فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایران سرزمینی بزرگ و پهناور است که بر روی کمربند زلزله ای آلپ هیمالیا قرار گرفته است. ناحیه ی آذربایجان و شهر سراب نیز از مناطق لرزه خیز ایران است. هدف اصلی این مقاله برنامه ریزی برای کاهش صدمات ناشی از زلزله در شهر سراب است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است. در این زمینه، با توجه به هدف تحقیق نُه معیار شناسایی و ارزیابی شد، بدین صورت که برای هر کدام از شاخص ها و یا معیارها یک لایه نقشه با فرمت shp تهیه شد و، سپس، طی فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به متغیرها عملیات روی هم گذاری لایه ها با استفاده از توابع تحلیلی موجود در نرم افزار Arc gis صورت گرفت. با توجه به یافته های حاصل از تحقیق می توان گفت که شهر سراب از نظر آسیب پذیری در مقابل خطر زمین لرزه وضع مطلوبی ندارد، به طوری که همه ی نقاط شهر سراب به هنگام بروز زلزله آسیب پذیر است. با وجود این، برخی از محلات آن به دلیل کیفیت نامناسب ساختمان ها و آسیب پذیری شبکه ی معابر و فشردگی بیش از حد و دسترسی نداشتن به فضای باز دارای آسیب پذیری بیشتری هستند
بررسی آسیب پذیری شبکه معابر در زمان تخلیه اضطراری در زلزله های احتمالی(مطالعه موردی: منطقه ثامن مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله شناسایی و پهنه بندی محدوده منطقه ثامن مشهد از نظر آسیب پذیری شبکه معابر در زمان بروز حوادثی همچون زلزله می باشد. روش: این مطالعه براساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی موردی است. بنابراین ابتدا پارامترهای مؤثّر در تعیین کارایی شبکه معابر در زمان بروز بلایایی، همچون زلزله با استفاده از نظرات کارشناسان تعیین گردیدند. سپس برای انتخاب بهینه ترین مسیر جهت تخلیه اضطراری در زلزله های احتمالی، از مدل تحلیل سلسله مراتبی و قابلیت ها و تکنیک های هم پوشانی لایه های اطّلاعاتی در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. یافته ها/نتایج: استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که در بین شاخص های مطرح شده، شاخص ویژگی های سازه ای جداره درمجموع از دیگر شاخص ها تأثیرگذاری بیشتری را داشته است. همچنین نتایج حاصل از هم پوشانی شاخص ها نشان می دهد که معابر موجود در شمال منطقه نسبت به بقیه محدوده موردمطالعه، دارای آسیب پذیری بیشتری می باشند و با حرکت از شمال به جنوب منطقه، از میزان آسیب پذیری کاسته می شود. نتیجه گیری: بیشتر معابر این منطقه به لحاظ دارابودن بافت قدیمی و تراکم بالای جمعیتی و ساختار ساختمانی نامناسب، دارای بیشترین آسیب پذیری می باشند. بنابراین نیاز است تا زمان اصلاح شبکه معابر از مسیرهای اصلی منطقه به عنوان بهینه ترین مسیرها که دارای بهترین شرایط برای دسترسی به سایر مناطق هستند، استفاده کرد.
