مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۷٬۸۲۱ تا ۵۷٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲۳٬۵۲۷ مورد.
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
55 - 88
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی این سؤالات است که چه گونه فلسفه سیاسی هندو سیاست خارجی هند را متحول ساخته است و این که هند تحت حکومت دولت نارندرا مودی چه گونه به ژئوپلتیک در حال گذار جهانی نگاه می کند؟ در پاسخ، ازآنجایی که حزب حاکم مفروض می دارد که تسلط یک روایتی منفعل و دنیاگریز از هندوئیسم بر جامعه کثرت گرای هند، منجر به انقیاد مردم هند در قرن های گذشته شده و مانع از پیشرفت اقتصادی-نظامی این کشور بوده است، فرضیه این مقاله این است که دولت مودی تلاش دارد با تحمیل روایتی واحد بر جامعه کثرت گرای هند و بسیج توده ها، فرهنگ استراتژیک هند را جهت تحقق بخشیدن به آمال کشور به عنوان یک قدرت جهانی و هنجارساز در بحبوحه تغییرات ژئوپلتیک جهانی (ظهور چین) تغییر دهد. یافته های ما بر اساس روش استقرایی، ضمن تأیید فرضیه مذکور، به این حکم کلی می رسد که سیاست خارجی هند در سال های اخیر جسورتر شده و با مشخصات زیر دچار تحول شده است: 1- مشارکت با کشورهای پیشرفته صنعتی برای افزایش منافع اقتصادی در قالب استراتژی چندهم سویی 2- طراحی یک استراتژی احیاشده در قالب سازوکارهایی چون گروه بندی کواد، چشم انداز هند و ارام و سازوکار چندجانبه گرایی های کوچک برای مقابله با چین 3- تلاش برای بهبود رابطه با همسایگان و کشورهای حوزه اقیانوس هند در قالب ابتکاراتی چون اولویت با همسایگان و سیاست الحاق به شرق.
یادگیری زبان و بازی دیجیتالی: نظریه های یادگیری و کاربردهای آن در بازی های دیجیتالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
125 - 155
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت فناوری های آموزشی، یادگیری مبتنی بر بازی به عنوان شاخه ای برای رشد یادگیری پدیدار شده و نظر یادگیرندگان زبان، مدرسین و پژوهشگران را نیز به خود جلب کرده است. بررسی و یا طراحی بازی های دیجیتالی با هدف یادگیری زبان به حوزه ی پژوهشی ویژه ای تبدیل شده است و با عنوان " بازی دیجیتالی مبتنی بر یادگیری زبان" (DGBLL) از آن صحبت می شود. در این مقاله با هدف مطالعه ی ارتباط بین امکانات آموزشی در بازی های دیجیتالی ویادگیری زبان های خارجی، ضمن بررسی پژوهش های جدید انجام شده در مورد تاثیر بازی های دیجیتالی بر روی یادگیری زبان، انواع بازی های دیجیتالی شناسایی شده مبتنی بر یادگیری زبان بررسی می شود. همچنین برخی از نظریه های یادگیری زبان و چگونگی استفاده از آن ها در یادگیری بر اساس بازی های دیجیتالی مورد مطالعه قرار می گیرد. سپس دستاوردهای پژوهش ها و توصیه های ارائه شده توسط محققین برای طراحی این نوع بازی ها بر یادگیری زبان بررسی می شود. در این مقاله محورهای زیر مورد مطالعه قرار گرفته است: 1-ابعاد نظری یادگیری زبان مبتنی بر بازی های دیجیتالی، 2- یافته های حاصل از تاثیر بازی دیجیتالی بر یادگیری زبان، 3- پیشنهادات ارائه شده توسط پژوهشگران برای طراحی مناسب تر بازی های دیجیتالی بر اساس یادگیری زبان . این بررسی به مدرسین و یادگیرندگان زبان ، جهت استفاده ی مناسب از بازی های دیجیتالی برای آموزش و یادگیری زبان کمک می نماید. همچنین این مطالعه می تواند برای طراحان بازی های دیجیتالی بومی، زمینه و الهام بخش طراحی بازی هایی با رویکرد یادگیری زبان های خارجی باشد، و نشان می دهد مباحث نظری یادگیری از چه جنبه هایی می تواند به طراحی و اجرای بازی ها برای یادگیری زبان کمک کند.
الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس بار شناختی، انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه، نقش واسطه ای شایستگی هیجانی- اجتماعی و چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی ساختاری سازگاری تحصیلی بر اساس بار شناختی، انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه، با میانجی گری شایستگی هیجانی- اجتماعی و چشم انداز زمان بود.روش: روش پژوهش توصیفی -همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود.جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان تالش در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که از بین آن ها 384 نفر به صورت دسترس انتخاب شده و پرسشنامه ها را به صورت اینترنتی تکمیل کردند.ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984 )، پرسشنامه بار شناختی پاس،ون مرینبوئر و آدم (1994)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه آگاهی فراشناختی از راهبردهای مطالعه مختاری و ریچارد (2002)، مقیاس شایستگی هیجانی- اجتماعی مینگ ژو و جسی ای (2012)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999 )،بودند.یافته ها:نتایج تحلیل داده ها نشان داد شاخص های برازش مدل پیش بینی در وضعیت مطلوبی قرار دارد.نتایج تحلیل معادلات ساختاری و رگرسیون حاکی از معناداری ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای بارشناختی و انعطاف پذیری شناختی با سازگاری تحصیلی در مدل نهایی بود.بر طبق مسیر اول،نقش واسطه ای مثبت شایستگی هیجانی-اجتماعی در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی با سازگاری تحصیلی مشخص شد.در مسیر دوم مشخص شد که متغیر چشم انداز زمان(آینده متعالی) نقش مثبت بر اثر انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی بر سازگاری تحصیلی دارد. نتیجه گیری:بنابر این به کارگیری راهکارهای افزایش انعطاف پذیری شناختی و آگاهی فراشناختی و کاهش بار شناختی نامطلوب می تواند به افزایش سازگاری تحصیلی در دانش آموزان منجر شود.
رابطه ساختاری توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی با توجه به نقش میانجی عدم توازن خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه نقش میانجی توازن خود در رابطه ساختاری بین توانایی شناختی و حل مسئله اجتماعی را بررسی نموده است. روش: روش پژوهش توصیفی و همبستگی بود.308 شرکت کننده (188 زن و 114 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس از میان کادر پرواز شرکت هوایی ایران ایر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از 3 پرسشنامه: توانایی شناختی نجاتی، شاخص یکپارچه ناهمخوانی خود هاردین ، مقیاس توانایی حل مسئله اجتماعی فرم کوتاه تجدید نظر شده دیزوریلا و نزو استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که بین مولفه های توانایی شناختی با حل مسئله انطباقی رابطه منفی و با مولفه های حل مسئله غیر انطباقی رابطه مثبت در سطح معناداری 01/0 وجود دارد. همچنین 4 مولفه توازن خود با حل مسئله انطباقی بطور مثبت و با حل مسئله غیر انطباقی بطور منفی در سطح معناداری 01/0 رابطه دارند. نتیجه گیری: با توجه به افزایش تکامل و پیچیدگی فرایندهای شناختی مغز انسان، باید مطالعات بیشتری در خصوص افزایش ارتباط میان شخصیت، حل مسئله اجتماعی و توانایی های شناختی صورت پذیرد. لذا طرح ریزیبرنامه های موثر جهت ارتقا شناختی پرسنل مشاغل حساس از جمله کادر پروازپیشنهاد می شود. کلید واژه ها: توانایی شناختی، حل مسئله اجتماعی، عدم توازن خود، معادلات ساختاری، شناخت اجتماعی.
مطالعه ی کیفی چالش ها و موانع تحقق شهروندی خانوادگی در بین زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارخانگی از دیرباز تاکنون با زنان همراه بوده و به دلیل بی مزد بودن آن موردتوجه تمامی اقشار جامعه و حتی خود زنان نیز نبوده و در آمارهای اقتصادی کشورها، ارزش مادی آن محاسبه نشده است. در این پژوهش، شهروندی خانوادگی، شیوه ای برای به رسمیت شناختن گروه های بااهمیتی همچون مادران و زنان بدون کارمزدی است. در این پژوهش با روش کیفی و با استراتژی نظریه ی داده بنیاد و به شیوه ی نمونه-گیری هدفمند به مصاحبه ی عمیق با 25 زن، 20 تا 60 ساله شهر قم، پرداخته شده است. طبق یافته های پژوهش، مهم ترین مسئله ای که زنان با آن روبرو بوده اند، ساختارهای اقتصادی و سیاسی مردانه بوده و دلایل آن را می توان در عدم حمایت نهادی از زنان خانه دار، چالش های اقتصادی نهادی و فردی، پیشگیری از بازاری شدن روابط اعضای خانواده، ساختارهای اقتصادی رسمی مردمحور، ساختارهای سیاسی مردانه و تبعیض جنسیتی در بازار کار جستجو کرد.به نظر میرسد زنان خانه دار باید به تربیت و پرورش نسلی اهتمام ورزند که بتواند باورها و عقاید ناصحیح اجتماعی همچون اختصاص خانه داری به زنان آن هم به عنوان فعالیتی بی ارزش و راحت و آسان، را به تدریج کنار گذارند و در این چارچوب، آنان به عنوان مادر میتوانند به فرزندان خود چه دختر و چه پسر بیاموزند که مسئولیت حفظ و نگهداری زندگی مشترک تنها بر دوش یک فرد نیست و تمامی اعضای خانواده باید برای آن کوشش نمایند. در این راستا، جامعه نیز با انجام اموری همچون ساخت برنامه هایی در صدا و سیما جهت نشان دادن ارزش فعالیت های زنان خانه دار، ارائه ی بیمه ی عمر و درمان رایگان به زنان خانه دار توسط دولت، بازنگری در الگوی نابرابر تقسیم کار جنسیتی میان زنان و مردان از طریق رسانه های جمعی، قانونی کردن خانه داری به-عنوان یک شغل توسط دولت و مجلس و همچنین تکریم خانه داری بر مبنای تقویت باورها و عقاید دینی می تواند با زنان خانه دار همراهی کند.
