فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۱۲ مورد.
تحلیل زمینه های پیدایش مجسمه سازی پست مدرن از 1960 تا 1980(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة پست مدرنیسم، هنر دچار کارکردهای متغیری شده و مدام در حال تغییر ماهیت و هویت است. این مسایل در ارتباط مستقیم با مجسمه سازی امروز است زیرا این گوناگونی حیرت آور در هیچ زمینه ای به اندازة جهان مجسمه سازی آشکار نیست. حال این سؤال مطرح می شود که چه تحولاتی در دوره مدرن منجر به ظهور مجسمه سازی پست مدرن شد؟ چنین فرض می شود که توجه به محتواگرایی و مفهومی بودن مجسمه برخلاف فرم گرایی حاکم در دوره مدرن باعث شد که رویکردهای غالب در مجسمه سازی تغییر کرده و مجسمه سازی پست مدرن با صورت های بیانی جدیدش ظهور پیدا کند. این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی به تحولات و دگرگونی های ایجاد شده در عرصه مجسمه سازی از 1960 تا 1980 پرداخته است. نظر به اینکه زمینه های تحول و پیدایش مجسمه سازی پست مدرن به لحاظ تأثیرگذاری بر مجسمه سازی از دهة 1980 به این سو هنوز ساماندهی آکادمیک نشده است، ضرورت این اقدام احساس می شود که در این پژوهش به آن پرداخته شود. در پایان این نتیجه حاصل شد که تحولاتی چون تغییر مفهوم گالری جهت نمایش مجسمه، تغییر شکل اشیاء بازتولید شدة صنعتی در شکل اثر هنری و نقش مؤثر زمان و مکان در ایجاد و نمایش آثار مجسمه سازی از جمله دگرگونی های بنیادینی بود که تعریف مجسمه سازی مدرن، به عنوان یک شیء فرمی تجرد گرا را زیر سؤال برد و هویت آن را تغییر داد. این دگرگونی ها موجب شد درک و دریافتی نو در قالبی جدید جهت بیان «محتوا و معنایی خاص» از طریق مجسمه ظهور پیدا کند.
توماس دیمند
نشانه ها در طاق بزرگ طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاق بزرک بستان با ابعاد و نسبت هایی متفاوت ترکیبی بدیع و فن و روشی پیچیده تر در واپسین سال های حکومت ساسانی در غرب ایران ساخته می شود. ساسانیان با به پایان رساندن این اثر شاخص پیامی برای ماندن هر چه بیشتر فرستاده اند و آن را در ساختار پیچیده ی طاق بزرگ و نقوش بغایت حیریت انگیر آن نهان داشته اند تا همچون صخره های بلند و ستبر کوهی که در کنارش غنوده است جاودان بماند در نقوش طاق بزرگ ما با تمامی رمزگان فرهنگی از جنبه های گوناگون مواجه می شویم. در هریک از موارد ما به اطلا عاتی دست می یابیم که در نهایت با دوره ی تاریخی مربوطه- که زمان ساسانیان می باشد- آشنا شده ارتباط برقرار می کنیم. انتخاب مواد و مصالح انتخاب مکان مناسب در ارتباط با مصالح مورد نظر بررسی شیوه های اجرای کار قابلیت دسترسی و جادهی مناسب و با معنای نقوش در طاق و مجموعه ی نقوش موجود از منظر نشانه شناسی جملگی بر معناهای صریح ضمنی و اسطوره ای اشاره داشته و دیدگاه های تازه ای را در بررسی این اثر برجسته می گشایند.