پهنه بندی میزان آسیب پذیری شهر سنندج ناشی از زلزله با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیسبا استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و مدل تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاجعه زلزله برای توسعه جامعه یک تهدید بزرگ محسوب می شود و متغیرهای محیطی بر میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر می گذارند. هدف این مقاله پهنه بندی میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله در شهر سنندج بر اساس متغیرهای تأثیرگذار است. در این راستا، نقشه نهایی پهنه بندی آسیب پذیری طبیعی منطقه و معیارهای کالبدی (کیفیت سازه ها، تراکم، کاربری، کیفیت بر اساس مصالح مصرفی، فاصله از معابر اصلی و فرعی، فاصله از مراکز درمانی، آتش نشانی و فرودگاه) و معیارهای اجتماعی تأثیرگذار مورداستفاده قرار گرفتند. معیارهای اجتماعی موردبررسی واقع شده است. متغیرها که مجموعاً 15 معیار هست در سیستم اطلاعات جغرافیایی به لایه های اطلاعاتی تبدیل شدند سپس با استفاده از دو مدل تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس همپوشانی انجام گرفت. در نهایت، میزان آسیب پذیری در پنج گروه از آسیب پذیری بسیار کم تا بسیار زیاد طبقه بندی شد. با مقایسه نتایج دو مدل، مشخص گردید که پهنه های آسیب پذیری، تقریباً مشابه همدیگر هستند با این تفاوت که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی، مناطق دارای آسیب پذیری بسیار زیاد، دارای درصد و پراکندگی کم تری نسبت به مدل تاپسیس است. هم چنین، مطابق با مدل تحلیل سلسله مراتبی بیش ترین پراکندگی در نواحی با آسیب پذیری بسیار کم رخ داده است. درحالی که طبق مدل تاپسیس نواحی با آسیب پذیری متوسط بیش ترین وسعت را دارا است. مطابق با هر دو مدل مذکور مشخص شد نواحی دارای بیش ترین آسیب پذیری در شمال شهر قرارگرفته اند.
شناسایی و سطح بندی میزان آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای پیش بینی نشده هرساله سهم عمده ای در ایجاد خسارات مالی و جانی در جهان دارند. یکی از ارکان مدیریت بحران در زمان وقوع زلزله، پیش گیری و کاهش تلفات ناشی از زلزله است. برای حصول به این اهداف، تسریع در رسیدن گروه های امداد و نجات به حادثه دیدگان، اهمیت ویژه ای می یابد. با توجه به کاهش گنجایش راه ها بر اثر خرابی و افزایش خروج از منطقه زلزله زده، ترافیک سنگینی که بر شبکه معابر تحمیل می شود، شبکه معابر را به عامل تعیین کننده در مدیریت بحران تبدیل می کند. این مقاله بخشی از زیرساخت های شهری کرمان در هنگام بحران، تحت عنوان شبکه معابر اضطراری را تحت مطالعه قرار می دهد. هدف تحقیق، شناسایی معابری است که در شرایط اضطراری می توانند بیشترین کمک را در مدیریت بحران داشته باشند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز به روش میدانی و اسنادی جمع آوری شده و با استفاده از نظریات کارشناسان، پارامترهای مؤثر بر آسیب پذیری راه ها مشخص شد. بر اساس اکستنشن SDM Fuzzy در محیط Arc GIS نقشه آسیب پذیری راه ها و معابر اضطراری اولیه و ثانویه شهر کرمان تهیه شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که از بین چهار عامل مؤثر (تراکم جمعیتی، فضای باز و خالی، عرض معابر، تعداد طبقات سازه ها(، عامل عرض معابر با وزن نهایی692/0، بیشترین وزن و عامل فضای باز و خالی با وزن نهایی171/0، کمترین وزن را داشته اند. به این ترتیب عرض معابر بیشترین تأثیر را در تعیین معابر اضطراری اولیه و ثانویه گذاشته است.
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی شهر گرگان با استفاده از روش طبقه بندی و الگوریتم رقابت استعماری با رویکرد مدیریت بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی یکی از فرایندهایی است که انجام آن می تواند نقش بسیار مؤثری در کیفیت خدمات رسانی به شهروندان داشته باشد. صیانت از کیفیت خدمات رسانی، بخصوص در مقطع زمانی بعد از وقوع زلزله که عملاً ساختار شهر نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است، بسیار مهم می باشد. در حال حاضر تعداد 5 ایستگاه، خدمات مرتبط با آتش نشانی را برای جمعیتی معادل نفر 365682 در شهر گرگان به انجام می رسانند. تحقیق حاضر در چهار بخش انجام پذیرفته است. در گام اول ضمن بررسی ساختمان های موجود در شهر، رفتار آن ها در خصوص زلزله و انسداد راه و نهایتاً تأخیر زمانی احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با استفاده از GIS و انجام تحلیل شبکه و رعایت ملزومات آن به تهیه رستری از پتانسیل خطرپذیری شهروندان در بلوک های مختلف جمعیتی اقدام شده است. در گام بعد با استفاده از حل مسئله تخصیص HUB و الگوریتم ژنتیک و تخصیص اعداد خروجی مرحله قبل، به مدل سازی نحوه خدمات رسانی ایستگاه ها اقدام شده است. در پایان نیز بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی با رعایت شرط عدم اضافه کردن ایستگاه جدید، با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری صورت گرفته است.
