مقالات
حوزه های تخصصی:
نوشت ار حاضر حاصل یک پژوهش میدانی است که در سال 1387 با هدف بررسی زمینه های به کارگیری مدلهای سازمانی و راهبردهای نوین تأمین مالی در تعاونیهای ایران انجام شده است. بدین منظور دیدگاه های 31 نفر از خبرگان بخش تعاون ارزیابی شد. نتایج این مطالعه نشان داد با ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی، تغییرات بنیادی در مدل سازمانی تعاونی و راهبرد تأمین مالی تعاونیها صورت گرفته و بسیاری از محدودیتهای قانونی در تأمین مالی تعاونیها برداشته شده و تعاونیها مجاز به حضور در تمامی عرصه ها از جمله بانکداری بیمه شده اند. در این راستا سعی شده است چارچوب مدلهای سنتی در حوزه تأمین مالی داخلی و خارجی تعاونیها شکسته و ابزارهای نوین جایگزین آن شود به طوری که چارچوب مدل سازمانی تعاونیها در ایران از مدل سنتی به سمت مدل تعاونیهای سهامی- سرمایه گذار- که هم اکنون در کشورهایی با بنیانهای نظری و عملی قوی در حوزه تعاون به کار برده می شود- تبدیل شده و راهبرد تأمین مالی تعاونیها نیز از تأمین مالی سنتی به سمت تأمین مالی حمایتی و به خصوص تأمین مالی مستقیم گرایش پیدا کرده است. ارزیابی دیدگاه های خبرگان همچنین نشان داد که مدل سازمانی تعاونی سنتی در تأمین مالی تعاونیها در ایران مؤثر نبوده و سایر مدلهای سازمانی و به خصوص مدل سازمانی تبدیل شدن به شرکت سرمایه محور بسیار مؤثر بوده اند. در خصوص راهبرد های تأمین مالی نیز به جز روشهای بدهی فرعی در راهبرد تأمین مالی سنتی، ذخیره سرمایه در واحد در راهبرد تأمین مالی حمایتی و دریافت وثیقه از اعضا در راهبرد تأمین مالی مستقیم، سایر روشهای این راهبردها مؤثر بوده اند
عوامل مؤثر بر موفقیت شرکتهای تعاونی مصرف برتر
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش سازنده تعاونیها در عرصه های اقتصادی اجتماعی، به خصوص در جوامعی که در این زمینه دارای تشکیلات منسجم تری هستند، کاملاً احساس می شود. از آنجاکه عملکرد اقتصادی تعاونی با میزان موفقیت و شکست شرکتهای تعاونی رابطه مستقیم دارد، تحقیق حاضر به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت شرکتهای تعاونی مصرف برتر در ایران انجام شده است. اگر چه سنجش اثربخشی و موفقیت سازمانها و عوامل مؤثر بر این موفقیت امری است پیچیده و هیچ دسته ای از عوامل را نمی توان به تنهایی در این زمینه مؤثر دانست، ولی در تحقیق حاضر سعی شده است بر مبنای روش توصیفی - پیمایشی و با استفاده از مدل سه ش اخه، به مط الع ه متغی ره ای س ه گ انۀ ع وام ل س اخت اری، محتوایی و محیطی (زمینه ای) پرداخته شود. به این منظور دیدگاه ها و نگرشهای نمونه آماری، متشکل از 185 نفر از مدیران شرکتهای تعاونی مصرف برتر سال 1386در ایران بررسی شده است.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که از سه دسته عوامل فوق، عوامل محتوایی بیشترین تأثیر و عوامل ساختاری کمترین تأثیر را در موفقیت شرکتهای تعاونی ایران دارند.
