قدرت های بزرگ و حقوق بین الملل کلاسیک؛ مطالعه موردی، انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
به عقیده بسیاری از پژوهشگران حقوق بین الملل طی قرون اخیر در راستای تحقق اهداف قدرت های بزرگ و در سایه آن شکل گرفته و رشد یافته است. بر این مبنا نقش قدرت های بزرگ در شکل گیری و توسعه حقوق بین الملل تا حدودی مبهم و متناقض می نماید. برای بررسی این مسئله سؤالی که مطرح می شود این است: قدرت های بزرگ نظام بین الملل چرا و چگونه در شکل گیری و گسترش حقوق بین الملل تعیین کننده می باشند؟ به نظر می رسد با وجود اینکه دولت ها از نظر حقوقی برابر هستند، اما قدرت های بزرگ به علت جایگاهی که به لحاظ توانمندی های مختلف دارند، از طریق نهادسازی، شکل دادن به معاهدات، تفسیر قوانین و هنجارسازی نقش کلیدی در شکل دادن و گسترش حقوق بین الملل دارند. با توجه به اینکه قدرت های بزرگ برای تثبیت موقعیت و جایگاه خود، خواهان حفظ ترتیبات حاکم بر نظام بین الملل می باشد، ایجاد و گسترش قواعد حقوقی در راستای منافع آنها تلقی می شود. زیرا قواعد حقوقی و نهادهای بین المللی می تواند هزینه های حفظ سیستم را کم کند و بر مشروعیت اقدامات قدرت های بزرگ بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر مدعی است قدرت های بزرگ شکل دهنده، تثبیت کننده و حامی قواعد حقوقی می باشند. بدین ترتیب سعی بر این است که بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از شواهد تاریخی به نقش قدرت های بزرگ نظام بین الملل در ایجاد و گسترش حقوق بین الملل پرداخته شود.