مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶٬۰۸۱ تا ۵۶٬۱۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Stress and anxiety might be destructive factors in the learning or teaching journey. Enough research is required to overcome the difficulties and understand the depth of these problems. The aim of the current study was twofold: 1) to design and validate a scale for evaluating English as a Foreign Language (EFL) instructors’ apprehension sources and, 2) to understand the relationship between apprehension and instructors’ gender. The module consists of four factors, including, organizational, attitudinal, L2-related factors, and classroom management. A 34-item scale on a 5-point Likert scale was developed. The scale was distributed between 100 EFL instructors from English institutions in Shiraz, Iran and the score of 700 students related to each teacher was used for analysis. The questionnaires were examined with two other experts to guarantee the content validity of the scales and descriptive and inferential statistics were calculated. The reliability of the scale was estimated by Cronbach's alpha. The correlation coefficient was also used to demonstrate the relationship between students' overall achievement scores and their instructor's apprehension scale. Independent t-test and Pearson correlation test were used to recognize the meaningful relationship between apprehension and instructor’s gender. The results showed that the scale was adequate with empirical data. Moreover, the value of correlation coefficient indicated an inverse relationship between apprehension and gender. This implies that apprehension can impede learning in both genders. However, women’s apprehension is more than men. The findings can help instructors to enhance their personality and welfare for more effective education.
مخاطره الگوریتم متروپلیس هستینگز روبینز مونرو در مدل های چند بعدی نظریه سؤال پاسخ در داده های دو ارزشی با در نظر گرفتن طول آزمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
13 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مخاطره الگوریتم MHRM در مدل های چند بعدی نظریه سؤال پاسخ در داده های دو ارزشی با در نظر گرفتن ابعاد و طول آزمون متفاوت مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش مورد استفاده آزمایشی واقعی و با استفاده از طرح پس آزمون چند گروهی بود. نمونه مورد مطالعه براساس مطالعات شبیه سازی تحت شرایط مختلف متغیرهای مستقل در 27 حالت با 100 تکرار برای هر کدام ایجاد شد. مدل مورد استفاده مدل دو پارامتری چندبعدی لوجستیک و پارامترهای مورد بررسی شیب و دشواری سؤالات بود. جهت بررسی مخاطره هر یک از پارامترها در حالت های مختلف آزمایشی شاخص میانگین توان دوم خطاها مورد استفاده قرار گرفت. جهت تولید و تحلیل داده ها ار نرم افزارهای آماری R بسته های mirt، interactions، car و psych استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوریتم MHRM در قیاس با الگوریتم های EM و MCEM دارای مخاطره کمتری است. این موضوع بویژه تحت شرایط داده هایی با ابعاد بالا (5 بعد) و طول آزمون کوتاه (15 سؤال) بیشتر مشهود بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد زمانی که ابعاد آزمون افزایش و طول آزمون کاهش می یابد، مخاطره برآورد پارامترها به طور معنی داری افزایش می یابد. در نتیجه می توان گفت کاربرد الگوریتم MHRM در داده های با تعداد ابعاد بالا و طول آزمون کوتاه ضروری است و به پژوهشگران توصیه می شود که از آن در تحلیل داده های با ساختار پیچیده از قبیل تعداد ابعاد بالا بهره گیرند
تأثیر عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان با استفاده از روش پتانسیل های وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
9 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اصطلاح اثر عینیت و هیجان به این واقعیت اشاره دارد که واژگان عینی و هیجانی به صورت سریع تر و دقیق تری نسبت به واژگان انتزاعی و خنثی پردازش می شوند. چنین اثری در بازه گسترده ای از تکالیف شناختی مشاهده و همچنین مدل های مختلفی به منظور تبیین آن ارائه گردیده است. بررسی پتانسیل های مغزی وابسته به عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان در زبان فارسی هدف اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. روش: روش مورد استفاده شبه آزمایشی و از نوع اندازه گیری های مکرر بود. 24 دانشجوی مرد براساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در موقعیت آزمایشی گمارده شدند. موقعیت آزمایشی در برگیرنده یک تکلیف تصمیم گیری واژگانی بود و همزمان با آن فعالیت الکتریکی شبکه های نورونی مورد اندازه گیری و ثبت قرار گرفت. یافته ها: مقایسه پتانسیل های وابسته نشان داد که اثر هیجان به صورت پیش رس و در پنجره زمانی 300P نمایان می شود. این درحالی بود که واژگان عینی و انتزاعی به ترتیب مولفه های 400N و 600P بزرگتری را فرا خواندند و اثر آنان در پنجره های زمانی متاخر نمود یافت. نتیجه گیری: از الگوی یافته ها می توان چنین استنتاج کرد که هیچ یک از نظریه های مطرح شده در این پژوهش با الگوی اثر عینیت در زبان فارسی همخوانی کامل ندارد و از این رو انجام مطالعات تجربی بیشتر در این زمینه توجیه پذیر می نماید.
مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
65 - 72
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه رنگ قرمز و آبی در فرکانس های مغزی دانش آموزان ابتدایی انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علّی- مقایسه ای بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، کلیّه ی دانش آموزان مقاطع ابتدایی ناحیه 4 تبریز در سال تحصیلی 98-1397 بود. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان، سالم بودن هر یک از افراد از نظر فیزیکی و روانی مورد تایید قرار گرفت. سپس از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به هر کدام از آزمودنی ها به مدت 15 دقیقه رنگ قرمز و آبی ظاهر شده در مانیتور کامپیوتر نشان داده شد و همزمان از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا ثبت الکترئآنسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده های استخراج شده با روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 محاسبه گردید. نتایج نشان داد که محرک رنگ قرمز باعث افزایش فرکانس مغزی بتا در نقطه ی FP1 و محرک رنگ آبی باعث افزایش فرکانس مغزی آلفا می شود P<0/1. با توجه به یافته های پژوهش حاضر، نتیجه گرفته می شود که استفاده از رنگ قرمز در محیط آموزشی مدارس می تواند تأثیر مفیدی بر دانش آموزان داشته باشد.
Comparing the Efficacy of Cognitive-Behavioral Play Therapy and Narrative Therapy on Aggression and Assertiveness of Students with an Educable Intellectual Disability(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to compare the efficacy of cognitive-behavioral play therapy and narrative therapy on aggression and assertiveness of students with an educable intellectual disability. This study followed a quasi-experimental research design with a pre-test, post-test, and a control group. The statistical population included all students with an educable intellectual disability enrolled in Tabriz elementary schools, of whom 45 male students were randomly assigned to two experimental and one control groups (15 per group) using convenience sampling. The Shahim Aggression Questionnaire for Elementary School Students (2006) and the Gmbryl and Ritchie’s Assertiveness Questionnaire (1975) were used to collect data. After the pre-test, one of the experimental groups received a play therapy program while the other group received narrative therapy. Afterward, all the groups sat for a post-test. Moreover, although the control group did not receive any therapy, they were required to participate in pre-and post-tests and complete the questionnaires. The covariance analysis revealed a significant difference in aggression and assertiveness between cognitive-behavioral play therapy, narrative therapy and the control groups (0.001). Narrative therapy was more effective at reducing aggression than cognitive-behavioral play therapy, with an effect size of 69%. Additionally, narrative therapy was more effective than play therapy at increasing assertiveness, with an effect size of 74%. Thus, narrative therapy and cognitive-behavioral play therapy can be used in conjunction to alleviate psychological problems in students with educable intellectual disabilities.