مدل مدیریت منابع انسانی بخش تعاون
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، طراحی و ارائه مدل مدیریت منابع انسانی در بخش تعاونی است. این مدل روشهای مناسب مدیریت منابع انسانی در تعاونیها را از طریق تبیین روابط بین ابعاد سازمان تعاونی (جذابیت، ارتباطات انسانی، احساس وحدت، تجربه خاص، تعهد سازمانی) و ابعاد مدیریت منابع انسانی (جذب، به کارگیری، بهسازی و نگهداری) نشان می دهد. در این تحقیق از سه پرسشنامه در سه مرحلۀ تعیین مؤلفه های سازمان تعاونی، تعیین مؤلفه های مدیریت منابع انسانی و تعیین ارزش عاملی مؤلفه های سازمان تعاونی بر مؤلفه های مدیریت منابع انسانی استفاده شده است. این پژوهش از نوع پیمایشی بوده که در سال 1388 انجام شده است. ابزار تحلیل داده ها، آماره های تحلیلی (آزمون T با نمونه مستقل، تحلیل واریانس) وآماره های توصیفی و تحلیل عاملی شاخصها (از طریق نرم افزار لیزرل[1]) می باشد. همچنین آزمون مدل و روابط بین مسیرها توسط آزمون t سویل انجام شده است. نت ایج این ت حقیق نش ان م ی دهد وضعیت موجود سازمانهای تعاونی در ابعاد مدیریت منابع انسانی نسبتاً مناسب است، لیکن تفاوت معنی دار با توجه به تقسیم بندی جنسیتی، تحصیلات و سابقه کار وجود دارد. در بین مؤلفه های مؤثر بر مدیریت منابع انسانی در سازمان تعاونی، مؤلفه های سرمایه معنوی- انسانی، اخلاقی و دیدگاه لئو و در بین مؤلفه های مدیریت منابع انسانی، مؤلفه های سامانه اطلاعات و انگیزه گروه محوری بیشترین ارزش را دارند. پیشنهاد این تحقیق شامل شبکه سازی اجتماع سازمانی تعاونی و برنامه ریزی حضور بیشتر زنان در پستهای کلیدی، تقویت ابزارهای ارتباط آزادانه سازمانی، برنامه ریزی جذب افراد مستعد با شخصیت برونگرا و سازگار و صلح جو، ایجاد انگیزه کارگروهی، ایجاد ساختار منعطف با دوایر کیفیت، تفویض اختیار بیشتر، نهادینه سازی ارزشهای اخلاقی، توسعه شغلی، ارزیابی مبتنی بر عملکرد و کاهش محدودیتهای سازمانی است.
عوامل مؤثر بر گرایش کشاورزان به عضویت در تعاونیهای تولید شهرستان طبس
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه خطیر شرکتهای تعاونی تولید کشور (که در یک کلام، پیشرفته ترین مرحله تعاونند) در توسعه و پایداری روستاها، تحقیق حاضر به شناخت و سنجش عوامل مؤثر بر گرایش کشاورزان به عضویت در تعاونیهای تولید شهرستان طبس واقع در استان یزد در سال 87-88 پرداخته است. جامعه آماری تحقیق 1418 نفر شامل 32 زن و 1386 مرد بوده که بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 120 نفر تعیین شده و به روش تصادفی ساده پرسشنامه های تنظیم شده بین آنها توزیع گردیده است. سپس داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار 5/11spss در دو بخش توصیفی(تعیین فراوانی، درصد فراوانی، میانگین،انحراف معیارو...) و تحلیلی یا استنباطی و استفاده از آزمونهای همبستگی اسپیرمن و آزمون من ویتنی تجزیه و تحلیل شده اند.
از مهمترین نتایج به دست آمده توصیفی می توان به این موارد اشاره کرد: 1. شرکتهای تعاونی زمینه ای مناسب در جلب مشارکت افراد دارند؛ 2. نهاده های کشاورزی که از طرف تعاونی به اعضا ارائه می شود، در گرایش کشاورزان نقش مثبت دارد؛ 3. از بین منابع اطلاعاتی اعضا در زمینه شغلی، شرکت تعاونی تولید روستایی مهمترین تأثیر را داشته است. از مهمترین نتایج بخش استنباطی و تحلیلی داده ها نیز موارد زیر را می توان بر شمرد: 1. نزدیکی فاصله محل سکونت به شرکت تعاونی تولید در گرایش افراد به عضویت رابطه معنی دار دارد؛ 2. بین میزان ارتباط اعضا با مدیر عامل و گرایش افراد به عضویت رابطه معنی دار وجود دارد؛3. بین میزان رضایت، سطح نیاز، ایجاد انگیزه، شناخت از شرکت و افزایش سرمایه( هر کدام به صورت جداگانه) با گرایش افراد به عضویت از طریق آزمون من ویتنی اختلاف معنی داری به دست آمد.