ارزیابی آسیب پذیری زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه و بررسی آسیب پذیری مکانی زیرساخت های شهر اردبیل از منظر پدافند غیرعامل با رویکردی کاربردی- توسعه ای و روشی توصیفی تحلیلی با استفاده از 18 شاخص تأثیر گذار در قالب 5 مؤلفه «شریان های حیاتی»، «مراکز مدیریت بحران»، «مراکز نظامی و انتظامی»، «تجهیزات شهری» و «مراکز پشتیبانی» با تهدید مبنایی هوایی و موشکی در سه اولویت انهدام راهبردی، روانی و پشتیبانی انجام پذیرفته است. اطلاعات گردآوری شده در نرم افزار SuperDecisio (تحلیل شبکه) وزن دهی، سپس در محیط GIS نقشه سازی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی ها الگوهای پراکنش فضایی، پهنه بندی آسیب پذیری و مدل SWOT برای شهر اردبیل نشان می دهدکه توزیع فضایی زیرساخت های شهر اردبیل از نوع خوشه ای است که این الگوی استقرار با مجموع 17 درصد از کل مساحت کاربری های اراضی شهر جزء مناطق با آسیب پذیری بسیار بالا برخلاف اصول و مقررات دفاع غیرعامل بوده و آسیب پذیری بالایی را در برابر تهدیدات ایجاد می کند.
ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در همجواری صنایع مورد شناسی: کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری صنعتی از جمله کاربری های استراتژیک است که بعضاً به دلیلِ بی توجهی به شرایط مکانی، به صورتِ ناموزون با کاربری های غیرسازگار همجوار شده اند. رعایت اصول پدافند غیرعامل در مکان یابی این فعالیت ها به لحاظِ تأثیر مستقیم آن در آسایش و امنیت خانوارها در زمان بحران از حساسیت زیادی برخوردار است. هدف اصلی این تحقیق ارزیابی الزامات پدافند غیرعامل در همجواری صنایع در کلان شهر اهواز است. این تحقیق ازنظرِ هدف کاربردی و ازنظرِ ماهیت توصیفی-تحلیلی است. داده های نظری پژوهش به روش کتابخانه ای و طرح های تحقیقاتی، آمارنامه ها، کتب موجود و مقالات و طرح های شهری جمع آوری شد. همچنین اطلاعات میدانی به روش مشاهده گردآوری شد. به منظورِ تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا با بهره گیری از آراء خبرگان از مدل چند متغیّره ( FAHP ) برای وزن بخشی به شاخص ها استفاده می شود ، سپس اصول و معیارهای همجوار مدنظر استخراج و شناسایی می شود و با استفاده از نرم افزار GIS ابزار Euclidean Distance از مجموع ابزارهای Distance نقشه های همجواری طراحی خواهند شد. پس از ارزش گذاری و تعیین وزن ها، نتایج به دست آمده را در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با گزینه Raster Calculator در لایه ها تأثیر داده و با اعمال گزینه Overlay با استفاده از ابزار Fuzzy overly با گامای 9/0 از مجموع ابزارهای Spatial Analyst Tools نقشه های لایه های موردنظر تلفیق و تحلیل مکانی انجام خواهند شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد که در پهنه های خیلی کم و کم در مجموع 73/51 درصد از کاربری ها قرار دارد و در پهنه های متوسط تا خیلی زیاد در مجموع 27/48 درصد تعیین شده است. نتایج نشان داد که بخش عمده ای از کلان شهر اهواز در مجموع 13801 کاربری از لحاظِ همجواری با صنایع سنگین و نیمه سنگین آسیب پذیر بوده و در شعاع تخریب این صنایع قرار گرفته اند. ناامن ترین منطقه صرف نظر از کاربری مسکونی، منطقه 7 است که 10 کاربری حیاتی، 24 کاربری حساس و 13 کاربری مهم آن آسیب پذیر بوده و به عبارتی در شعاع تخریب صنایع موجود قرار گرفته است.
