مقاله حاضر به منظور بررسی عوامل مؤثر بر هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاههای شهر سنندج به انجام رسیده است . پرسش اصلی این است که دانشجو در درجه اول با کدام یک از هویتهای جمعی (جهانی، ملی و قومی) خود را به دیگران معرفی کرده و در برابر آن احساس تعهد و تعلق می کند؟ متغیرهای مستقل تحقیق عبارتند از : گستره شبکه روابط ، گروه مرجع ، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، میزان آگاهی ، پنداشت از خود و جنسیت دانشجو می باشد که رابطه آنها را با هویت جمعی غالب به عنوان متغیر وابسته سنجیده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آنست که هویت جمعی غالب در نزد دانشجویان هویت قومی بوده و هویتهای جهان وطنی و ملی به ترتیب در اولویتهای بعدی قرار دارند . از میان متغیرهای مورد بررسی متغیرهای گستره شبکه روابط ، گروه مرجع و میزان آگاهی با هویت جمعی رابطه معناداری را نشان داده اند. اما سه متغیر دیگر (پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پنداشت از خود و جنسیت) فاقد چنین رابطه ای بودند . در تحلیل نهایی متغییر های گروه مرجع و میزان آگاهی برجستگی خاصی پیدا کردند، به طوری که در تبیین و پیش بینی هویت جمعی غالب بالاترین سهم را به خود اختصاص دادند. یافته های نظری این پژوهش مؤید دیدگاه مکتب کنش متقابل در سطح خرد و دیدگاه جامعه شناسانی مثل گیدنز در سطح میانی می باشد.
از دیدگاه سازه گرایان، مردانگی سازه ای اجتماعی – فرهنگی است که در فرایند اجتماعی شدن، به صورت فعالانه کسب می شود. بنابراین؛ مردانگی از ویژگی های ذاتی بیولوژیکی،فیزیولوژیکی و یا روان شناختی فراتر می رود. در این مقاله پاسخ پسرها(مردان جوان) را به ارزش های «مردانگی» با مطالعه نگرش های آنها نسبت به ارزش های یادشده مورد بررسی قرار می دهیم. بدین منظور، با اتخاذ رویکردی سازه گرایانه و با استفاده از نمونه-ای معرف دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر تهران، قصد داریم گرایش پسرها را به ارزش های مردانه و کلیشه های جنسیتی مطالعه نموده و ارتباط پایگاه اجتماعی- اقتصادی و هویت جنسیتی پسران را با این ارزش ها مورد توجه قرار دهیم. این پژوهش ضمن اذعان به وجود تنوعی از مردانگی در میاان پسرهای دانش-آموز شهر تهران برخی از اختلافات را نیز در زمینه گرایش به ارزش ها و کلیشه های جنسیتی در میان آنها نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد پسرهایی که نمرات بالاتری در مقیاس مردانگی کسب نموده اند نسبت به سایرین گرایش بیشتری به ارزش های مردانگی و کلیشه های جنسیتی مردانه دارند.