طرحی پیشینی برای طبقه بندی علوم با رویکرد توحیدی به تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برای ساخت تمدن نوین اسلامی مبتنی بر دانش بومی و اسلامی، تقسیم بندی علوم برخلاف سایر تقسیم بندی هایی که با نگاهی پسینی به موضوع، روش و غایتِ دانش های موجود انجام شده است، باید با نگاهی پیشینی به معلم حقیقی آن یعنی خداوند علیم صورت پذیرد. هدف این پژوهش ارائه طرحی پیشینی برای تقسیم بندی علوم بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و با روش کتابخانه ای مبتنی بر روش اجتهادی و تحلیل عقلی سامان یافته است. یافته ها: تفکر عمیق در ساحات حیات با هدف کشف، خلق، تغییر، مدیریت، کاربرد و تعالی آن در راستای معنایابی و معناسازی زندگی خوشایند، علاوه بر جهت مندی ما را به دسته بندی جدیدی از علوم رهنمون می سازد. نتیجه گیری: مدل مفهومی حلزونی دانش با تقسیم بندی شش گانه علوم به کشفی، تولیدی، تغییری، مدیریتی، کاربردی و متعالی؛ و مدل میانجی دانش در جهت ساختار اجرایی تولید علم در سه بسته علوم اندیشگاهی، دانشگاهی و کاربستی، برای تمدن نوین اسلامی پیشنهاد شد.
نقش تحریم های اقتصادی در تجارت بین ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
281 - 305
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر به دلیل پیشرفت سیستم حمل و نقل و فناوری ارتباطات، اقتصاد و تجارت کشورها در هم تنیده شده است. این موضوع اهمیت حیاتی تجارت خارجی را به عنوان اصلی ترین اهرم رشد و توسعه اقتصادی را بیشتر نمایان ساخته است. در این بین تجارت میان ایران و افغانستان به دلیل همسایگی و دارا بودن ظرفیت های زیاد همکاری های تجاری و اقتصادی اهمیت مسأله را دوچندان می کند. اما وضع تحریم های اقتصادی علیه ایران تجارت میان دو کشور را، با انواع موانع و محدودیت مواجه می سازد. لذا در این پژوهش، تأثیر تحریم های اقتصادی بر مبادلات تجاری ایران و افغانستان طی سال های(1399-1380)، به روش حداقل مربعات کاملاً اصلاح شده بررسی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، وضع هرگونه تحریم اقتصادی نه تنها باعث کاهش تجارت میان دو کشور نشده است بلکه باعث شده که در بلند مدت تجارت میان ایران و افغانستان افزایش یابد. بنابراین دو کشور می بایست راهکارهای لازم را جهت کاهش اثر تحریم ها و توسعه تجارت را بکار بگیرند.
مروری بر مقالات برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 66
هدف از این مقاله مروری بر مقالات برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان می باشد. تکیه نمودن به برنامه درسی رسمی و محدود نمودن دانشجویان تنها به فعالیت های رسمی راه به جایی نخواهد برد و تاثیر برنامه های غیر رسمی و نقش آن، تحت عنوان برنامه درسی فوق برنامه، می تواند با ایجاد محیطی شاد، پویا و سازنده، دانشجویان را برای آینده ای روشن آماده سازد. برنامه درسی فوق برنامه به عنوان مکمل برنامه درسی رسمی شناخته شده و در ساعات خارج از کلاس درس رسمی اجرا می گردد و موجب ارتقاء علمی و فرهنگی دانشجومعلمان است. این تحقیق، ابتدا نیم نگاهی به فوق برنامه و دانشگاه فرهنگیان دارد و سپس به روش مروری مقالات مرتبط با برنامه درسی فوق برنامه در دانشگاه فرهنگیان را بررسی نموده و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق مورد نظر اشاره می کند و در پایان نتیجه جامعی از مطالعات انجام شده ارائه می دهد. با توجه مرور مقالات و بررسی مطالعات و پژوهش های انجام شده در زمینه برنامه درسی فوق برنامه برای دانشگاه فرهنگیان، این نتایج بدست آمده است: نگاه وزارت آموزش وپرورش باید به این نکته معطوف گردد که فعالیت های فوق برنامه یکی از بهترین، جذاب ترین و غیرمستقیم ترین روش های پرورش تربیت نسل جوان معلمان است. بدون شک این قبیل فعالیت ها بیشتر از برنامه کلاس درس در رشد دانشجویان موثر بوده و بر دانشگاه فرهنگیان واجب است تا در راستای این مهم وارد عرصه شده و زمینه های اجرایی این فرایند را فراهم بیاورد.