بررسی نقش مایه های سنگ نگاره خزانِ بیرجند در استان خراسان جنوبی
حوزه های تخصصی:
سنگ نگارها از نظر انجام مطالعات تاریخ هنر، باستان شناسی و مطالعات انسان شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. محور اصلی مقاله حاضر معرفی یکی از مهم ترین نگاره های استان خراسان جنوبی با نام سنگ-نگاره خزان در شهرستان بیرجند است. گردآوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج پژوهش و مطالعات تحلیلی کنده نگاره ها بر پایه نمونه های برگزیده نقش مایه است. تعدادی از نقوش نویافته هستند؛ گونه ها و ریخت های متنوع جانداران و اشیاء کنده شده بر سنگ ها و صخره ها را معرفی می کند. نقوش شاخص یافت شده به نقوش حیوانی، انسانی، نمادین و تعدادی نقوش نامعلوم تقسیم بندی می-شوند. این نقوش علاوه بر تنوع نقش مایه از نظر قدمت نیز اهمیت زیادی دارند.
سنگ نگاره خسرو پرویز در تاق بستان
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزه های تخصصی:
فرمانروایان ساسانی را رسم بر این بود که پیرامون شهرهای بزرگ و مکان های مساعد طبیعی باغ های سرسبز و زیبایی ایجاد می نمودند. این فضاهای سبز و خرم پردئز (پردیس) نامیده می شدند. تاق بستان را باید یکی از این پردیس های دوره ساسانی دانست. نقش برجسته خسروپرویز در ایوان بزرگ تاق بستان واقع شده است. در این نقش خسرو از اهورا مزدا و آناهیتا تاج ستانی می کند. خسروپرویز سنت تاجگیری از ایزدان را که بیش از دو قرن به فراموشی سپرده شده بود دوباره زنده می کند. بدین گونه خسرو پایه های فرمانروایی خود را استوار کرده و به صورت سمبلیک اعلام می کند که اهورا مزدا و آناهیتا مورد احترام او هستند و از هر دو نفر همزمان حلقه سلطنت را دریافت می کند. این امر در دیگر نقش برجسته های ساسانی سابقه نداشته است.
سنت و هویت در نقاشی و مجسمه سازی کره جنوبی
منبع:
جلوه هنر ۱۳۸۲ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و هنر کشور کره در مقایسه با همسایگانش چین و ژاپن کمتر شناخته شده است . در شعری قدیمی کره سرزمین گوشه نشین (The Hermit Kingdom) خوانده شده است . با این همه این کشور از تهاجمات بیگانه و جنگهای داخلی در امان نبوده است . علی الرغم سلطه سی و پنج ساله ژاپن یعنی از 1910-1945 ، این کشور حدود 5 قرن یعنی تا دهه 1950 پیرو سنتهای فکری ، اقتصادی ، زیبا شناسی چین بوده ، با این عقیده که اوج تمدن در چین است و نیاز به تغییرات بیشتر نیست . از آزادی کره جنوبی به سال 1945 بیش از نیم قرن میگذرد...
چیدمان کتیبه نگاری: تعامل عناصر بصری در کتیبه ی محراب ها (مورد پژوهشی سه محراب سنگی از ایران پیش از حمله مغول)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
کتیبه در محراب مسجدها دارای جایگاه ویژه ای از منظر معنایی و شکلی می باشد. در تزئینات محراب –ها، اغلب از نوشتار و نقشِ توامان استفاده می شد ه که تعامل این دو موجب غنای تصویری محراب ها شده است. گاهی نقوش از نظر بصری هم-ارزش با نوشتار بکار می رفته تا جایی که اگر حتی قسمتی از آن نقش حذف می شد به ساختار کتیبه خلل جدی وارد می شده است. نقش و خط در هماهنگی با هم، سطح کتیبه دار محراب را کامل می نمودند . آنچه که موجب اتحاد میان این دو می-شده، پیروی از ساختاری واحد بوده که بِسان زبان مشترکی، گفتگو را میان خط و نقش فراهم می نماید.
در میان شیوه های نقد و تحلیل اثر، تحلیل ساختاری تاکید خود را بر چگونگی چیدمان عناصر تشکیل دهنده در اثر دارد. این مقاله نیز با هدف تاکید بر همین شیوه تهیه گردیده که پس از توضیح مختصر از جنبه های تاریخیِ کتیبه های انتخابی و در بخش ساختاری این مقاله، به چگونگی انتخاب نقش در کنار خط و خوش نویسی پرداخته می شود. در تشریح اصول بصری کتیبه ی محراب ها، موارد از جزء به کل مورد بررسی قرارگرفته اند. نکته های خُردتر و بنیادی تر چون انتخاب الگوی حرکتی برای خط و نقش مورد کنکاش قرار می گیرد، سپس به اصل هم شکلی و هم گون سازی شکل ها پرداخته می شود، هم-چنین در اصل سوم، به یکی از راه های گسترش عوامل بصری در سطح محراب ها توجه خواهد شد.
