به پادشاهی رسیدن طغاتیمورخان در عصر ایلخانان رقیب (756-736ه.ق) را باید پدیده ای جالب و استثنایی در تاریخ مغولان دانست. زیرا او از تبار جوجی قسار برادر چنگیزخان بود؛ در حالی که بر اساس سنت سیاسی مغولان تنها فرزندان و نوادگان چنگیزخان می توانستند به پادشاهی (خانی) برسند. این در حالی است که طغاتیمورخان از میان هم مدعیان سلطنت (ایلخانی) نسبی روشن تر و مشخص تر دارد. لذا ادعای نسب چنگیزخانی نکرده است و همین امر مشروعیت حکومت او را نزد مورخان آن عصر محل بحث و گفت و گو قرار داده است.
درخلال نیم قرن فترت سیاسی که با مرگ ایلخان ابوسعید (736/1336)‘آخرین فرمانروای ایلخانان ‘ درقلمرو آنان حکمفرما گشت‘ مبارزات فراگیری درسراسر مملکت ایران برسرکسب قدرت درگرفت . سران جنبش سربدار در زمره افرادی بودند که توانستند بخشهایی ازخراسان را زیر سیطره خود درآورند ‘ و در قلمرو حکومتی خود برای مدتی اگر چه کوتاه به استقلال حکومت کنند. جنبش سربدار وتشکیل دولت آنها موجب تحولات اساسی و مهم در اوضاع سیاسی ‘ اجتماعی و مذهبی شرق ایران شد‘که در تاریخ قلمرو اسلامی تقریبأ بی سابقه و کم نظیر بود. درست به همین دلیل‘ مراحل نخستین قیام و عوامل مؤثر در چگونگی سیر تطور آن تا تشکیل دولت اهمیت بسزائی دارد.
حکومت جوان و نیرومند مغول در آغاز راه جهان گشایی مبهوت چشم نوازیهای سرزمین های آباد و مراکز مدنی دور دست آسیای غربی و حوزه مدیترانه گردید. تسلط بر فلات ایران، بین النهرین (عراق کنونی) شامات و مصر از جمله مهم ترین اهداف مغولان در غرب بود. اگر چه در نخستین تهاجم های ویرانگر مغول به سوی آسیای مرکزی و ایران و تکاپوهای بعدی پیشرفت های نظامی مغول در ایران و بین النهرین تثبیت نگردید و فتح شامات و مصر نیز محقق نشد، امّا در مهم ترین اقدام نظامی امپراطوری مغول جهت تحکیم فتوحات غربی پس از سرکوب کانون های مقاومت در ایران و بین النهرین، ادامه پیشروی ها تا شامات و مصر نیز محقق نشد، امّا در مهمترین اقدام نظامی امپراطوری مغول جهت تحکیم فتوحات غربی پس از سرکوب کانون های مقاومت در ایران و بین النهرین، ادامه پیشروی ها تا شامات و مصر و تسلط بر حوزه مدیترانه در زمره برنامه های اصلی مأموریت هلاکو به سوی غرب قرار گرفت. اگر چه در دوران فرمانروایی ایلخانان بر ایران، پیگیری اهداف نظامی در غرب، به سبب پاره ای تحولات درونی امپراطوری پهناور مغول و تغییرات داخلی نظام سیاسی ایلخانی، چشم اندازهای متفاوتی یافت، امّا همواره دست یابی بر شامات و مصر از دغدغه های اصلی حکومت ایلخانی و اشراف ایلی مغول بود. تجزیه سیاسی امپراطوری مغول، تشکیل حکومت مقتدر ممالیک در مصر و تجدید نهد خلافت عباسی در قاهره از جمله عوامل مهم در تغییر شرایط تاریخی در پایان دوره نخست حکومت ایلخانی بود که علاوه بر اهمیت در مناسبات خارجی، در پاره ای تغییرات درونی حکومت ایلخانی نیز قابل تأمل است. بدین روی مناسبات با مصر به عنوان عرصه ای در روابط خارجی ایلخانان به سبب پیوند ویژه با تحولات داخلی حکومت ایلخانی باید با تأمل بر پاره ای رویکردهای اساسی مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد. این مقاله به سبب شرایط و پاره ای ویژگی های دوران ایلخانی به خصوص بروز جدّی تأثیر گذاری های متقابل عوامل خارجی و داخلی در دوران سلطنت احمد تگودار (683-681 هـ) به رویکردهای اساسی در مناسبات ایلخانان و مصر، به ویژه در دوره مورد نظر بر پایه منابع موجود، خصوصا مکاتبات فی ما بین ایلخان مسلمان و سلطان مملوک می پردازد.
در این مقاله نمایی از یک حادثه سیاسی در شیراز قرن هفتم به نمایش گذاشته شده و از نگاه تحلیلی مورد بازبینی قرار گرفته است.با توجه به آن که در آغازین نمونه از کارهای تاریخی معاصر، غیرتحلیلی بودن تاریخ نویسی در گذشته، مطرح شده است، نویسنده سعی در اثبات آن دارد که، درصورت روایی بودن تاریخ گذشته نیز، می توان به تحلیل دست یافت؛ به عبارتی، چرایی بسیاری از حوادث درلابه لای نوشته های تاریخی یافت می شود.متن شناسی تاریخ وصاف، برای ورود به بحث الزامی بود؛ در نتیجه، در بخشی از مقاله، طرح شناسنامه کتاب مورد توجه نگارنده قرار گرفت.هسته اصلی بحث ما، قتل سیاسی سید عمادالدین است. صف بندی نیروهای سیاسی شیراز در نیمه دوم قرن هفتم، تابعی است از صف بندی سیاسی تبریز یا اقتدار سیاسی تبریز.مقاطعه کاران دارای نفوذ در شیراز، به پشت گرمی حامیان خود در دارالملک تبریز، عمل می کردند؛ درنتیجه، ما سعی کرده ایم ابتدا پیش زمینه های قتل سید عمادالدین را در این مقاله روشن کنیم و بعد اصل گزارش را بیاوریم.حوادث پس از مرگ سید عمادالدین عبرت ها و آموزه های بسیاری را به همراه داشت. تا جایی که ممکن بود، در ضمن مقاله، بحث را دنبال کرده ایم و، در مواردی که به قصد کوتاه نویسی این امر میسر نشد، مطالب لازم در توضیحات آمده است. می توان نتیجه گرفت که تنها حسن پیرنیا یا مشیرالدوله نبود که به ” بود تاریخی گذشته ایران پرداخت“. بسیاری از آثار تاریخی – از جمله کتاب تاریخ وصاف – با نگاهی دقیق و علمی و تحلیلی به بود تاریخی گذشته پرداخته اند.