مکان یابی بهینه اسکان موقت دانشجویان پس از زلزله احتمالی شهر کرمان (مطالعه موردی: مناطق 3 و 4)
حوزههای تخصصی:
کرمان از واحدهای لرزه زمین ساختی می باشد که همواره شاهد لرزه های مخرب بوده است. این شهر وضعیت بحرانی پیش آمده برای دانشجویان در زلزله بم را تجربه کرده است که باعث مرگ 428 دانشجوی مستقر در خوابگاه های دانشجویی به علت نامقاوم بودن ساختمان ها، شده است. پس از زلزله، از دست دادن سرپناه باعث تضعیف روحیه و پراکندگی دانشجویان می گردد؛ بنابراین، تعیین سرپناه موقت امنیت را برای دانشجویان فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین مکان های مناسب جهت اسکان موقت دانشجویان در بحران زلزله در مناطق 3 و 4 شهر کرمان می باشد. این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی و براساس هدف، کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره واحد اسکان جمعیت هلال احمر، مدیریت بحران، اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب مراکز اسکان موقت دانشجویان شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice وزن دهی به معیارها صورت گرفت و در ادامه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدل همپوشانی مجموع وزنی لایه های مختلف با هم تلفیق شده و مکان های مناسب اسکان موقت دانشجویان مشخص گردیدند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخص دوری از گسل با وزن 0l713 بیشترین اهمیت را در تعیین مراکز اسکان موقت دانشجویان دارد. نقشه های نهایی در این پژوهش، نشان دهنده 4 مکان مناسب برای اسکان موقت دانشجویان در منطقه 3 و 4 شهر کرمان می باشد که 3 مکان در منطقه 3 و 1 مکان در منطقه 4 شهر کرمان قرار دارد.
ارزیابی ریسک گزینه های تأمین آب مشهد و تعیین اولویت آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تأمین نیازهای آبی برای مصارف مختلف، در بسیاری از نقاط دنیا و به ویژه ایران از اساسی ترین چالش های پیش روی برنامه ریزان است. بر این اساس، تأمین آب از نقاط مختلف و اجرای گزینه های گوناگون، از راهکارهای جاری برای رفع این چالش در کنار مدیریت غیر سازه ای بوده و میزان زیادی از اعتبارات و بودجه های ملی را به خود اختصاص داده است. در این مقاله، به صورت موردی به چالش ها و فرصت های طرح های تأمین آب مشهد پرداخته شده و روش منسجمی درجهتِ ارزیابی ریسک ارائه شده است. به همین منظور در بخش اول مقاله، براساس روش بارش افکار، عوامل مخاطره آمیز در گزینه های تأمین آب مشهد بررسی و متوسط ریسک هر کدام از گزینه ها محاسبه شده است. سپس در بخش دوم، براساس دامنه امکان بروز مخاطرات، ریسک تمام گزینه ها محاسبه شده است. نتایج نشان داد، اگرچه کمترین مقدار متوسط ریسک مربوط به گزینه انتقال آب از هزار مسجد می باشد؛ اما از دیدِ کارشناسان، گزینه انتقال پساب از غرب مشهد است و دامنه امکان بروز ریسک کمتری را نسبت به سایر گزینه ها دارد. در واقع این نتایج نشان می دهد، استفاده از دامنه امکان ریسک برای اولویت بندی گزینه ها (اتخاذ تصمیمات مدیریتی)، می تواند بسیار مفید واقع شود. همچنین، در انتهای مقاله گزینه های مختلف براساس پارامتر قیمت تمام شده پروژه، حجم انتقال آب هر پروژه، ریسک و ضریب بازچرخانی آب مجدداً اولویت بندی شده اند.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
ارزیابی آسیب پذیری محلاّت شهر جیرفت در مقابلِ سیلاب و ارائه راهکارهای حفاظتی
حوزههای تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