تحلیل تاب آوری شهری در برابر پاندمی کووید 19؛ نمونه مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه تاب آوری شهرها در برابر تهدیدات طبیعی و مصنوع یکی از مهمترین چالش های نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری است. در این میان، بیماری های همه گیر یکی از تهدیدات نوظهوری هستند که به سبب گستردگی و رفتار غیرقابل پیش بینی به شدت جوامع شهری را تحت تأثیر خود قرار داده اند. از همین رو پژوهش حاضر مسئله تاب آوری شهرها در برابر بیماری های اپیدمیک و همه گیر را مورد بحث و بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر توصیفی_تفسیری و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. بنابراین شهر کرمانشاه به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شده و تحلیل تاب آوری آن در برابر همه گیری بیماری کووید 19 در دستور کار قرار گرفته است. از این رو متغیرهای مرتبط با موضوع، از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج شده که ماحصل آن دستیابی به 19 متغیر در شش بعد اقتصادی_اجتماعی، زیست محیطی، بهداشتی_درمانی، مدیریت شهری، زیرساخت های شهری و ساختار شهری بوده است. در ادامه 19 متغیر تدوین شده به کمک روش تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار Micmac وارد شده اند و مقایسات زوجی میان متغیرها به روش دلفی و با مشارکت 15 کارشناس انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، متغیرهای «زیرساخت خدمات کاری، اداری، آموزشی، پزشکی و ... از راه دور»، «دسترسی به فضاهای سبز و باز و کاربری های تفریحی_ورزشی»، «دسترسی به خدمات و کاربری های مقیاس محله ای»، «ظرفیت تأسیسات و تجهیزات شهری همچون شبکه برق، اینترنت و ...» و «مدیریت واحد و یکپارچه در شرایط بحران» بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را بر دیگر متغیرهای تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با همه گیری کووید 19 دارند. علاوه بر این، دو متغیر «قابلیت محلات در پیاده روی و دوچرخه سواری» و «تقویت مشارکت مردمی و سرمایه اجتماعی جوامع محلی» دارای ماهیتی دووجهی در مسئله تاب آوری شهر کرمانشاه هستند؛ بدین معنا که ضمن تأثیرگذاری بالا بر سایر متغیرها، از دیگر متغیرها نیز تأثیر می پذیرند. تفسیر این یافته ها و انطباق آن با پژوهش های مشابه نشان می دهد، تحقق تاب آوری شهر کرمانشاه در مواجهه با بیماری های همه گیر در گِرو حرکت به سمت «مدیریت واحد شهری»، «شهر دیجیتال»، «محله محوری» و «سرمایه اجتماعی» است.
تعهد دولت ها در تامین امنیت دارویی در کشور یمن
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی تعهد دولت ها درتامین امنیت دارویی در کشور یمن تدوین شده است. حملات عربستان از سال ۲۰۱۵ تاکنون تبعات انسانی و همچنین بحران های قابل توجهی در حوزه های بهداشتی و سلامتی وهمچنین در حوزه های غذا و دارو برای این کشور در پی داشته است که ادامه این روند باعث افزایش فاجعه انسانی در این کشور خواهد به همین دلیل جهت رفع این مسئله نیازمند همکاری کشوها وسارمانهای بین المللی در حوزه تامین دارو وغذا می باشیم. مساله اصلی این مقاله بدین صورت بود که گستره تعهد دولت ها و سازمان ها ی بین المللی در تامین دارو و ملزومات دارویی نسبت به کشور یمن شامل چه مواردی می شود ؟ این پژوهش به شیوه توصیفی وتحلیلی وبا استفاده از متون حقوقی وکتابخانه ای به این نتیجه رسید که اصل بر دسترسی همه افراد به دارویکی از حقوق بنیادینی می باشد ولی براساس اسناد بین المللی به نظر می رسد که گستره تعهد دولت ها و سازمان ها در تامین دارو وملزومات دارویی نسبت به کشور یمن جنبه حداقلی دارند یعنی اینکه دولت ها وسازمان ها در تامین داروهای ضروری کشور یمن در حوزه سلامت و بهداشت متعهد به اقدامات آنی و فوری می باشند. از سویی یافته ها نشان می دهد که نظام حقوقی بین الملل می تواند با توسل به سازکاروهایی همچون حق سلامتی و حقوق بشر وحمایت از سلامتی شهروندان و افراد وهمچنین با توجه به مقررات وکنوانسیون های حقوق بین المللی در زمینه تامین دارو می تواند دولتها را ملزم نمودن ومکلف به تامین و عرضه دارو به شهروندان یمن کند.