الگوی مشارکت والدین در فرایند آموزش مجازی مدراس ابتدایی: مطالعه کیفی در دوران همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
272 - 244
حوزههای تخصصی:
در دوران همه گیری کووید- 19 و غیر حضوری شدن آموزش، مشکلات زیادی برای والدین و دست اندرکاران آموزش به خصوص در مدارس ابتدایی به دلیل بی سابقه بودن شرایط پیش آمده و نبود تجربه قبلی و الگوی مدون ایجاد شد. هدف از این مطالعه کیفی کاوش تجارب والدین، معلمان، مدیران مدراس در این دوران به منظور ارائه الگویی تجربی از فرایند مشارکت والدین در آموزش مجازی دانش آموزان مدارس ابتدایی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با والدین، معلمان و مدیران مدارس ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1399 و 1400 گردآوری شد. داده های به دست آمده در دو مرحله کدگذاری دور اول و کدگذاری دور دوم یا کدگذاری الگو بر اساس روش های کدگذاری اکتشافی مایلز و همکاران (2020) ، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل سه گانه بهبود تجربیات آموزشی دانش آموزان، حمایت عاطفی و تعامل و ارتباط با محیط و مدرسه، والدین را به سوی «مشارکت در آموزش مجازی دانش آموزان» سوق می دهد. این مشارکت در دو بعد مراقبت آموزشی و نظارت و کنترل فرزندان نمود پیدا می کند. مشارکت والدین و اجتماع مدرسه در شرایط یکسانی رخ نمی دهد و متأثر از عوامل نهادی و زیرساختی، استفاده از توانایی های والدین در اجرای برنامه درسی و حمایت آن ها از یادگیری فرزندان است. شرکت کنندگان گزارش دادند کاربرد روش های تعاونی و کمک رسانی و روش های مبتنی بر فعالیت های اجتماعی منجر به درک مشارکت والدین به عنوان ضرورتی اجتماعی و مدنی شد و در بهبود فرایندهای تدریس و یادگیری دانش آموزان اثر داشت. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان چارچوبی برای مدارس و مؤسسات آموزشی در جهت استفاده از ظرفیت والدین خصوصاً در آموزش مجازی به عنوان راهبردی مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
Identifying psychological factors predicting drug buying and selling behavior in people(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The drugs are a strategic and multifaceted threat from a pathological point of view, that one of its aspects may become more prominent than the other aspects over time. This threat endangers not only individual security but also national security and the ontological or existential security of a society. This study aimed to investigate the predictive psychological factors of drug dealings. This is a descriptive correlational study. The statistical population of the present study included all the people of Lordegan in 2019. The target group was 50 drug dealers that were selected by chain sampling (snowball), and another group was 50 ordinary people in the community who were not addicted and had no role in drug dealing by available sampling. Zuckerman Excitement Questionnaire (1978) and Johnson & Wister's (2010) dark personality questionnaire were used to gathering information, and the data were analyzed using SPSS-24 software. The findings showed that the variables of age and marital status (single and divorced) and all subscales of these two components except narcissism, were strong predictors of drug dealings. Also, the comparison of drug dealers and control group showed that the amount of dark personality traits and excitement are significantly different in the two groups. The motivation of the drug trade is based on a combination of psychological, emotional, and social factors, and People's emotions are used as psychological mechanisms to moderate the incompatible and dark traits of individuals' personalities.
Comparison of the effectiveness of Mc Master and William C. Nichols family counseling approaches on couples' problem solving ability(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the field of family counseling and psychology, various approaches have been developed to reduce conflicts and communication disorders between couples. The aim of this study was to compare the effectiveness of McMaster and Nichols family counseling approaches on problem solving ability. The present study is an applied research in terms of purpose and a quasi-experimental study in terms of method with pre-test-post-test design and control group. The study population consisted of all couples referring to counseling centers in Boroujerd in 2020- 2021, from which 36 couples with marital incompatibility were selected as a sample. The tools of the present study included the Family Problem Solving Questionnaire (FPS) (1989). McMaster family therapy intervention was performed in 10 sessions of 1.5 hours and Nickels family therapy in 12 sessions of 1.5 hours each one week; But the control group did not receive any intervention. The research data were analyzed by mixed analysis of variance (with repeated measures). Findings showed that McMaster's family therapy and Nichols's family therapy are effective on problem solving ability in couples (P <0.05). The results also showed that there was no difference between the effectiveness of McMaster's family therapy and Nichols family therapy interventions in adaptation (p <0.05). It can be concluded that McMaster's family therapy and Nichols's family therapy are effective in adapting the couple.