مورد انتخابی جهت این مقاله، محراب های مسجد فرط یزد، میمه اصفهان و محرابی از عهد سلجوقی می باشد. در برابر پرسش اصلی این مقاله که چگونگی انتخاب عناصر بصری در کتیبه های محراب های سنگی است و متناسب با نمونه های ارائه و تحلیل شده به عنوان پاسخ و نتیجه آن، می توان عنوان داشت که اصول بصری رعایت شده در اجزای کتیبه ی محراب ها، چون قاعده و قانونی بوده تا کلیت طرح را سامان دهی نماید. این سامان دهی که منجر به هم گون شدن شکلی خط و نقش می شود، نظریه ی وجود یک طراح ( دیزاینر) را در چیدمان کتیبه ی محراب ها تقویت می نماید. به استناد وجود عوامل غنی بصری در کتیبه ها، می توان به این نتیجه رسید که این طراح یا طراح ها می بایست کسی یا کسانی بوده باشند که به جز آگاهی صرف از خط و نقش، از دانش و مبانی بصری در صفحه نیز بهره برده باشند.
مضامین مذهبی در خط نگاره های سنگ قبرها و محراب های موزه ملی
حوزه های تخصصی:
هنر خوشنویسی یکی از هنرهایی است که مورد توجه اسلام قرار گرفت و در حقیقت با آغاز و تداوم اسلام به شکوفایی خود رسید و متعالی گشت . در واقع خوشنویسی اسلامی به سبب دستیابی به کمال زیبایی ، همچون محوری در میان سایر هنرها جای گرفت . یکی از هنرهایی که بهره فراوانی از خوشنویسی گرفت ، معماری به ویژه معماری اسلامی بود . آرامگاه ها ، مساجد و مقابر از جمله بناهایی هستند که آثار معماری اسلامی و به تبع آن خط که مکمل آن است در آن ها به وفور یافت می شوند ...
تاملی دیگر در اثبات هویت واقعی و محتوای تاریخی نقش برجسته های تاق بزرگ بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حاشیه ی شمال شرقی شهرستان کرمانشاه (مرکز استان کرمانشاه) محلی است که به تاق بستان شهرت دارد. دراین محل تاق بزرگی وجود دارد که بر سطوح جانبی و جداره مقابل آن نقوش بسیار جالب توجه ای از دوره ساسانی حجاری شده اند. متأسفانه علی رغم مطالعاتی که تا کنون بر روی این نقوش انجام گرفته است، هویت واقعی و محتوی تاریخی آنها هم چنان درپرده ای از ابهام قرار دارند. ارنست هرتسفلد که یک باستان شناس آلمانی است، عقیده دارد مجموع نقش برجسته های تاق بزرگ بستان متعلق به خسروپرویز(628-591.م ) است که او را در صحنه های مختلف: شکارشاهی، تاج ستانی از اهورامزدا و سوار بر اسب معروف خود "شبدیز"نشان می دهد. ک. اردمان ـ سکه شناس آلمانی ـ معتقد است که شاه در نقش برجسته های مذکور، پیروز اول (484ـ 457.م) است نه خسروپرویز. ک.تانابه ژاپنی با رد هر دو نظریه مذکور،مجموع نقش برجسته های تاق بزرگ بستان را به اردشیر سوم (630-628.م) نسبت می دهد. در این پژوهش سعی بر آن است تا به مدد قراین تاریخی و شواهد متعدد باستان شناسی، هنری و سکه شناسی هویت واقعی این نقوش روشن گردیده و محتوای تاریخی آنها نیز از هر گونه ابهام و تاریکی زدوده شود.