ارزیابی میزان تراکم و ارتباط آن با آسیب پذیری لرزه ای (نمونه موردی: منطقه چهار شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت تراکم در کلان شهرهای کشور ازجمله تهران، با افزایش شدید جمعیت و بدون توجه به آثار اجتماعی، اقتصادی، روانی، فضایی-کالبدی و زیست محیطی مشکلات و مسائلی را به وجود آورده که توجه مدیران و برنامه ریزان شهری را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر به دنبال دست یابی به یک چارچوب مناسب از تراکم (تراکم جمعیتی، تراکم ارتفاعی و تراکم کاربری) در سطح نواحی نه گانه در منطقه چهار شهر تهران می باشد و در ادامه تأثیر تراکم بر افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله را ارزیابی می کند. ماهیت پژوهش کاربردی و روش بررسی پژوهش با استفاده از مدل های فازی، همبستگی و رگرسیون خطی چندمتغیره می باشد. روش جمع آوری داده ها در این پژوهش به صورت اسنادی و پیمایشی است. بر همین اساس با استفاده از روش مجموع ساده وزنی فازی (FSAW) مشخص گردید که ناحیه 6 (رتبه تراکمی: 46/1) و ناحیه 5 (رتبه تراکمی: 48/2)؛ به ترتیب بالاترین میانگین رتبه تراکم را به خود اختصاص داده اند؛ و به عبارتی عمده تراکم های جمعیتی، کاربری و ارتفاعی منطقه چهار شهرداری تهران، در این نواحی بوده اند. هم چنین با استفاده از همبستگی و نیز رگرسیون خطی چندمتغیره ارتباط آسیب پذیری با انواع تراکم مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که ضرایب همبستگی چندگانه این سه متغیر مستقل با متغیر وابسته (یعنی آسیب پذیری مساکن)، برابر با 754/0 است؛ و نیز ضریب رگرسیون تراکم های سه گانه بیانگر این بوده است که ضریب رگرسیون تراکم جمعیتی برابر با 738/0، ضریب رگرسیون تراکم ساختمانی برابر با 308/0 ضریب رگرسیون تراکم کاربری برابر با 165/0 بوده است که در حقیقت بیش ترین ضریب متعلق به تراکم جمعیتی در سطح نواحی نه گانه منطقه چهار شهر تهران است.
کاربرد مدل شاخص محور (PTVA) در ارزیابی آسیب پذیری مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله) در منطقه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری بسیاری به وسیله مخاطرات مرکب مورد تهدید قرار می گیرند که منجر به ایجاد آسیب های جدی به انسان ها ، ساختمان ها و زیر ساخت ها می گردد. این مسأله متأثر از تحولات مرتبط مانند شهرنشینی، ساخت و سازها در مناطق با آسیب پذیری بالا می باشد. مهمترین هدف در این مطالعه، توسعه رویکردی شاخص محور می باشد که بستری را برای ارزیابی آسیب پذیری در خصوص مخاطرات مرکب (حریق در پی زلزله )فراهم می نماید. مدل شاخص محور ارائه شده، بر اساس انتخاب مشخصات رتبه هایی می باشد که شاخص های آسیب پذیری کالبدی و انسانی را در محدوده مورد مطالعه مطرح می نماید. کاربرد مدل PTVA [1] ، در محدوده ای از شهر شیراز می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بر اساس نوع و هدف مطالعه با توجه به روش های آماری و مبتنی بر مشخصات ارزیابی ریسک کمی با استفاده از نرم افزارهای HAZUS & GIS و تجزیه و تحلیل آسیب پذیری معیار محور ( RVI [2] ) می باشد، یافته ها در برآورد سطوح آسیب پذیری کالبدی و انسانی(تلفات) نهایی حاکی از این می باشد که 69 ساختمان با مساحتی برابر 47523.64متر مربع از محدوده مورد مطالعه دارای سطح ریسک گسترده و کامل می باشند. [1]- Papathoma Tsunami Vulnerability Assessment [2]- Relative Vulnerability Index (RVI)
نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی افراد قبل از وقوع زلزله(مطالعه موردی: شهروندان شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز سوانح طبیعی از قبیل زلزله موضوعی جهانی است که عدم آمادگی در این زمینه می تواند منجر به خسارات فراوانی شود. در این بین سرمایه اجتماعی با پیوند افراد، گروه ها و فراهم آوردن امکان مشارکت مردم در اقدامات جمعی از عوامل تأثیرگذار در میزان آمادگی جوامع در برابر زلزله به شمار می رود. پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای – کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از روش های کمی و آماری به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در آمادگی شهروندان قبل از وقوع زلزله در شهر کرمان پرداخته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده است. جامعه آماری خانوارهای شهر کرمان است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران معادل ۳۵۰ خانوار برآورد شده است. پس از گردآوری داده ها، تحلیل تفاوت در میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی با آزمون های تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی و همبستگی بین میزان سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی– اجتماعی خانوارها با همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مناطق به لحاظ برخورداری از مؤلفه های سرمایه اجتماعی با مقدار F برابر 956/5 تفاوت وجود دارد که منطقه چهار با میانگین 66/22، کم ترین و منطقه دو با میانگین 73/26، بیش ترین میزان سرمایه اجتماعی را دارند. اما این مقدار سرمایه اجتماعی در سطح پایین برآورد شده است. به طوری که میانگین سرمایه اجتماعی کل خانوارهای نمونه برابر با 60/24 در مقیاس 10 تا 46 است که این مقدار در مقایسه با میانگین نظری سرمایه اجتماعی (Mean= 30)، در سطح پایین می باشد، از طرفی بین میزان برخورداری خانوارها از سرمایه اجتماعی با سطح پایگاه اقتصادی – اجتماعی آ ن ها در سطح معناداری (000/0) و مقدار ضریب پیرسون ، ̽ ̽ 190/0، همبستگی معنی داری وجود دارد. یعنی هر چه بر سرمایه اجتماعی جوامع افزوده شود مدیریت سوانح طبیعی و آمادگی افراد نیز در حد مطلوب تری خواهد بود.
طراحی وب سرویس مدیریت امدادرسانی پس از وقوع سیل با کمک اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه (VGI) بر مبنای تکنولوژی متن باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی به اطلاعات لحظه ای از منطقه و موقعیت جغرافیایی آسیب دیدگان در سرعت و کیفیت امدادرسانی به سیل زدگان نقش مهمی در کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از آن ایفا میکند. جمع آوری و پردازش اطلاعات لحظه ای سیل از قبیل وضعیت و موقعیت دقیق آسیب دیدگان با توجه به امکانات سخت افزاری مورد نیاز و اهمیت زمان به موقع پاسخ به نیاز سیل زدگان, بسیار پرهزینه, زمان بر و از جهاتی در کشور ما ناممکن می باشد. در جهت رفع این مشکل , تحقیق حاضر بر آن شده است تا از ظرفیت اطلاع رسانی خود حادثه دیدگان در سیل استفاده کرده و امکان جمع آوری و مدیریت لحظه ای دقیق اطلاعات مکانی و غیر مکانی از طریق مشارکت حادثه دیدگان سیل جهت امدادرسانی سریع و هدفمند متناسب با نیاز اعلام شده از هر حادثه دیده فراهم شود. در این تحقیق با استفاده از فناوری متن باز سیستمی طراحی شده است که بدون نیاز به نصب نرم افزار خاص و با استفاده از مرورگر, متقاضی امداد می تواند با ارسال موقعیت مکانی دقیق خود که توسط سیستم طراحی شده به صورت اتومات برداشت میشود و همچنین اطلاعات مولتی مدیای دیگر همچون عکس و اطلاعات نوشتاری, نوع کمک درخواستی و آسیب وارده را در هر لحظه به مدیران امداد و نجات اعلام کند. این اطلاعات پس از آنالیز در ژئوسرور,به صورت نقشه لحظه ای در دسترس مدیر امداد و نجات قرار دارد