واکاوى وجوه ارتباط و اشتراک حج و تمدن نوین اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ای
حوزههای تخصصی:
حج به عنوان آیین دینی جامع و دارای ویژگی های منحصربه فرد، ظرفیت بالایی برای ایفای نقش در تمدن اسلامی داشته و دارد. در منظومه فکری مقام معظم نمونه جامعه » رهبری حج دارای جایگاه ویژه ای است؛ به گونه ای که ایشان حج را می دانند. این تشبیه و تمثیل خاص، این « اسلامی برتر و تمدن نوین اسلامی پرسش را مطرح می کند که چه نسبتی بین این دو وجود دارد. به بیان دیگر، چه ویژگی ها و مؤلفه هایی در حج وجود دارد که چنین ظرفیت و قابلیتی را بدان می بخشد؟ در نوشتار حاضر تلاش شده است با کاوش در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، به پرسش فوق پاسخ داده شود. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در میان ویژگی های متعدد حج، سه ویژگی اساسی جامعیت، انسجام بخشی و غیریت سازی نقش بسیار مهمی در تمدن سازی دارند. مهم ترین ویژگی مشترک حج و تمدن نوین اسلامی، جامعیت و تقارن ابعاد مادی و معنوی این دو است. تجلی معنویت در عالی ترین شکل آن، در کنار ابعاد و منافع مادی حج، آن را به نمونه ای از جامعه آرمانی اسلامی تبدیل کرده است. در کنار این ویژگی، انسجام بخشی حج که در تمام اجزای حج جریان دارد و غیریت سازی که به طور خاص در برائت متجلی می شود، به علاوه ویژگی های متعدد دیگر، ظرفیت تمدنی بالایی به حج بخشیده است.
تأثیرپذیری قواعد تعدّد جرم از اهداف تعزیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق کیفری سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
75 - 110
حوزههای تخصصی:
تعدّد جرم وضعیّت خاصّی است که در آن شخص قبل از محکومیّت قطعی، مرتکب چند جرم شده و حقوقدانان در خصوص قواعد تعدّد جرم دیدگاه های متفاوتی را ابراز کرده اند. قاعده گذاری ناظر به نهادهای کیفری نمی تواند فارغ از اهداف واکنش ها باشد. پژوهش حاضر با هدف قاعده مندسازی تعدّد در جرایم تعزیری در پرتو اهداف تعزیر و پاسخ به این سؤال است که چگونه تعدّد جرم از اهداف تعزیر متأثّر شده و قاعده جدیدی را به وجود می آورد، که به روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع اسنادی انجام شده است. به موجب نتایج حاصل از این پژوهش، هدف اصلی در تعزیر اصلاح بوده و در حقوق الناس علاوه بر اصلاح، جبران خسارت نیز مدّنظر است و چون در فرایند اصلاح باید به استعداد جنایی که مدلول انگیزه های مجرمانه است توجّه داشت، در قواعد ناظر به تعدّد در جرایم تعزیری نیز ناگزیر از توجّه به انگیزه مجرمانه هستیم. بر این اساس، در جرایم ارتکابی اگر انگیزه ها مشابه باشند، اسباب (انگیزه ها) تداخل کرده و صرفاً به یک تعزیر اکتفاء خواهد شد و اگر انگیزه ها غیرمشابه باشند، هر انگیزه ای مستقل از انگیزه دیگر موضوع تعزیر بوده و تعدّد اسباب موجب تعدّد مسبّبات (تعزیرات) خواهد شد. مگر اینکه با اعمال یک تعزیرِ مناسب مقصود حاصل گردد، در این صورت مسبّبات تداخل می کنند. در مواقعی که هدفِ تعزیر جبران است، هرچند انگیزه واحد باشد تعدّد بزهدیدگان موجب تعدّد تعزیر خواهد شد (عدم تداخل اسباب و مسبّبات). البتّه در راستای تأمین مصالحِ بزهدیده باید واکنشی اتّخاذ شود که در پرتو آن اصلاح مرتکب نیز محقّق شود.