رابطه کاربست گفتگو با سلامت روانی و اجتماعی (براساس نمونه ای از شاغلان منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۲۷)
71 - 97
حوزههای تخصصی:
تغییرات در نوع بیماری های رایج به تغییر مدل ها و پارادایم های تبیین سلامت منجر شده است. رویکرد معاصر زیستی- روانی- اجتماعی بر این فرض استوار است که بیماری ها، تولیدات و نتایج کنش متقابل کنشگران با یکدیگر و نسبت آنها با عوامل فردی و زیست شناختی هستند. با وجود این، نقش ارتباطات میان فردی و رابطه گفتگویی میان طرفین ارتباط کمتر مورد توجه قرارگرفته است. مطالعه حاضر با اتکاء به آراء هابرماس براین پایه استوار است که به دلیل استعمار زیست جهان توسط سیستم، عقلانیت ارتباطی منحرف گردیده و کاربست گفتگو دچار اختلال شده و سلامت افراد خدشه پذیر شده است. هدف شناسایی رابطه بین کاربست گفتگو و سلامت افراد شاغل با لحاظ کردن برخی مختصات محیط کاری آنها است. این تحقیق که شاغلان را مورد توجه قرار داده، به صورت پیمایش و با جامعه آماری شاغلان منطقه 6 تهران و با حجم نمونه 416 نفر انجام گرفته است. نمونه گیری بر اساس روش نمونه در دسترس صورت پذیرفته و واحد تحلیل فرد است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ترکیبی محقق ساخته و استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه به شیوه صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه گردید. نتایج تحقیق ضمن تایید اغلب فرضیات پژوهش نشان داد که ضریب تاثیر کاربست گفتگو و ساختار سازمانی بر سلامت روانی به ترتیب 40/0 و 19/0- و ضریب تاثیر گفتگو و فرهنگ سازمانی بر سلامت اجتماعی 19/0 و 15/0- می باشد. در عین حال فرهنگ سازمانی با کاربست گفتگو دارای همبستگی معنادار و منفی با ضریب 29/0- می باشد.
ارزیابی کیفیت، برابری و فراگیری آموزش بر توسعه پایدار در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی تأثیر متغیرهای آموزش برابر، آموزش فراگیر، ترویج فرصت ها و آموزش باکیفیت بر توسعه پایدار در بین خانوارهای شهری در استان های ایران در دوره 139 8 -1390 است. در این پژوهش، از پانل پویای تصادفی با کاربرد مدل گشتاورهای تعمیم یافته فضایی دوربین SGMM-DPD-SDM با کاربرد ضرایب دومرحله ای آرلانو- باور/ بوندل – باند، به منظور برآورد مدل اقتصادسنجی، همچنین برای تعیین ماتریس مجاورت، از روش مجاورت و همبستگی در قالب یک ماتریس مربعی 30 در 30 استفاده شده، و نتایج، نشان می دهد که ضریب برآوردی وقفه زمانی درآمد سرانه، مثبت و معنادار است. مشاهده می شود که میانگین وزنی درآمد سرانه هر استان، بر درآمد سرانه استان مورد مطالعه، مؤثر بوده، به طوری که هر چه استانهای مجاور، درآمد سرانه بالاتری داشته باشند، درآمد سرانه آن استان نیز بیشتر خواهد بود و میزان اثرگذاری آن به مقدار 04/1 است. ضرایب برآورد شده برای متغیرهای آموزش برابر، آموزش فراگیر، ترویج فرصت ها و آموزش باکیفیت، دارای اثر مثبت بر توسعه پایدارند. همچنین این متغیرها، دارای اثرات مجاورت و فضایی بر درآمد سرانه هستند. در بین متغیرهای فضایی دوربین، همه متغیرها معنادارند که نشان دهنده وجود و تأیید اثر فضایی متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته است.