و میتواند در تصمیم گیری برای نقشه بندی نوع کمک و امداد برای هر نفر و هم به صورت خوشه ای برای گروهی از افراد در یک محدوده مشخص جغرافیایی استفاده شود. در طراحی سامانه از معماری واسط کاربری برای آسیب دیدگان و مدیران بخش امدادرسانی و در اجرای سامانه از نرم افزارهای متن باز، زبان های برنامه نویسی سمت سرور و سمت کاربر، ژئوسرور و استاندارد WFS برای ارائه ی مکانمند درخواست های کمک بهره گرفته شده است. نتیجه تحقیق ارائه یک سامانه تحت مرورگر بوده که در واسط کاربری, آسیب دیدگان امکان زوم خودکار بر روی موقعیت آن ها و ارسال درخواست کمک شامل مشخصات فردی و نوع آسیب وارده با استفاده از زبان های PHP و SQL فراهم شده است. در واسط کاربری مدیران، درخواست های کمک ارسال شده بصورت مکانمند و متمایز با استفاده از Openlayers و استاندارد WFS به صورت آنلاین به نمایش درمی آیند. اجرای سامانه با این متدلوژی باعث عملی شدن جمع آوری و ارسال داده های دقیق و لحظه ای و متعاقبا کاهش هزینه های جمع آوری داده های جغرافیایی و غیر جغرافیایی تا حد بسیار زیاد ، تسریع در ارسال درخواست کمک توسط آسیب دیدگان، عملکرد بهتر و تسریع در امر امدادرسانی و خوشه بندی هدفمند مکانی کمک رسانی پس از وقوع سیل می شود و این سرویس در مناطقی مانند کشور ما که ار کمبود امکانات تهیه اطلاعات لحظه ای رنج می برد از اهمیت زیادی برخوردار است.
ارزیابی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آزادراه خرم آباد- پل زال به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای حمل ونقل جاده ای کشور، با طول ۱۰۴ کیلومتر در استان لرستان واقع شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، بررسی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل است. در این مطالعه از ابزارهای فیزیکی و مفهومی مانند نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، تصاویر ماهواره ای، GPS، فرم های برداشت اطلاعات میدانی و نرم افزارهایی مانند Arc GIS جهت تحلیل داده ها و نتیجه گیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که رخداد خطر زمین لغزش و ریزش های فعال در مسیر مورد مطالعه مهم ترین تهدید برای مسیر و تأسیسات احداث شده در طول مسیر بوده و مهم ترین عامل در رخداد آن ها، ویژگی های سنگ شناسی است. بررسی و اولویت بندی آزادراه ازنظر مخاطرات ذکر شده حاکی از این است که ۵/۴۲ کیلومتر از مسیر در معرض زمین لغزش و ۷/۲۳ کیلومتر در معرض ریزش های خطرناک (فعال) قرار دارند؛ بنابراین مسیر آزادراه ازنظر مخاطرات طبیعی با رویکرد پدافند غیرعامل، دارای وضعیت مطلوبی نیست.
ارزیابی خطر ریسک زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان رود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری در زیرحوضه های طالقان رود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیة نقشة پایة محدودة مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، نقشة عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هرکدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایة الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص شد. در پایان با محاسبة میزان شاخص بهینة ویکور، برحسب درجة حساسیت پذیری به زمین لغزش، زیرحوضه ها در 3 کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شدند. نتایج نشان داد زیر حوضه های زیدشت 1، 2 و دونبولید از بیشترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش برخوردارند و حساسیت به وقوع زمین لغزش در زیر حوضه های شهرک، ناویزک و حسنجان حداقل است.
