تأثیر اخلاق بر شناخت ، از منظر علامه طباطبایی و ویلیام جیمز (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
بررسی تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت انسان ، همواره از مسائل مهم در حوزهٔ معرفت شناسی بوده است. در نگاه برخی (کلیفورد) این اثرپذیری در تقابل با اخلاقِ باور به حساب آمده و در نگاه برخی دیگر ، اثرگذاری عوامل غیر شناختی و از جمله احساسات بر معرفت ، موافق منطق و تجربهٔ انسانی انگاشته شده است. ویلیام جیمز با تکیه بر انگارهٔ پراگماتیسم و علامه طباطبایی از منظری واقع گرایانه به این مسئله و موضوع مهم نگریسته اند. در این پژوهش ، دیدگاه های این دو متفکر بررسی و با هم مقایسه شده است. علامه طباطبایی - بر خلاف جیمز که تجربهٔ زیسته و کارکرد مفید را معتبر دانسته و خواست ها را منشأ و موجِد باورها می داند - تطابق با واقع را شرط معرفت دانسته و بر اثرگذاری اخلاق و امور باطنی بر معرفت تأکید دارد. علامه همچنین شرور اخلاقی را حاصل افراط و تفریط در قوای شهویه یا غضبیه می داند ، اما جیمز آنها را برآمده از احساس گناهکاری در «خودهای بیمار» به شمار آورده است.The Impact of Ethics on Cognition: Perspectives from Allameh Tabatabai and William James
The influence of non-cognitive factors on human knowledge has been a significant topic in epistemology. Some theorists, like Clifford, argue that this influence contradicts the ethics of belief, while others view the impact of non-cognitive factors, including emotions, as consistent with human logic and experience. This study examines the perspectives of William James, grounded in pragmatism, and Allameh Tabatabai, who adopts a realist approach to this critical issue. The research compares the views of these two thinkers. Unlike James, who values lived experience and practical utility as sources of belief, Allameh Tabatabai asserts that alignment with reality is a prerequisite for knowledge, emphasizing the influence of ethics and inner states on cognition. Additionally, Allameh attributes moral evils to excesses and deficiencies in appetitive or aggressive faculties.