رابطه سلامت اجتماعی با رضایت زناشویی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه پیام نور گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده های اجتماعی موجود برای چند دهه اخیر، حاکی از آن است که جامعه ایران دچار یک بحران اعتماد فراگیر و عمیق شده است. توزیع میزان اعتماد عمومی در کشورهای مختلف جهان بر اساس داده های پیمایش جهانی ارزش ها، نشان می دهد که ایران با سطح اعتمادی در حدود ۱۵ درصد جزو کشورهای «کم-اعتماد» جهان است؛ درحالی که در جوامعی نظیر کشورهای اسکاندیناوی، هلند و چین این میزان بالاتر از ۶۰ درصد و در کشورهای دیگری نظیر استرالیا، کانادا، سوئیس، آفریقای جنوبی و ویتنام بین ۴۰ تا ۶۰ درصد است. در مقابل، کشورهای کم اعتمادی هم وجود دارند که میزان اعتماد در آن ها زیر ۱۰ درصد است (که عمدتاً شامل کشورهایی آفریقایی و نیز یوگسلاوی سابق می شوند که نوعی جنگ داخلی و نسل کشی را تجربه کرده اند و یا مناطقی در آمریکای لاتین که تحت کنترل کارتل های مواد مخدر هستند). در این مقاله، تغییرات اعتماد در سه سطح- اعتماد عمومی، اعتماد سیاسی و اعتماد نهادی (یا اعتماد به گروه های شغلی) - بررسی شده اند. داده ها نشان می دهند به رغم وجود روندها و نیروهای اعتمادزا، میزان اعتماد در تمامی این سطوح روند نزولی داشته اند و جامعه ایران با یک بحران بی اعتمادی فراگیر دست به گریبان است. چیزی که بر اهمیت این موضوع می افزاید آن است که شاخص میزان اعتماد اجتماعی، همبستگی مستقیمی با بسیاری از شاخص های دیگر حیات اجتماعی دارد که نشان دهنده یک جامعه سالم، کارا و امیدوارند. پیامد این وضعیت را بر اساس دو مدل مورد بررسی قرار داده ایم؛ در یک مدل سه وجهی (جامعه، دولت و بازار)، این فرضیه را طرح کرده ایم که با ضعیف شدن ضلع جامعه دو نیروی زور و پول به عنوان نماد دو ضلع دولت و بازار فضای اجتماعی را پر می کنند. این تغییرات هم در سطح سیستمیک (برای مثال ظهور و رشد شرکت های خصولتی) و هم در سطح نظام شخصیت بروز خواهد کرد. جنبه ای دیگر از تحولات جامعه ایران را بر اساس ماتریسی متشکل از اعتماد سیاسی و اعتماد عمومی توضیح داده ایم. در نظر گرفتن دو سطح بالا و پایین برای هریک از این دو نوع اعتماد در این ماتریس، منجر به ایجاد چهار ترکیب عمده می شود و داده های تجربی پیش گفته جامعه ایران را در ترکیبی قرار می دهد که محتمل ترین وضعیت های پیش روی آن بحران و آشوب است. این همه گویای آن است که با مشکلی عمیق، جدی و نگران کننده مواجه هستیم که نیاز به پاسخی جامع و اندیشیده دارد و همین امر مواجهه علمی، تجربی و دقیق با این پدیده را ضروری می سازد. این مقاله گامی در آن جهت است.
خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
257 - 284
حوزههای تخصصی:
خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث فرشته محجوب * چکیده «قصه ی شهر سنگستان» اخوان ثالث به دلیل ماهیت سیاسی اجتماعی و نیز ظرفیت های خاص و ساختار دیالکتیکی از برجسته ترین نمونه های شعر معاصر است. مقاله ی حاضر نخست به تبیین مبانی نظری نقد نشانه شناسی ریفاتر پرداخته و سپس بر مبنای آن و به شیوه ی توصیفی تحلیلی شعر مذکور را ازمنظر خوانش «اکتشافی» و سپس «واپس نگر» بررسی کرده است. حاصل این قیاس مبین آن است که «قصه ی شهر سنگستان» محصول بسط خاستگاه «یأس و ناامیدی» است که دلالتمندی شعر به آن وابسته است. این خاستگاه ازطریق فرایندهایی همچون انباشت، تعین چندعاملی، تبدل و منظومه های توصیفی گسترش یافته است. مؤلفه های مذکور شعر را از سطح محاکات فراتر برده، آن را به منظومه ای دلالتمند و واحد مبدل و با نشانه شناسی نظام مند تحلیل پذیرکرده است. بدین ترتیب می توان دریافت اخوان در فرایند «انباشت»، در زنجیره ی دوم یعنی «یأس و اندوه» که بنای اصلی مبحث است، به منظور حقیقت نمایی بیشتر واژگانی عینی تر را برگزیده است. در «منظومه های توصیفی» منظومه ی کلان «شاهزاده» به دلیل داشتن اقمار فلکیِ بیشتر، در رأس دو منظومه ی خُرد دیگر قرار می گیرد. این امر مؤید آن است که شعر، گرد محور این شخصیت و اموری که بر آن مترتب است، می چرخد. به مدد فرایند «بسط» نیز موضوعی انتزاعی (ناامیدی) را به سه ایماژ متعین تبدیل کرده که هریک بر دیگری صحه می گذارد و آن را تشدید می کند. واژه های کلیدی: خوانش واپس نگر، ریفاتر، قصه ی شهر سنگستان، نشانه شناسی. * استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران f.mahjoub2022@pnu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 2/5/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 19/8/1400