فعالیتهای قابل واگذاری دولتی به بخش تعاون استان خراسان جنوبی با توجه به تمایل و توان این بخش
حوزه های تخصصی:
با توجه به این باور عمومی که دولت طی سالهای گذشته بیش از اندازه بزرگ شده و این امر روند رشد اقتصادی را با مشکل مواجه ساخته است، تحقیق حاضر در سال 1386 به بررسی نگرش مدیران در زمینه سطح توان و تمایل بخش تعاون استان خراسان جنوبی در به عهده گرفتن تصدیهای دولت در عرصه های مختلف اقتصادی استان پرداخته است. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای هیئت مدیره تعاونیهای فعال استان یعنی540 نفر می باشدکه با استفاده از روش نمونه گیری گروهی و فرمول کوکران 117 نفر از میان آنها به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. در تحقیق حاضر به منظور جمع آوری داده های آماری از پرسشنامه و برای تجزیه و تحلیل آنها از آزمون Z استفاده شده است. متغیرهای تحقیق عبارتند از: الف) متغیر وابسته شامل توان بخش تعاون در به عهده گرفتن تصدیهای دولتی در بخشهای مختلف اقتصادی و ب) متغیرهای مستقل شامل درک بخش تعاون از توان و تمایل خود برای به عهده گرفتن تصدیهای دولتی.
نتایج تحقیق نشان می دهد با اینکه بخش تعاون استان تمایل لازم برای ورود به عرصه فعالیتهای مختلف دولتی به ویژه در بخشهای کشاورزی، دامپروری و خدمات را دارد ولی فاقد توانمندیهای لازم در این زمینه است. همچنین در قالب یک الگوی پیشنهادی، سبک مدیریت دولت در طی فرایند واگذاری تصدیها نشان داده شده است. براساس این الگو، سپردن فعالیتهای قابل واگذاری به بخش تعاون به سطح توان و تمایل آن بستگی دارد. نتایج، رابطه معنادار بین توان و تمایل و همچنین رابطه معنادار بین توان مدیریتی و سایر توانمندیهای لازم برای بخش تعاون را تأییدکرده است، در حالی که مهمترین ضعف توانمندی تعاون، دربعد مدیریتی آن می باشد.
راهکارهای تأمین نقدینگی مورد نیاز بخش تعاون (مطالعه موردی استان گلستان)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی راهکارها و موانع تأمین نقدینگی مورد نیاز بخش تعاون استان گلستان در سال 1387به اجرا در آمده است. از آنجا که کاهش هزینه های جاری بخش تعاون به نوعی به افزایش نقدینگی این بخش کمک می کند، راههای کاهش این هزینه نیز در مقاله حاضر بررسی شده است. جامعه آماری این تحقیق313 نفر شامل تمامی کارشناسان و رهبران محلی در تعاونیهای فعال و نیمه فعال می باشد. روش تحقیق، پیمایشی و روش جمع آوری داده ها ترکیبی از دو شیوۀ میدانی و اسنادی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه (محقق ساخته) جمع آوری شده و با استفاده از فنون موجود در آمار توصیفی (ترسیم جداول توزیع فراوانی یک بعدی و دو بعدی) مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. از مهمترین نتایج تحقیق می توان به کم توجهی به فرهنگ کار جمعی، عدم استفاده از تجربیات افرد خلاق و کارآفرین، ناهماهنگی قوانین بخش تعاون با قوانین سایر دستگاهها اشاره نمود. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد می شود اداره کل تعاون استان در جهت ایجاد تعاونیهای بزرگ، تشکیل اتحادیه و اتاق تعاون و برگزاری دوره های آموزشی به منظور آشنایی با روشهای حسابداری نوین اقدامات بایسته را به مورد اجرا گذارد.