تصرفات غیر قانونی در اموال و وجوه مؤسسات عمومی غیردولتی در شرکت های مادر و تابعه سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲
251 - 271
حوزههای تخصصی:
دسترسی کارکنان سازمانهای دولتی به منابع مالی و وجوه دولتی، که ناشی از رابطه استخدامی و شغلی است، موجب گردیده تا قانونگذار مصرف غیرمجاز اموال و وجوه دولتی را منع و تحت عنوان بزه تصرف غیرقانونی جرم انگاری نماید. سازمان تامین اجتماعی نیز به عنوان موسسه عمومی غیردولتی، که از محل پرداخت حق بیمه، واجد منابع مالی عظیمی میباشد، مشمول این مقرره است. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی شمول ماده 598 قانون تعزیرات نسبت به شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی معروف به شستا، میباشد. شخصیت حقوقی شرکتهای تابعه و وابسته بلحاظ انکه تحت کنترل و اداره هلدینگها، شرکت سرمایه گذار و نهایتا سازمان تامین اجتماعی قرار دارند، مبین آنست که شستا در زمره موسسات عمومی غیردولتی بوده و در نتیجه با توجه به اساسنامه سازمان و قانون محاسبات عمومی، هرگونه استفاده غیرمجاز از اموال و وجوه سازمان تامین اجتماعی، خصوصاً از طریق حقوق بیمه ای اشخاص وابسته به سازمان، موجبات مسئولیت کیفری ناشی از تصرف غیرقانونی در اموال و وجوه را فراهم خواهد آورد
مدیریت آب رودخانه های مرزی غرب ایران و تأثیر آن بر تعاملات اقتصاد سیاسی ایران و عراق (مطالعه موردی طرح سامانه گرمسیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوایی، افزایش جمعیت، رشد و توسعه صنایع و استفاده نامناسب از منابع آب موجود، باعث شده که بحران آب و چالش های امنیتی ناشی از آن به یکی از مهم ترین موضوعات امروز جامعه جهانی تبدیل شود. در چنین شرایطی توجّه روزافزون به وضعیت رودخانه های مرزی، اهمّیت فزاینده ای پیدا می کند و این مسئله باعث افزایش مشاجرات و منازعات هیدروپلیتیکی میان کشورها شده است. کشور ایران به واسطه داشتن رودخانه های مرزی مشترک از این قاعده مستثنا نیست؛ بنابراین چند سالی است که برنامه ریزی برای مدیریت و بهره وری بیشتر از منابع آب رودخانه های مرزی خود را آغاز نموده است. یکی از این برنامه ها، طرح موسوم به «سامانه گرمسیری غرب کشور» است. هدف پژوهش حاضر شناسایی تهدیدها و آسیب های ناشی از کاهش آب های ورودی به خاک عراق پس از اجرای این طرح با استفاده از مفهوم موسع امنیت در مکتب کپنهاک است. پرسش اصلی پژوهش عبارت است از «مدیریت آب رودخانه های مرزی غرب کشور موسوم به طرح سامانه گرمسیری چگونه مناسبات اقتصادی، سیاسی و امنیتی دو کشور ایران و عراق را تحت تأثیر قرار می دهد؟» در نوشتار پیش رو از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده و گردآوری اطّلاعات و داده ها با مشاهده میدانی، مصاحبه، اسناد و اینترنت انجام گرفته است. فرضیه اصلی پژوهش این است که «مدیریت آب رودخانه های مرزی و اجرای طرح های بزرگ آبی غرب کشور موجب تنش و منازعه سیاسی امنیتی و برهم خوردن تعاملات اقتصادی بین دو کشور ایران و عراق می گردد.» شواهد حکایت از آن دارد که اجرای این پروژه باعث توسعه و امنیت پایدار و جلوگیری از مهاجرت ساکنان مناطق مرزی می شود، امّا برای جلوگیری از تهدیدهای احتمالی اقتصادی و سیاسی امنیتی ناشی از کاهش آب ورودی به کشور عراق و همچنین انتقال آب بین حوضه ای باید تمهیدات و تدابیر لازم از سوی دستگاه دیپلماسی و دیگر نهادها و سازمان های مربوطه به عمل آید که در پایان پیشنهاد هایی در این مورد ارائه شده است.
پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور با استفاده از مدل ترکیبی قضیه بیز-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
1 - 21
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش در یک منطقه و پهنه بندی خطر آن یکی از اقدامات اساسی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل این پدیده و کاهش مخاطرات محیطی ناشی از آن است. تحقیق حاضر با هدف تعیین عرصه های حساس نسبت به احتمال خطر وقوع زمین لغزش در منطقه کلور (شهرستان خلخال) انجام گرفته است. در این راستا، 9 عامل مؤثر در رخداد زمین لغزش های منطقه شامل لیتولوژی، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، گسل، جاده سازی، شبکه زهکشی و بارش، شناسایی شدند و مورد استفاده قرار گرفتند. در ادامه، جهت تعیین عرصه های آسیب پذیر از مدل ترکیبی احتمالات شرطی (قضیه بیز) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که پهنه های با خطر خیلی زیاد و زیاد به ترتیب حدود 69/28 و 40/25 درصد، پهنه های با خطر متوسط حدود 57/21 درصد و پهنه های با خطر کم و خیلی کم نیز به ترتیب 21/14 و 13/10 درصد از منطقه موردمطالعه را شامل می شوند؛ بنابراین، بیش از 54 درصد از منطقه کلور دارای پتانسیل خطر زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش است که دلیل اصلی آن شیب زیاد و وجود سازندهای آهکی مارنی است. همچنین، صحت نتایج با بررسی رابطه مساحت پهنه های خطر و مساحت سطوح لغزشی و R 2 بیش از 93/0 در سطح خوبی مورد تأیید قرار گرفت؛ بنابراین، نتایج مدل ترکیبی قضیه بیز- ANP برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در این نوع مناطق مناسب بوده و نقشه حاصل از آن همراه با شرح تفصیلی می تواند به عنوان ابزاری ارزشمند در برنامه ریزی محیطی و کاهش هزینه های رخ داد زمین لغزش مورد استفاده قرار گیرد.
مرور نظام مند مقالات منتشر شده با موضوع «طراحی محیطی برای کاهش جُرم» در فضاهای شهری ایران (1398- 1378)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
144 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مرور نظام مند مقالات فارسی منتشر شده در نشریات علمی - پژوهشی فارسی با موضوع طراحی محیطی برای پیشگیری از جُرم (سپتد ) است. در این پژوهش که از نوع مقطعی و اسنادی است، مقالات منتشر شده طی 20 سال اخیر (98- 1378) با استفاده از چک لیست استاندارد جی. بی. آی غربال شده است. در نهایت با استفاده از 8 معیار جی. بی. آی. ، تعداد 38 مقاله انتخاب و در تحلیل نهایی وارد شده اند. یافته ها نشان می دهند بیش از 80 درصد مقالات «سپتد» از سال 1390 به این سو، منتشر شده اند. واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با انتشار 8 مقاله (21.05 درصد) و نشریه های مدیریت شهری و پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی هر کدام با انتشار 3 مقاله (7.87 درصد)، بیشترین سهم را در انتشار مقالات با موضوع «سپتد» داشته اند. از بین مقالات منتشر شده، 45.73 با استفاده از روش اسنادی تهیه شده اند. در 44.73 درصد از مقالات، شهر به عنوان محدوده مطالعاتی انتخاب شده است. رشته های جغرافیا و برنامه ریزی شهری با انتشار 13 مقاله (34.21 درصد)، معماری با 11 مقاله (28.95 درصد) و شهرسازی با 7 مقاله (18.42 درصد)، بیشترین سهم را در تولید مقالات داشته اند. یافته ها نشان می دهند که دسته اول از مطالعات (اسنادی)، به معرفی و تشریح «سپتد» پرداخته اند. دسته دوم مقالات (پیمایشی) تلاش کرده اند از «سپتد» برای اندازه گیری میزان امنیت فضاهای شهری استفاده کنند و دسته سوم تلاش کرده اند آن را به عنوان یک راهنمای استاندارد شهرسازی تجویز کنند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد، اغلب مقالات به تکرار، به معرفی «سپتد» ، اصول و نظریه های پیرامونِ آن پرداخته اند و نظریه پردازی مستقل و بومی انجام نشده است. مطالعات آتی می توانند به بسط نظریه های بومی شهرسازی برای برای کاربست این موضوع در حوزه شهرسازی ایران، متمرکز شوند.
بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شاخص های اجتماعی مسکن مناسب ترین ابزار اندازه گیری پیشرفت و تحقق هدف های کلی مسکن محسوب می شوند و از طریق این شاخص ها می توان کلیه سطوح، از فردی تا جمعی را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. در برنامه ریزی مسکن باید شرایط جمعیتی - اجتماعی و سکونتگاه های کشور را درنظر گرفت و همچنین از تأمین خدمات ضروری و جنبی آن نظیر بهداشت، دسترسی به خدمات اجتماعی موردنیاز مردم نباید غفلت کرد. بدون شک این امر به تعادل فضایی و رسیدن به عدالت اجتماعی کمک خواهد نمود. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نیاز به مسکن با تأکید بر مسائل اجتماعی و جمعیتی در شهر ایلام انجام گرفته است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی (پیمایشی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای شهر ایلام تشکیل می دهد که تعداد 383 خانوار به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری (محتوایی) و پایایی آلفای کرونباخ به میزان 0/841 تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق معدلات ساختاری و روش برآورد سرانه مسکونی و تراکم خالص انجام شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که متغیرهای سن (0/21)، جنسیت (0/30)، بعد خانوار (0/18)، ترکیب خانوار (0/38)، مراحل زندگی (0/18)، گرایش به نوآوری (0/24)، خواستگاه سکونتی (0/22) و مهاجرت (0/19) با نیاز به مسکن شهر ایلام رابطه معناداری دارند. در بررسی همزمان مجموعه عوامل، به ترتیب متغیرهای ترکیب خانوار (33 درصد)، سن (24درصد)، و خاستگاه سکونتی (21 درصد) بیشترین تأثیرگذاری را در نیاز به مسکن در شهر ایلام داشته اند. همچنین، با توجه به بررسی داده های گردآوری شده و استفاده از مدل کمی سرانه مسکونی و تراکم خالص مشخص شد که زمین موردنیاز برای ده سال آینده شهر ایلام 7/14 هکتار است. نتیجه گیری : در نتیجه، برآورد تحولات سنی و جنسی جمعیت، روندهای تشکیل خانوار جدید، جریان های اقتصادی - اجتماعی و سهم قابل تخصیص درآمد خانوار به هزینه های مسکن و شرایط حاکم بر روندهای تبدیل یک نیاز بر تقاضای مسکن مؤثر می باشند، بنابراین، استنباط درست از تأثیرگذاری این مؤلفه ها، پیش بینی تقاضا مسکن و تأثیرات این عوامل مهم و تعیین کننده نباید نادیده گرفته شود.
ارایه مدل تاثیر روندهای بلند مدت بازار سرمایه، انرژی، کشاورزی و جمعیت برروند تغییرات پنجاه ساله درآمد خانوار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، ارایه مدل تاثیر روندهای موثر بر درآمد خانوار ایران می باشد. درآمد خانوار عبارتست از وجوه و ارزش پولی کالاها و خدماتی که در برابر کار انجام شده یا سرمایه به کار افتاده یا از طریق منابع دیگر مانند حقوق بازنشستگی و درآمد حاصل از دارایی، به خانوار تعلق گرفته باشد. توزیع درآمد روی متغییرهای مهم اقتصادی، اجتماعی نیز تأثیر می گذارد. و یکی از دغدغه های اساسی برنامه ریزان اقتصادی کشور بوده و تاثیر بسزایی در توسعه پایدار و ارتقاء رفاه اجتماعی خواهد گذاشت. در پژوهش حاضر با بررسی ادبیات موضوع، شاخص هایی که با درآمد خانوار ایران در ارتباط هستند شناسایی گردیدند و سپس با استخراج داده های سرشماری 50 سال گذشته آنها از مرکز آمار ایران، روندهای تغییرات شاخص های مذکور شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزارSMART PLS2، مدل تاثیر روندهای مرتبط با درآمد خانوار کشور ارایه گردید. در این پژوهش، از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی برای آزمون فرضیه ها و برازندگی مدل استفاده شد. آزمون فرضیه ها نشان می دهد که درآمد خانوار ایران در دوره 50 ساله گذشته متاثر از روند تغییرات حوزه کشاورزی و تغییرات بازار سرمایه بوده است و بین روند تغییرات انرژی و روند تغییرات درآمد خانوار ارتباطی وجود ندارد. روند رشد جمعیتی ایران نیز بر اساس داده های به دست آمده متاثر از روند تغییرات درآمدی بوده است. همچنین شاخص سلامت نیز بر این روند موثر بوده است.