تحلیل تأثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی شهر اردکان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
225 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به سبب فعالیت های گردشگری و نوسان های شدید محیطی، وضعیت کاربری زمین در حال تغییر است. از این رو برای حفاظت و صیانت از نواحی گردشگری، بررسی وضعیت کاربری زمین در مقاصد گردشگری ضروری می باشد. بخش اردکانِ استان فارس یکی از قطب های گردشگری کشور است که در چندسالِ گذشته با تغییر کاربری های مختلفی مواجه شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش گردشگری در بروز تغییرات کاربری زمین در نواحی محدوده و حریم شهر اردکان در استان فارس می باشد. به همین منظور اطلاعات مربوط به وضع موجود و تغییرات صورت گرفته در کاربری های بخش اردکان طی دوره زمانی 1376 تا 1397 جمع آوری شد. پس از جمع آوری و تحلیل نقشه های پایه و بررسی عکس های هوایی و همچنین مصاحبه با ساکنان محلی و گردشگران، جهت ارزیابی تاثیر توریسم در تغییر کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه، از روش تحقیق ِ توصیفی و تحلیلی مبتنی بر پیمایش استفاده گردید. براساس نتایج، گردشگری در حوزه مورد مطالعه، با ایجاد تغییرات گسترده در کاربری های اراضی، بویژه اراضی زراعی، باغات، اراضی حریم رودخانه، تخریب منابع طبیعی و گردشگری در دهه های اخیر را به دنبال داشته است. همچنین نتایج نشان داد بیشترین تغییرات کاربری ها به ترتیب مربوط به ساخت مجتمع های گردشگری (55/50 درصد)، تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم (9/16 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی (11/4 درصد)، تبدیل باغهای سطح شهر به خانه دوم (8/12 درصد) و تغییر کاربری های باغ به صنعتی (64/5) بوده است. علاوه براین، نتایج آماری از مجموعه تغییرات پیش آمده نشان می دهد سهم ساخت و سازهای مربوط به مجتمع های گردشگری با 55/50 درصد بیشترین سهم را داشته و بعد از آن تبدیل اراضی باغی به اراضی دیم به 9/16 درصد و تبدیل باغهای سطح شهر به کاربری مسکونی و خانه های دوم در اولویت های بعدی با 11/14 درصد و 8/12 درصد قرار گرفته است. در پایان، با توجه به نتایج حاصل از مطالعه، پیشنهادات سیاستی در زمینه طراحی مناسب در رابطه با ساماندهی مجتمع های گردشگری و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تخریب باغها در منطقه ارائه گردید.
بررسی بازنمایی زبانی رویداد حرکت از منظر زبانشناسی شناختی: بررسی موردی افعال حرکتی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ماهیت معنی شناختی افعال حرکتی زبان مازندرانی با تأکید بر الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه مسیر و حرکت، چگونگی بازنمایی اطلاعات چندگانه مسیر و اطلاعات چندگانه شیوه می پردازد. از آنجاکه تقریباً همه پژوهش ها در مورد معنی شناسی افعال حرکتی زبان ها و گویش های ایرانی با تکیه بر رویکرد شناختی و الگوهای واژگانی شدگی تالمی (1985 و 2000ب)، درباره زبان فارسی انجام گرفته اند، پژوهش حاضر می تواند گامی در راستای پر کردن این خلأ در زمینه دیگر زبان ها و گویش های ایرانی و نقطه شروعی در این رابطه باشد. رویکرد این پژوهش به فعل های حرکتی زبان مازندرانی به ویژه افعال غیرساده همسو با دیدگاه ازکیا و همکاران (1394) در باب فعل غیرساده حرکتی در زبان فارسی در چارچوب الگوهای واژگانی-شدگی شکل گرفته است. در پژوهش حاضر، افعال ساده و غیرساده واژگانی شده در یک گروه و در برابر افعال غیرساده تابع دار قرار می گیرند. 140 فعل حرکتی پیکره این پژوهش شامل 39 فعل ساده، 57 فعل غیرساده واژگانی شده و 44 فعل غیرساده تابع دار هستند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که الگوی غالب برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت در زبان مازندرانی چیست؟ در نتیجه این پژوهش می توان به این نکته اشاره کرد که در زبان مازندرانی نمی توان الگوی غالبی برای توزیع اطلاعات مربوط به شیوه، مسیر و حرکت تعیین کرد. افعال حرکتی تقریباً به یک میزان این اطلاعات را واژگانی می کنند. بر اساس این پژوهش، از 140 فعل حرکتی مازندران تعداد 96 فعل (57/68 درصد کل افعال) واژگانی شده اند و 44 فعل (43/31 درصد کل افعال) تابع دار هستند.