راهکارها و الگوهای تخفیف مالیاتی در راستای حمایت بخش دولتی از تشکیل و توسعه تعاونیها مطالعه موردی شهرستان اصفهان
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تأثیرگذاری دولت بر تعاونیها، محرکهای مالیاتی است. مالیات یکی از مهمترین ابزارها در جهت تخصیص منابع اقتصادی، توزیع مجدد درآمد و تأمین هزینه های مترتب بر آن است. اخذ مالیات از یک فعالیت خاص یا اعطای معافیت مالیاتی به برخی فعالیتها و برخی مناطق خاص، عموماً در جهت تخصیص بهینه منابع صورت می گیرد. این تحقیق نیز در سال 1386 با هدف بررسی تأثیر برخی الگوهای معافیت مالیاتی در راستای حمایت بخش دولتی از تشکیل و توسعۀ تعاونیها در قالب چهار فرضیه در شهرستان اصفهان انجام شده و روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و ضریب آلفای کرونباخ در مطالعه مقدماتی برابر 933/0 به دست آمده است که اعتبار بالای ابزار اندازه گیری را در این تحقیق نشان داده است. جامعه آماری مدیران تعاونیهای شهرستان اصفهان بوده و حجم نمونه از روش کوکران محاسبه شده و روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه بندی شده می باشد. داده های گردآوری شده در محیط نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و از روشهای آمار استنباطی شامل فراوانی، درصد و درصد تراکمی، میانگین، انحراف معیار، آزمونt تک متغیره، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس استفاده شده است. یافته های پژوهش فرضیه های تحقیق را تأیید کرده و نشان داده است از نظر جامعه آماری، نظام معافیت مالیاتی برحسب تمایز بین بخشها، لحاظ کردن تفاوتهای منطقه ای در تعیین نرخهای تخفیف مالیاتی، حمایتهای مالیاتی از فعالیتهای تحقیق و توسعه و اطلاع رسانی در مورد تخفیفهای مالیاتی بر فرایند تشکیل و توسعۀ تعاونیها مؤثرند. در پایان مقاله نیز دیدگاه مدیران شرکتهای تعاونیِ دارایِ وضعیتهای مختلف مالیاتی در مورد فرضیات تحقیق بررسی شده است.
عوامل مؤثر بر عدم موفقیت شرکتهای تعاونی بخش کشاورزی در شهرستانهای بوشهر و دشتستان
حوزه های تخصصی:
علی رغم گذشت بیش از نیم قرن از پیدایش شرکتهای تعاونی کشاورزی، این شرکتها نتوانسته اند نقش متناسب با گستردگی و اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی ایفا کنند و جایگاه واقعی خود را در توسعه و ترویج کشاورزی پایدار پیدا کنند. این تحقیق نیز در سال 1386 با هدف بررسی وضعیت شرکتهای تعاونی بخش کشاورزی شهرستانهای بوشهر و دشتستان و عوامل مؤثر بر عدم موفقیت این شرکتها صورت گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه کارشناسان مرتبط و متخصصان اداره کل تعاون استان بوشهر و سایر ادارات ذیربط و مدیران عامل شرکتهای تعاونی کشاورزی استان را در بر می گیرد. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بوده و حجم نمونه با استفاده از روش نیمن- پیرسن برابر 56 نفر محاسبه و برآورد شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای پنج گزینه (با استفاده از طیف لیکرت) بوده و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده، بنا بر نیاز موضوع، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی (آزمون فرض و t تست) استفاده شده است.
نتایج بررسیها نشان می دهد که عواملی از جمله: عدم همکاری دستگاههای اجرایی استان و پاسخگویی مناسب آنها، هزینه های تأمین مواد اولیه و بالا بودن قیمت آنها، بالا بودن کارمزد تسهیلات بانکی و فرایند طولانی و روشهای اخذ آن از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری، ناچیز بودن سرمایه شرکت، عدم همکاری مساعد صندوق تعاونی استان، ارائه نامطلوب خدمات بازاریابی و نبود اطلاع رسانی مناسب در زمینه های مختلف نقش مهمی در عدم موفقیت شرکتهای تعاونی بخش کشاورزی استان داشته اند.