انباشت سرمایه و تشدید مخاطرات محیطی شهر- منطقه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از ""روش کیو"" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل ""کارکرد سودا گری مستغلات "" ، ""کالایی سازی زمین و مسکن"" ،""مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه"" و ""نظارت و کنترل منابع طبیعی"" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است
بررسی نیازهای آموزشی شهروندان تهران در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی تبیین نیازهای آموزشی شهروندان تهرانی بر اساس هدف اصلی ""شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی مردم تهران، در زمینه زلزله"" انجام گرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی است و جهت تعیین نیازهای آموزشی از روش نیازسنجی مبتنی بر مدل سه بُعدی کافمن، گوریکان و جانسون استفاده شده است. جامعه آماری این مطالعه، جمعیت شهر تهران (بر اساس آمار سال 1385، بالغ بر 7797520 نفر) بوده است؛ که از میان آنها 750 نفر نمونه، شامل 700 نفر شهروند با روش تصادفی طبقه ای از پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تهران و نیز 50 نفر متخصص و مسئول به روش غیراحتمالی و هدفمند، جهت پژوهش انتخاب شده اند. پژوهشگران با مراجعه به منابع کتابخانه ای و جستجو در سایت های اینترنتی مرتبط با امر دفاع غیرنظامی، فهرستی نسبتاً کامل از مصادیق دفاع غیرنظامی جهت آمادگی در برابر زلزله در شهر تهران استنتاج نموده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در طیف لیکرت (چهارگزینه ای) داده های موردنیاز را از نمونه های آماری گردآوری نموده اند. تحلیل اطلاعات جهت نیازسنجی، مقایسه نظرات بین گروه ها و اولویت بندی نیازها؛ توسط نرم افزار SPSSو آزمون فریدمن انجام گرفته است. اولویت بندی کلی در میان سه بخش مذکور مشخص نموده که نیازهای آموزشی مربوط به مهارت های کاهش آسیب پذیری قبل از وقوع زلزله در اولویت اول قرار دارد. علاوه بر این، مقایسه نیازهای آموزشی به تفکیک مشخصات جمعیت شناختی (جنسیت، گروه، میزان تحصیلات و منطقه محل سکونت) در این پژوهش نشان دهنده آن است که مشخصات مذکور بر نیازهای آموزشی افراد تأثیری ندارند.
مدل سازی تلفات انسانی در سناریوی وقوع زلزله شبانه منطقة یک شهر اهواز بر پایة مدل کوبرن فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کنار بوم ساخت خطرپذیر ایران در مواجه با زلزله، گسترش شتابان شهرنشینی در دوران معاصر و پیدایش کلان شهرها به عنوان مکان های تجمع جمعیت انبوه، سرمایه و زیرساخت ها و مکان گزینی نامناسب آن ها در حریم ناامن گسل ها، زمینه ساز شکل گیری کانون های شهری عموماً نا ایمن در برابر زلزله شده است. اهواز کلان شهری با موقعیت راهبردی در قلمرو جغرافیایی ایران (ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک) نیز از قاعدة خطرپذیری در برابر زلزله مستثنی نیست. بر این اساس، پژوهش حاضر با تدوین سناریو زلزله احتمالی شبانه و شبیه سازی آن در این شهر، سعی در برآورد تلفات انسانی ناشی از وقوع زلزله در نواحی پنج گانه منطقه یک کلان شهر اهواز دارد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی– تحلیلی است. همچنین روش آنالیز منتخب، فازی و مدل بررسی، مدل مرگ آوری کوبرن و همکاران است. یافته ها حاکی از آن است که از نظر تلفات انسانی ناحیه چهار با ۷۰۳۱ نفر بیشترین تلفات و ناحیه پنج با ۴۲۵ نفر کمترین تلفات را به خود اختصاص داده اند. همچنین بررسی نشان داده است که علاوه بر زمان وقوع زلزله، نوع کاربری غالب و تراکم جمعیت بیشترین نقش را در میزان تلفات انسانی نواحی منطقه یک شهر اهواز ایفا می کنند.