The Impact of Culture-bound Content on Learning Productive Skills within CBLT Program in EAP Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۴, No. ۱, ۲۰۲۲
109 - 128
حوزههای تخصصی:
Despite the determining role of culture-bound materials in the enhancement of EFL learners’ productive skills, a scarcity of investigation on the influence of culture-oriented content on their productive skills is staunchly perceived. This gap can be partly filled by implementing Content Based Language Teaching (CBLT) program which contrives the EFL content especially in English for Academic Purposes (EAP) classrooms. In this respect, a culture-oriented EAP course book was designed based on Tomlinson’s (2001) materials development framework. A total of 100 participants were recruited according to their language proficiency results, and were fractionated into two productive EAP task groups embracing Oral Presentation and Systematic Writing as the two befitting techniques to strengthen productive skills. After practicing and teaching the developed course book in each class in twenty treatment sessions, the participants were given a posttest. Correspondingly, a paired samples t-test indicated that culture-oriented content affected the EFL students’ speaking and writing skills separately. Similarly, an independent samples t-test revealed the influence of culture-oriented content on their speaking skill than the writing skill. The findings suggest the significance of the first culture as the benchmark for incorporating second culture contents in EFL teaching arenas.
The Effects of Different Explicit Syntactic Marker Types on Sentence Comprehension of EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study was designed to highlight the potential effects of different types of Explicit Syntactic Markers (ESMs) on the sentence comprehension of EFL learners of different age-range and proficiency levels. Consequently, two hundred and forty beginners, intermediate, and advanced Iranian EFL learners were selectedfrom an initial pool of six hundred and sixty learners. They were selected based on their McMillan Placement Test (MPT) performance. Subsequently, they were categorized into two age groups teenagers and adults. An online software application (Com-Chron) was utilized to provide learners with a set of ESM and non-ESM English sentences on the screen to measure the accurate comprehension and the elapsed time needed for the perception of the presented sentences. Data analyses revealed that participants had a significantly superior performance for comprehending the ESM items (though they were longer sentences than non-ESM items). Furthermore, it was revealed that proficiency level, unlike age, caused a statistically significant difference in comprehending the ESM sentences. It was also concluded that different types of explicit syntactic markers imposed different degrees of comprehension difficulty both in terms of accuracy and the needed time for the participants’ comprehension; sentences with punctuation marks and conjunctions were the easiest for the participants, while those including determiners and link breaks were the most challenging. Results also indicated that all the ESMs (except for the link breaks) can significantly account for English sentence comprehension and can be assumed as comprehension predictors to various degrees .
A Qualitative Exploration of Emotional Intelligence in English as Foreign Language Learning and Teaching: Evidence from Iraq and the Czech Republic(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۲ , ۲۰۲۲
93 - 124
حوزههای تخصصی:
This study endeavored to discuss certain aspects of Emotional Intelligence (EI) that are related to foreign language (FL) teaching and learning in two different contexts (Iraq and the Czech Republic). It outlined the areas that could be important for FL teachers and may be useful in FL learning. The countries of Iraq and the Czech Republic are culturally different, but in both of them, English is considered as the foreign language. This cross-cultural study attempted to unravel the current status and extent of the presence of EI in English as foreign language university classes of these two countries. Two samples, each including 20 EFL university teachers, were chosen as the participants. The participants responded to a close-ended questionnaire and participated in an interview. Textual data were content analyzed manually, and frequency and percentage were also reported. The findings revealed that there were dissimilarities in how EI was applied in the two geographical contexts. While the majority of Iraqi teachers considered EI an important element of online teaching and class management, the majority of Czech teachers did not regard it as important and necessary for effective learning and teaching. In addition, both samples agreed that teachers and students face more challenges in online EFL classes compared to traditional face-to-face classes. Moreover, many teachers from both groups, notably from the Iraqi sample, reported to be using a variety of EI tactics in their classes, whether intentionally or unintentionally.
EFL Teachers’ Extent of Occupation Immunity in Iranian Language Centers and Public Schools(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۰, Spring & Summer ۲۰۲۲
244 - 265
حوزههای تخصصی:
In recent years, the personal characteristics and attitudes of teachers have attracted the attention of various scholars. The teacher’s immunity level is one of the newly proposed concepts in this area. The present study aimed at exploring the difference between the immunity level of the Iranian EFL teachers at language centers and public schools. In order to achieve this objective, one hundred EFL teachers teaching in public schools (N = 50) and language centers (N = 50), in Isfahan, were selected through convenience sampling to participate in this study. Then, the Teachers’ Immunity Level questionnaire was administered to them, and they were interviewed as well. The obtained results revealed that teachers working in public schools have higher levels of immunity compared to the ones working in language centers. This finding can have some implications for the decision-makers in the Iranian Ministry of Education to provide adequate amenities to improve teachers’ immunity in language centers.