را بر آن می دارد که به منظور بهره گیری بهتر از دیدگاه های مذهب شناسانه ایشان، آثار او را مورد بررسی و سنجه قرار دهیم. در این پژوهش، نخست با روش کتابخانه ای به گردآوری داده های مذهب شناسانه شیخ طوسی در آثار رجالی و غیر رجالی وی پرداخته شد. سپس تحلیل آماری این داده ها در دستور کار قرار گرفت تا با مقایسه دیدگاه های وی با اندیشه های زمان او و دوران معاصر، تصویری روشن از فرایند دیدگاه پردازی شیخ در وادی مذهب شناسی راویان ارائه شود.
واکاوی دیدگاه «امکان جمع میان وثاقت و غلوّ» در آراء رجالی حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوه نامه فقه و علوم اسلامی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸
127 - 142
حوزههای تخصصی:
در مراتب جرح و تعدیل روات، شدیدترین برخوردها از سوی رجالیان متقدم با غالیان صورت گرفته و در مواجهه با این دیدگاه، دو اقدام صورت پذیرفته است: در عصر حاضر عده ای از رجال شناسان تلاش کرده اند با رفع اتهام غلوّ از برخی راویان، راهی برای پذیرش روایات آن ها بیابند و از دیرباز عده انگشت شماری حتّی با فرض احراز غلوّ، آن را مانعه الجمع با وثاقت راوی ندانسته اند. آیت الله خامنه ای ازجمله قائلان به امکان جمع میان وثاقت و غلوّ است و با ادله قابل ملاحظه ای، راهی برای اعتماد به برخی متهمان به غلوّ گشوده اند. چیستی منطق این دیدگاه، پرسشی است که پاسخ به آن، نقش بسیار مؤثری در بازسازی و جریان شناسی غالیان خواهد داشت. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است با شیوه اسنادی در گردآوری داده ها و روش تحلیلی - توصیفی به مثابه ابزار ارزیابی داده ها، به نقد این دیدگاه بپردازد. بخشی از یافته های تحقیق این چنین قابل گزارش می باشد: طرد کلّی روایات هریک از جریان های مورد تردید از سوی تمام رجالیان متقدم، ملازم با عدم وثاقت آن ها است و چون طرد کلّی روایات غلات از سوی تمام رجالیان متقدم ثابت نشده است، اثبات عدم وثاقت غلات با استفاده از رویکرد رجالیان متقدم، ممکن نیست. به دیگر سخن، ازآنجاکه دلیل دیگری جز رویکرد رجالیان متقدم برای عدم توثیق غلات وجود ندارد، نمی توان حکم کلّی به عدم وثاقت غالیان داد. از سوی دیگر منطقاً غلوّ مادام که در سطح یک نگرش اعتقادی مطرح باشد، زیانی به وثاقت راوی وارد نمی سازد و از این حیث تفاوتی با دیگر نگرش های اعتقادی مانند واقفیه، فطحیه و... نمی کند. با این وجود نمی توان از شناخت ماهیت غلوّ به مثابه معیار مهمی در تحلیل نوع مواجهه با غالیان چشم پوشید.
تحلیل تطبیقی مبانی وثاقت «یاسین ضریر» و ارزیابی میراث روایی او از منظر علمای امامیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
235 - 262
حوزههای تخصصی:
«یاسین ضریر» از راویانی است که توثیق خاصی از او در کتب رجالی منعکس نشده و برخی با مجهول دانستن او، اعتبار روایاتش را زیر سؤال برده اند؛ حال آنکه روایات او در تعیین احکام شرعی مسائل مهمی همچون «تعیین حد مطاف»، «قضا براساس نکول»، و «استثنائات حرمت ربا» تأثیرگذار است. هرچند برخی رجالیان نظیر مامقانی، محدث نوری و سیدموسی شبیری زنجانی با ذکر وجوهی از باب توثیقات عام به وثاقت او رهنمون شده اند، اما مبانی وثاقت «یاسین ضریر» و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی به نظرات علمای امامیه همچنان روشن نیست؛ زیرا تحقیقی جامع، یکپارچه و حاکی از تمامی وجوه معتبر در وثاقت «یاسین ضریر» همراه با نقد و ارزیابی تاکنون صورت نگرفته است. از این رو، پرسش از مبانی وثاقت و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی، مسأله ای است که نیازمند کاوشی عمیق تا رسیدن به پاسخی شایسته است. هرچند با بررسی برخی توثیقات عام و تطبیق آنها نسبت به «یاسین ضریر» می توان به وثاقت او حکم کرد، اما در فرض عدم پذیرش آن، تحلیل نحوه مواجهه قدما با میراث روایی او در مسائل مذکور نشان می دهد که اگر «یاسین ضریر» در سند روایتی باشد و راویان دیگر به لحاظ رجالی ثقه باشند، می توان براساس جمیع مبانی در پذیرش روایات ائمهb، آن حدیث را معتبر دانست و براساس آن حکم کرد. این تحقیق با هدف شناخت حدود و ثغور مبانی وثاقت «یاسین ضریر» و اعتبار میراث روایی او با نگاهی تطبیقی به انظار علمای امامیه انجام شده است و نیل به این هدف در سایه توصیف و تحلیل گزاره های رجالی با گردآوری داده های کتابخانه ای ممکن می شود که نتیجه آن، بررسی تطبیقی مبانی وثاقت و ارزیابی میراث روایی «یاسین ضریر» در بستر نحوه مواجهه قدما با میراث روایی اوست.