مقایسه رویکردهای مفهوم سازی غم، در اشعار محمدجواد محبت و یدالله بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل های بدیعی که در دهه های گذشته برای بررسی استعاره از جانب معناشناسان شناختی، در قالب استعاره مفهومی و طرح واره های تصوری به دست داده شده است، تمایز آشکاری با شیوه های سنتی بررسی استعاره دارد. در این سازوکار، احساسات بشری ب ه مثاب ه اجسام تصویر می شوند؛ به گونه ای که مفهوم انتزاعی حس در قالب پدیده ای واجد هستی تجلی می یابد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد آن است تا ابزارهای بیان استعاری مفهوم غم را در قالب تجلیات عینی در اشعار یدالله بهزاد و محمدجواد محبت تحلیل نماید. نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیف و تحلیل به انجام رسیده است، نشان می دهد که عینی سازی مفهوم غم در آثار هر دو شاعر با استفاده از جاندارانگاری، مکان مندی، عناصر طبیعت و اشاره به پدیده های قابلِ خوردن و آشامیدن صورت گرفته است. همچنین، وجود دو طرح واره اختصاصی «زمان» و «آفت» در شعر بهزاد، مؤید این مسئله است که وی غم را با تنوع بیشتری تجربه کرده است. استعمال طرح واره های مشترک در آثار هر دو شاعر نیز می تواند از اشتراکات فکری و زبانی کسانی حاکی باشد که در بطن یک فرهنگ پرورش یافته اند. بنابراین، نتیجه می گیریم که مشابهت و تنوع در آثار ادبی، نتیجه اشتراکات و تفاوت های محیط، فرهنگ، دین و ویژگی های شخصی و شخصیتی سراینده های آن هاست.
تقریرهای برهان امکان بر وجود خداوند در اندیشه غربی ؛ روند ، شیوه ها، ایزار ها و اعتبار معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
درتفکر مغرب زمین، از مهم ترین ادله اثبات وجود خداوند متعال، استدلال از راه امکان و وجوب است. واکاوی روند تقریرهای گوناگون آن، ویژگی های هر یک از آن تقریرها و تمایزهای آنها و نیز ارزیابی اعتبارمعرفت شناختی شان و دستیابی به معیار یا راه حلی برای ارزیابی، انگیزه کاوش کنونی است. پیامد این پژوهش این است مجموع تقریرها به دو شیوه یا با دو رویکرد عرضه شده اند: 1. تقریرهایی از راه علّیت یا تبیین علّی؛ 2. تقریرهایی از راه توصیف و توضیح یا تبیین غیرعلّی. از سویی با بررسی تقریر آکویناس و لاک که از نمونه های شاخص تبیین علّی اند، بدین نتیجه رهنمون می شویم که آن تقریرها یا استدلال از راه حدوث اند یا استدلال از راه تبیین غیرعلّی و نه استدلال از راه امکان و وجوب و نه استدلال بر اساس تبیین علّی. ازاین رو، اعتبار معرفت شناختی آنها زیر سؤال است. از سویی دیگر، استدلال لایب نیتس و دیگر تقریرهای از راه تبیین غیرعلّی، دچار معضل اعتبار معرفت شناختی اند و دستیابی به معرفت یقینی، حتی بنابر فرض درستی، میسور نیست.
روش شناسی جریان تشیع انگلیسی در مواجهه با مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۱۳۶-۱۱۹
در این نوشتار درصدد هستیم با روش توصیفی-تحلیلی به تبیین و مقایسه روش جریان تشیع انگلیسی و جریان تقریب در مواجهه با مذاهب اسلامی بپردازیم. جریان تشیع انگلیسی بر این باور است که وحدت، در سایه تقریب حاصل نمی شود، بلکه در سایه تبیین مسائل اختلافی حاصل می شود؛ زیرا با بیان مسائل اختلافی آگاهی مردم بیشتر می شود و جانب حقیقت را انتخاب می کنند و اجتماع به وحدت رویه و مصلحت می رسد. در مقام نقد این روش می توان گفت که مقصود از تقریب و وحدت مذاهب اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست، بلکه مقصود عدم درگیری و تنازع است. گذشته از این، روش تقریب هیچ گاه مخالف تبیین مسائل اختلافی نیست. مهم ترین راهبرد در تقریب از دیدگاه مقام معظم رهبری عبارت اند از: رعایت احترام متقابل نسبت به ارزش ها و نمادهای مقدس یکدیگر؛ تکیه بر اصول مشترک به جای تکیه بر فروع مفترق و شناخت دشمنان اسلام و مقابله با توطئه آن ها.
یادگیری وارونه در آموزش تاریخ
در این پژوهش به بررسی فرآیند یادگیری در کلاس معکوس درس تاریخ پرداخته شده است. یافته ها پژوهش نشان می دهد که محور اصلی فرآیند یادگیری فراگیران در کلاس معکوس یادگیری فعال می باشد که این یادگیری تحت تاثیری عواملی از جمله شرایط علّی )انگیزه های بیرونی و درونی)؛ راهبردهای فرآیند یادگیری(مشارکتی، اکتشافی، مستقل و عمیق)؛ زمینه )مدیریت زمان، مواد آموزشی و طرح درس) و شرایط مداخله گر )عوامل فردی، آموزشی، سازمانی و فرهنگی) قرار دارد که در نهایت منجر به بهبود پیامدهای (فردی و تحصیلی) در یادگیری درس تاریخ در فراگیران می شود. این پژوهش با توجه به تجربه عینی آن در کلاس های درس تاریخ استان خراسان رضوی و در دبیرستانهای شهرستان های مشهد تدوین شده است. هم چنین محتوای آن برای همکاران عزیزم در استان خراسان تدریس شده است. روش تنظیم این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.